کلمه جو
صفحه اصلی

ruinous


معنی : خراب، ویران، ویرانگر، خانمان برانداز، خراب کننده
معانی دیگر : خرابی آور، تباه کننده

انگلیسی به فارسی

ویرانگر، ویران، خراب، خراب کننده، خانمان برانداز


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: ruinously (adv.), ruinousness (n.)
(1) تعریف: causing or tending to cause ruin.
مشابه: destructive, disastrous, fatal

(2) تعریف: in ruins; dilapidated.

• destroyed, dilapidated; disastrous, causing ruin, causing destruction
if something is ruinous, it costs far more money than you can afford or than is reasonable.
a ruinous state or condition is one in which a person, an organization, or a country has no more money.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ویران کننده

مترادف و متضاد

خراب (صفت)
desolate, bad, spoiled, rotten, ill, ruined, devastated, impaired, ruinous, miscreant, depraved, rotten-hearted, tumble-down, wasted

ویران (صفت)
desolate, ruinous, subversive, dilapidated

ویرانگر (صفت)
ruinous, destructive

خانمان برانداز (صفت)
ruinous, destructive

خراب کننده (صفت)
ruinous, withering, devastative, spoiling

disastrous, devastating


Synonyms: annihilative, baleful, baneful, calamitous, cataclysmic, catastrophic, crippling, damaging, deadly, deleterious, depleting, dire, draining, exhausting, extravagant, fatal, fateful, harmful, hurtful, immoderate, impoverishing, injurious, murderous, noxious, pernicious, shattering, suicidal, unfortunate, wasteful, withering, wrackful


Antonyms: advantageous, assisting, beneficial, helpful


جملات نمونه

1. ruinous floods
سیل های ویران کننده

2. They were forced to sell out at a ruinous loss.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور شدند خود را با شکستی مصیبت بار به فروش برسانند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور شدند که در از بین بردن خرابکاری فروخته شوند

3. Many Britons will still fear the potentially ruinous costs of their legal system.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انگلیسی ها هنوز از هزینه های بالقوه ویرانگر سیستم قانونی خود می ترسند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بریتانیا هنوز از هزینه های بالقوه خرابکارانه سیستم حقوقی خود می ترسند

4. The prices in that restaurant are absolutely ruinous.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها در آن رستوران کاملا ویرانگر هستند
[ترجمه گوگل]قیمت ها در آن رستوران کاملا ویرانگر هستند

5. The buildings were in a ruinous state.
[ترجمه ترگمان]ساختمان ها در حالت ویرانی قرار داشتند
[ترجمه گوگل]ساختمان ها در یک کشور ویرانگر بودند

6. The house was in a ruinous condition.
[ترجمه ترگمان]خانه در شرایط ویرانی قرار داشت
[ترجمه گوگل]این خانه در شرایط ویرانگر بود

7. Such action would be ruinous to her career.
[ترجمه ترگمان]چنین اقدامی برای شغل او خراب خواهد بود
[ترجمه گوگل]چنین اقداماتی برای حرفه او خراب می شود

8. The economy of the state is experiencing the ruinous effects of the conflict.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد دولت تاثیرات ویرانگر درگیری را تجربه می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد کشور در حال تجربه اثرات ویرانگر درگیری است

9. Most of them are in a ruinous state with their upper storeys missing shattered by earthquake, war, neglect.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها در کشوری ویران با طبقه بالای خود هستند که در اثر زلزله، جنگ و غفلت شکسته شده اند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها در یک دولت ویرانگر قرار دارند و طبقه های بالای آنها از بین رفته اند که از زلزله، جنگ و غفلت نابود شده اند

10. Our present policies are also ruinous to health.
[ترجمه ترگمان]سیاست های کنونی ما نیز برای سلامت ruinous
[ترجمه گوگل]سیاست های فعلی ما نیز برای سلامتی خراب است

11. The interior is still in ruinous condition though the exterior is fairly intact.
[ترجمه ترگمان]فضای داخلی هنوز در شرایط ویرانی قرار دارد، هر چند که ظاهر بیرونی نسبتا دست نخورده است
[ترجمه گوگل]داخلی هنوز هم در شرایط ویران است، هرچند بیرونی نسبتا نابجا است

12. With the spectre of a ruinous trade war looming which could spread like wildfire round the world.
[ترجمه ترگمان]با شبح یک جنگ تجاری مخروبه که همچون wildfire در سراسر جهان گسترده می شد
[ترجمه گوگل]با سر و صدا از یک جنگ تجاری فاسد ناگهانی که می تواند مانند آتشفشان دور جهان گسترش

13. The party's political managers thought it a ruinous ploy in election year.
[ترجمه ترگمان]مدیران سیاسی حزب معتقد بودند که این حزب در سال انتخابات یک اقدام ویرانگر محسوب می شود
[ترجمه گوگل]مدیران سیاسی حزب آن را در سال انتخابات فریب خورده اند

14. Alcohol is as ruinous as illegal drugs.
[ترجمه ترگمان]الکل به اندازه مواد مخدر غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]الکل به عنوان مواد مخدر غیر مجاز است

ruinous floods

سیل‌های ویران‌کننده


پیشنهاد کاربران

ویرانگر

ویران شده


کلمات دیگر: