1. his exile lasted fifteen years
تبعید او پانزده سال طول کشید.
2. self-imposed exile
جلای وطن یا تبعید خود خواسته
3. in exile
1- تبعید شده،تبعیدی،در هجرت 2- (در مورد دولت هایی که در خارج از کشور خود مستقر هستند) دور از میهن
4. live in exile
در تبعید به سر بردن،دور از میهن زیستن
5. a government in exile
دولت دور از میهن
6. to go into exile
جلای وطن کردن،از میهن رفتن،به تبعید رفتن
7. the de jure prime minister of that country is in exile
نخست وزیر قانونی آن کشور در تبعید است.
8. The king went into exile because of the political situation in his country.
[ترجمه ترگمان]پادشاه به دلیل اوضاع سیاسی کشور به تبعید رفت
[ترجمه گوگل]به دلیل وضعیت سیاسی در کشورش، پادشاه به تبعید رفت
9. He is now living in exile in Egypt.
[ترجمه ترگمان]او اکنون در تبعید در مصر زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او اکنون در تبعید در مصر زندگی می کند
10. He returned after 40 years of exile.
[ترجمه ترگمان]او پس از ۴۰ سال تبعید بازگشت
[ترجمه گوگل]او پس از 40 سال تبعید بازگشت
11. The people of the country will exile the king to foreign country next month.
[ترجمه ترگمان]مردم کشور ماه آینده پادشاه را به کشور خارجی تبعید خواهند کرد
[ترجمه گوگل]مردم کشور پادشاهی را به کشور خارجی منتقل خواهند کرد
12. The deposed leaders are currently in exile in the neighbouring country.
[ترجمه ترگمان]رهبران سرنگون شده در حال حاضر در کشور همسایه در تبعید بسر می برند
[ترجمه گوگل]رهبران متخاصم در حال حاضر در کشور همسایه تبعید هستند
13. They threatened to exile her in southern Spain.
[ترجمه ترگمان]آن ها تهدید کردند که او را در جنوب اسپانیا تبعید خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها تهدید کردند که او را در جنوب اسپانیا تبعید کنند
14. They joined the many other Armenians living in exile.
[ترجمه ترگمان]آن ها به بسیاری از ارامنه که در تبعید زندگی می کردند پیوستند
[ترجمه گوگل]آنها به بسیاری از ارمنیانی که در تبعید زندگی می کردند پیوستند
15. After an exile of eight years her uncle returned to Cairo.
[ترجمه ترگمان]عمویش پس از هشت سال تبعید به قاهره بازگشت
[ترجمه گوگل]پس از تبعید هشت ساله، عمویش به قاهره بازگشت
16. He was publicly disgraced and sent into exile.
[ترجمه ترگمان]او علنا رسوا و تبعید شد و تبعید شد
[ترجمه گوگل]او عمدا فریب خورده و به تبعید فرستاده شد
17. Rovers lost 4-1 and began their long exile from the First Division.
[ترجمه ترگمان]Rovers ۴ بر ۱ شکست خوردند و تبعید طولانی مدت خود را از بخش اول آغاز کردند
[ترجمه گوگل]روورز 4-1 را از دست داد و تبعید طولانی خود را از بخش اول شروع کرد
18. She is living as a tax exile in Monaco.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک تبعید مالیاتی در موناکو زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک تبعید مالیاتی در موناکو زندگی می کند
19. Exile was for him a living death.
[ترجمه ترگمان]تبعید برای او یک مرگ زنده بود
[ترجمه گوگل]تبعید برای او یک مرگ زنده بود