1. He proceeds to take apart every preconception anyone might have ever had about him.
[ترجمه موسی] او دست به کار می شود ( ادامه میدهد ) تا هر تصور قبلی را که هر کس در مورد او داشته است ، از بین ببرد.
[ترجمه ترگمان]او هر کسی را که ممکن است درباره او داشته باشد از هم جدا می کند
[ترجمه گوگل]او پیش از هر چیزی که هرگز در مورد او ندیده بود، پیش می رفت
2. They have this preconception of a gun store owner.
[ترجمه armin] آنها این تصور را از صاحب فروشگاه اسلحه دارند.
[ترجمه ترگمان]آن ها این حین حاملگی را با صاحب یک اسلحه دارند
[ترجمه گوگل]آنها این پیش شرط از صاحب فروشگاه تفنگ را دارند
3. We had no preconception of the results and analysed our data without prejudice.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ درکی از نتایج نداشتیم و داده های ما را بدون تعصب تحلیل کردیم
[ترجمه گوگل]ما قبل از پیش بینی نتایج و داده های خود را بدون تعصب تجزیه و تحلیل کردیم
4. Clara was full of a sombre preconception.
[ترجمه ترگمان]کلر سرشار از غم و اندوه بود
[ترجمه گوگل]کلارا پر از تصور غم انگیز بود
5. There's no longer the preconception that men cannot arrange flowers.
[ترجمه ترگمان]دیگر قبل از اینکه مردها نتوانند گل ها را مرتب کنند وجود ندارد
[ترجمه گوگل]دیگر تصور غلطی نیست که مردان نمی توانند گل را ترتیب دهند
6. He is misled by a preconception.
[ترجمه ترگمان]او قبل از حاملگی گمراه شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط پیش شرط گمراه شده است
7. If we could banish all such preconception when we read, that would be an admirable beginning.
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانیم تمام آن preconception را که در آن موقع بخوانیم، شروع کنیم، این آغاز بسیار خوبی خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر ما می توانیم همه چنین تصوراتی را که ما می خوانیم حذف کنیم، این یک شروع قابل تحسین است
8. She is misled by the preconception.
[ترجمه ترگمان]او توسط قبل و حین حاملگی گمراه شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط پیش شرط گمراه شده است
9. This preconception prevents us from reviewing the ordeal in its special historical circumstance.
[ترجمه ترگمان]این قبل و حین حاملگی، ما را از مرور این آزمایش در شرایط خاص تاریخی خود باز می دارد
[ترجمه گوگل]این پیشگویی مانع از بازبینی مصائب در شرایط تاریخی خاص او می شود
10. However, this preconception might be misconceived as students are switching to a more health conscious lifestyle involving teetotalism and exercise.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این حین حاملگی ممکن است misconceived باشد چون دانش آموزان به سبک زندگی آگاهانه تری که شامل teetotalism و ورزش است، تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، این تصور غلط ممکن است غلط به نظر می رسد به عنوان دانش آموزان در حال تغییر به یک شیوه زندگی آگاهانه بیشتر سلامت درگیر thetotalism و ورزش است
11. OBJECTIVE To learn the knowledge, attitude and practice preconception care.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای یادگیری دانش، نگرش و رفتار قبل از حاملگی
[ترجمه گوگل]هدف: یادگیری دانش، نگرش و عمل مراقبت از پیشگویی
12. It was another case of the preconception fathering the prediction.
[ترجمه ترگمان]این مورد دیگری از پیش بینی قبل و حین حاملگی بود
[ترجمه گوگل]این مورد دیگری از پیش فرض بود که پیش بینی می کرد
13. The task is more difficult than that our preconception.
[ترجمه ترگمان]این کار بسیار مشکل تر از قبل و حین حاملگی ما است
[ترجمه گوگل]این کار دشوارتر از پیش فرض ما است
14. Are they able to look without too dominant a preconception coming from the Western tradition?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها قادر به ظاهر شدن بدون برخورد بیش از حد قبل و حین پیروی از سنت غرب هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها قادرند بدون غلبه بر تصور پیش از سنت غربی، نگاه کنند؟
15. This is a particularly fascinating example, and if we think it through we can perceive that the preconception belies the reality.
[ترجمه ترگمان]این یک مثال بسیار جالب توجه است، و اگر ما فکر کنیم از طریق ما می توانیم درک کنیم که قبل و حین حاملگی، واقعیت را جلوه می دهد
[ترجمه گوگل]این یک نمونه بسیار جذاب است و اگر ما از طریق آن فکر کنیم، می توانیم تصور کنیم که پیش فرض واقعیت را به اثبات می رساند