کلمه جو
صفحه اصلی

byword


معنی : ضرب المثل، گفته اخلاقی
معانی دیگر : پند و امثال، گفته، آدم یا چیز زبان زد خاص و عام، هدف تمسخر یا تحقیر، عبرت، اشاره یانگاه مختصر

انگلیسی به فارسی

عبرت، ضرب‌المثل، گفته اخلاقی، اشاره یا نگاه مختصر


کلمه، ضرب المثل، گفته اخلاقی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a common or proverbial phrase or saying.
مترادف: definition 2: a person or thing that exemplifies some quality, esp. a reprehensible quality. He was a byword for gluttony.synonyms: personification
مشابه: demonstration, embodiment, example, exhibition, illustration, incarnation, reflection, representation

- He was a byword for gluttony.
[ترجمه ترگمان] اون به خاطر شکم پرستی بود
[ترجمه گوگل] او یک دروغ گفتن بود

• proverb; proverbial saying; something which is low class
something that is a byword for a particular quality is well known for having that quality.

مترادف و متضاد

ضرب المثل (اسم)
adage, saying, proverb, byword, gnome, saw

گفته اخلاقی (اسم)
byword, maxim

saying


Synonyms: adage, aphorism, apophthegm, axiom, catchphrase, catchword, dictum, epithet, gnome, gnomic saying, handle, maxim, motto, nickname, precept, proverb, saw, shibboleth, slogan, standing joke


جملات نمونه

1. His name has become a byword for honesty in the community.
[ترجمه ترگمان]نام او برای صداقت در جامعه به یک byword تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]نام او به عنوان یک کلمه برای صداقت در جامعه تبدیل شده است

2. His name has becomea byword for cruelty.
[ترجمه ترگمان]نام او به خاطر ظلم و بی رحمی گم شده است
[ترجمه گوگل]نام او به خاطر ظلم و ستم تبدیل شده است

3. The name Chanel became a byword for elegance.
[ترجمه ترگمان]اسم شنل \"Chanel\" (Chanel)به معنای \"byword\" (byword)به معنای \"byword\" (byword)بود
[ترجمه گوگل]نام Chanel یک کلمه برای ظرافت شد

4. The firm is a byword for excellence.
[ترجمه ترگمان]شرکت a برای تعالی است
[ترجمه گوگل]این شرکت یک کلمه برای برتری است

5. Their shops are a byword for good value.
[ترجمه ترگمان]مغازه های آن ها یک byword برای ارزش خوب هستند
[ترجمه گوگل]مغازه های آنها یک کلمه برای ارزش خوب است

6. Caution should be a byword for investors.
[ترجمه ترگمان]توجه به سرمایه گذاران باید احتیاط لازم را داشته باشد
[ترجمه گوگل]احتیاط باید یک کلمه برای سرمایه گذاران باشد

7. The general's name had become a byword for cruelty in war.
[ترجمه ترگمان]نام ژنرال برای ظلم و قساوت در جنگ مایه عبرت شده بود
[ترجمه گوگل]نام عمومی برای یک ظلم و ستم در جنگ تبدیل شده است

8. Until late antiquity Vulso's triumph remained a byword for luxury.
[ترجمه ترگمان]تا اواخر دوران باستان، پیروزی Vulso برای تجمل باقی ماند
[ترجمه گوگل]تا اواخر دوران قرون وسطی، پیروزی وولسو برای لوکس باقی ماند

9. His name became a byword for extreme luxury.
[ترجمه ترگمان]نام او برای تجمل شدید تبدیل به a شد
[ترجمه گوگل]نام او برای یک لوکس عظیم تبدیل شد

10. For Americans, Benedict Arnold is a byword for treason.
[ترجمه ترگمان]برای آمریکایی ها، \"بندیکت\"، نامزد خیانت است
[ترجمه گوگل]برای آمریکایی ها، نسبیت آرنولد به معنای خیانت است

11. Reality was his byword and Drew's rugged features and dexterity with horses made him a natural choice.
[ترجمه ترگمان]واقعیت، اخلاق و رفتار خشن و خشن او با اسب های اصیل بود که او را یک انتخاب طبیعی ساخته بود
[ترجمه گوگل]واقعیت او بود و ویژگی های ناهموار جور و مهارت و مهارت با اسب او را انتخاب طبیعی است

12. His reputedly Herculean virility long remained a byword throughout the district over which he held sway.
[ترجمه ترگمان]او به مدت مدیدی مردانه به نظر می رسید که در سراسر ناحیه نفوذ کرده بود و قدرت تسلط بر آن را در سراسر منطقه حفظ کرده بود
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه وحشیانه باقی ماند و در طول ولسوالی بیش از آن به قدرت رسید

13. Britain was a byword for strikes.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا برای اعتصاب ها یک byword بود
[ترجمه گوگل]انگلستان یک کلمه برای اعتصاب بود

14. A different man for every child; a byword for disgrace.
[ترجمه ترگمان]یک مرد متفاوت برای هر بچه؛ مایه ننگ و رسوایی است
[ترجمه گوگل]مرد دیگری برای هر کودک؛ یک کلمه برای رسوایی

پیشنهاد کاربران

زبانزد، آویزه گوش

ضرب المثل . زبانزد

نام آشنا. معتبر


کلمات دیگر: