1. ruinous floods
سیل های ویران کننده
2. They were forced to sell out at a ruinous loss.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور شدند خود را با شکستی مصیبت بار به فروش برسانند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور شدند که در از بین بردن خرابکاری فروخته شوند
3. Many Britons will still fear the potentially ruinous costs of their legal system.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انگلیسی ها هنوز از هزینه های بالقوه ویرانگر سیستم قانونی خود می ترسند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بریتانیا هنوز از هزینه های بالقوه خرابکارانه سیستم حقوقی خود می ترسند
4. The prices in that restaurant are absolutely ruinous.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها در آن رستوران کاملا ویرانگر هستند
[ترجمه گوگل]قیمت ها در آن رستوران کاملا ویرانگر هستند
5. The buildings were in a ruinous state.
[ترجمه ترگمان]ساختمان ها در حالت ویرانی قرار داشتند
[ترجمه گوگل]ساختمان ها در یک کشور ویرانگر بودند
6. The house was in a ruinous condition.
[ترجمه ترگمان]خانه در شرایط ویرانی قرار داشت
[ترجمه گوگل]این خانه در شرایط ویرانگر بود
7. Such action would be ruinous to her career.
[ترجمه ترگمان]چنین اقدامی برای شغل او خراب خواهد بود
[ترجمه گوگل]چنین اقداماتی برای حرفه او خراب می شود
8. The economy of the state is experiencing the ruinous effects of the conflict.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد دولت تاثیرات ویرانگر درگیری را تجربه می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد کشور در حال تجربه اثرات ویرانگر درگیری است
9. Most of them are in a ruinous state with their upper storeys missing shattered by earthquake, war, neglect.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها در کشوری ویران با طبقه بالای خود هستند که در اثر زلزله، جنگ و غفلت شکسته شده اند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها در یک دولت ویرانگر قرار دارند و طبقه های بالای آنها از بین رفته اند که از زلزله، جنگ و غفلت نابود شده اند
10. Our present policies are also ruinous to health.
[ترجمه ترگمان]سیاست های کنونی ما نیز برای سلامت ruinous
[ترجمه گوگل]سیاست های فعلی ما نیز برای سلامتی خراب است
11. The interior is still in ruinous condition though the exterior is fairly intact.
[ترجمه ترگمان]فضای داخلی هنوز در شرایط ویرانی قرار دارد، هر چند که ظاهر بیرونی نسبتا دست نخورده است
[ترجمه گوگل]داخلی هنوز هم در شرایط ویران است، هرچند بیرونی نسبتا نابجا است
12. With the spectre of a ruinous trade war looming which could spread like wildfire round the world.
[ترجمه ترگمان]با شبح یک جنگ تجاری مخروبه که همچون wildfire در سراسر جهان گسترده می شد
[ترجمه گوگل]با سر و صدا از یک جنگ تجاری فاسد ناگهانی که می تواند مانند آتشفشان دور جهان گسترش
13. The party's political managers thought it a ruinous ploy in election year.
[ترجمه ترگمان]مدیران سیاسی حزب معتقد بودند که این حزب در سال انتخابات یک اقدام ویرانگر محسوب می شود
[ترجمه گوگل]مدیران سیاسی حزب آن را در سال انتخابات فریب خورده اند
14. Alcohol is as ruinous as illegal drugs.
[ترجمه ترگمان]الکل به اندازه مواد مخدر غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]الکل به عنوان مواد مخدر غیر مجاز است