1. pompous roman buildings
بنای های مجلل رومی
2. a pompous little man
مرد کوتاه پرمدعا
3. a pompous physician
دکتر پر فیس و افاده
4. a pompous style of writing
سبک نگارش پر تصنع و فخر آمیز
5. the pompous ceremonials of the catholic church
آئین های پر طمطراق کلیسای کاتولیک
6. her behavior was pompous and grotesque
رفتار آن زن پر افاده و تمسخر انگیز بود.
7. He's a pompous old prig who's totally incapable of taking a joke.
[ترجمه ترگمان]آدم pompous است که از شوخی کردن عاجز است
[ترجمه گوگل]او یک جنجالی قدیمی است که کاملا قادر به گرفتن شوخی نیست
8. He appears pompous but is a good man underneath.
[ترجمه ترگمان]به نظر مغرور میاد اما آدم خوبی زیرش هست
[ترجمه گوگل]او ظاهرا ظاهرا ظاهر شده اما مرد خوبی است
9. He was somewhat pompous and had a high opinion of his own capabilities.
[ترجمه ترگمان]او تا حدودی با شکوه بود و نظر بلندی نسبت به توانایی های خود داشت
[ترجمه گوگل]او تا حدودی پرمحتوا بود و دارای دیدگاه بالایی از توانایی های خود بود
10. He can sometimes sound a bit pompous when he talks about acting.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات وقتی درباره بازیگری صحبت می کند، کمی متکبر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او می تواند صدای کمی پنگوئن در هنگام صحبت در مورد بازیگری صحبت کند
11. His speech sounded very pompous and self-congratulatory.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او بسیار پر طمطراق بود و برای تبریک گفتن به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]سخنرانی او بسیار مشتاق و خودپرداخت بود
12. He was generally disliked and regarded as a pompous ass.
[ترجمه ترگمان]معمولا او را به عنوان یک الاغ مغرور دوست می داشت
[ترجمه گوگل]او عموما دوست نداشت و به عنوان یک الاغ پرشور در نظر گرفته شده بود
13. Milligan had a pompous, overbearing father.
[ترجمه ترگمان]Milligan پدر مغرور و مغرور داشت
[ترجمه گوگل]میلگگن یک پدر پرانرژی و پر قدرت داشت
14. 'He's rather pompous. ' 'Isn't he just?
[ترجمه ترگمان]اون نسبتا پر طمطراق است مگه نه؟
[ترجمه گوگل]'او نسبتا پربار است 'آیا او فقط نیست؟
15. He's just full of wind, the pompous fool!
[ترجمه ترگمان]او فقط پر از باد است، یک احمق مغرور!
[ترجمه گوگل]او فقط پر از باد است، احمق پرشور!