کلمه جو
صفحه اصلی

snaky


معنی : موذی، مارمانند، مارسان، ماروار، ماردار
معانی دیگر : وابسته به یا مانند مار، ماری، مارپیچ، پرپیچ و خم، پیچدار، پیچاپیچ، حیله گر، مار صفت، خبیث، پر از مار، خائن

انگلیسی به فارسی

ماروار، مارمانند، موذی، خائن، ماردار


لکه دار، موذی، مارسان، ماروار، مارمانند، ماردار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: snakier, snakiest
مشتقات: snakily (adv.), snakiness (n.)
(1) تعریف: pertaining to or characteristic of snakes.

- snaky eyes
[ترجمه ترگمان] چشم های snaky
[ترجمه گوگل] چشمان لکه دار

(2) تعریف: formed or moving like a snake; serpentine; twisting.
مشابه: serpentine

- a snaky road
[ترجمه ترگمان] جاده snaky
[ترجمه گوگل] جاده مارپیچ

(3) تعریف: full of snakes.

- snaky woods
[ترجمه ترگمان] جنگل snaky
[ترجمه گوگل] جنگل های لکه دار

(4) تعریف: slyly treacherous.

• resembling a snake; twisting, winding, sinuous; venomous; treacherous, insidious; infested with snakes

مترادف و متضاد

موذی (صفت)
mischievous, shrewd, cunning, harmful, noxious, sly, malefic, baneful, insidious, hurtful, snaky

مار مانند (صفت)
colubrine, serpentine, snaky

مارسان (صفت)
snaky

ماروار (صفت)
snaky

مار دار (صفت)
snaky

winding


Synonyms: anfractuous, convoluted, entwined, flexuous, indirect, meandering, meandrous, serpentine, sinuous, tortuous, twisted, twisting, writhing, zigzag


Antonyms: straight, unwinding


devious, sly


Synonyms: crafty, insidious, lurking, perfidious, slinking, sneaky, subtle, treacherous, venomous, vipery, virulent


Antonyms: forthright, honest, upfront


جملات نمونه

1. By simplifying and decompounding snaky well in Baoyuan fractured gas reservoir, the basic structure of snaky well comes into being.
[ترجمه ترگمان]از این رو، در ساده سازی و decompounding نسبت به مخزن گاز دچار شکستگی، ساختار اصلی of به خوبی مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]با ساده ساختن و نابود کردن لکه ها به خوبی در مخزن گاز Baooyuan مخزن گاز، ساختار اساسی از چیزهای خوب است

2. He's as snaky as a fox.
[ترجمه ترگمان]مثل یک روباه snaky
[ترجمه گوگل]او همانند روباه است

3. Description : Snaky jay - Find out what happens to Snaky Jake when he leaves the zoo!
[ترجمه ترگمان]شرح: snaky جی - ببینید وقتی او این باغ وحش را ترک می کند چه اتفاقی برای snaky جک می افتد!
[ترجمه گوگل]شرح Snaky jay - پیدا کردن آنچه اتفاق می افتد به Snaki جیک هنگامی که او باغ وحش را ترک!

4. Too long, weedy and snaky a body, giving an impression of weakness.
[ترجمه ترگمان]بدنش بیش از حد دراز و weedy بود و احساس ضعف می کرد
[ترجمه گوگل]بیش از حد طولانی، علف هرز و مارکیه بدن، دادن احساسات ضعف

5. By path snaky but on, can see gold melon lithic a corner.
[ترجمه ترگمان]از راه رفتن به snaky، می توان هندوانه را در گوشه ای از آن دید
[ترجمه گوگل]با راه اسفنجی اما در، می توانید خربزه طلایی یک سنگ را ببینید

6. High stone walls topped with snaky concertina wire, set off at intervals by looming guard towers.
[ترجمه ترگمان]دیواره ای سنگی بالای سنگی که به سقف متصل شده بود و در فواصل معین از برج ها محافظت می شد
[ترجمه گوگل]دیوارهای سنگی بالا با سیم سیمانی مارپیچ، با فواصل زمانی توسط برج های محافظی تنظیم می شوند

7. I was walking along a snaky path, the way to my grandma's.
[ترجمه ترگمان]من در مسیر snaky راه می رفتم، راه خانه مامان بزرگم
[ترجمه گوگل]من در مسیر مسیر مارپیچی، راه مادربزرگم بودم

8. The higher you climb the narrow snaky road, the more green bottles in the verges.
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر از جاده باریک snaky بالا بروید، بطری های سبز بیشتری در کنار آن ها قرار دارند
[ترجمه گوگل]هرچه بالاتر از جاده های باریک مارپیچ بالا می آید، بطری های سبز بیشتری در سرزمین ها می گذارند

9. What are you snaky about?
[ترجمه ترگمان]you چیست؟
[ترجمه گوگل]شما در مورد مارک چیست؟

10. Lanes are another featured landscape of Historic Town Xitang. Xitang lanes fully reflect the character of Xitang residents. Lanes are snaky and very quiet.
[ترجمه ترگمان]Lanes یکی دیگر از صحنه های نمایش تاریخی شهر تاریخی Xitang است خطوط Xitang به طور کامل ویژگی های ساکنان Xitang را نشان می دهند Lanes، snaky و بسیار ساکت هستند
[ترجمه گوگل]خطوط دیگری چشم انداز برجسته شهر تاریخی Xitang است خطوط Xitang به طور کامل شخصیت ساکنان Xitang را منعکس می کند خطوط ماراکاری و بسیار آرام هستند

11. By adopting analytic method, single-phase unstable seepage laws of snaky well are studied and attained.
[ترجمه ترگمان]با اتخاذ روش تحلیلی، قوانین نفوذ ناپایدار single در snaky به خوبی مورد مطالعه قرار می گیرد و به دست می آید
[ترجمه گوگل]با اتخاذ روش تحلیلی، قوانین نفوذ ناپذیر فاز ناپیوستگی چندگانه مورد بررسی و دستیابی قرار می گیرند

12. Our in-housing gas-water two-phase numerical simulator are used to study fluid flow mechanism through porous media of snaky well.
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی مکانیزم جریان سیال از طریق محیط متخلخل of، از شبیه ساز عددی دو فازی دو فازی ما برای بررسی مکانیسم جریان سیال استفاده شده است
[ترجمه گوگل]ما در شبیه ساز عددی دو مرحلهای گاز و آب در خانه ما برای مطالعه مکانیزم جریان سیال از طریق مواد متخلخل از چاه مارکی استفاده می شود

13. By adopting analytic method, single-phase stable seepage laws of snaky well are studied and attained.
[ترجمه ترگمان]با اتخاذ روش تحلیلی، قوانین تراوش پایدار تک فازی از snaky به خوبی مورد مطالعه قرار می گیرد و به دست می آید
[ترجمه گوگل]با اتخاذ روش تحلیلی، قوانین نفوذ پایدار تک فازی چاه مارکی مورد بررسی و تحقق می باشد

14. Pulsed Doppler spectra showed image of smooth continuous bands in the honeycomb or snaky black areas.
[ترجمه ترگمان]طیف های داپلر Pulsed تصویر باندهای پیوسته صاف در نواحی کندو یا snaky را نشان داد
[ترجمه گوگل]طیف های دوپپلر پالس تصویری از نوارهای پیوسته صاف در لانه زنبوری یا مناطق مشکی سیاه پوست نشان دادند

پیشنهاد کاربران

مانند مار
and tied up its snaky tail into a knot!
https://worldfolklore. net/index. php/2020/09/24/pegasus - and - the - chimaera/


کلمات دیگر: