کلمه جو
صفحه اصلی

well rounded


جامع، چند جانبه، دارای مهارت های متعدد، چند هنره، همه مرده حلاج

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a proper balance; comprehensively developed.

- well-rounded treatment
[ترجمه ترگمان] درمان کامل
[ترجمه گوگل] درمان خوب
- a well-rounded education
[ترجمه ترگمان] یک آموزش کاملا گرد
[ترجمه گوگل] آموزش جامع

(2) تعریف: having an interest or ability in many fields.
مشابه: all-around

- a well-rounded reader
[ترجمه ترگمان] خواننده ای کاملا گرد
[ترجمه گوگل] یک خواننده خوب

پیشنهاد کاربران

رو دور

جامع - چند کاره و چند هنره

1 - جامع و کامل
2 - دارای مهارت های متعدد

همه فن حریف

involving or having experience in a wide range of ideas or activities

جامع، متعدد

خوش ترکیب، خوش تراش، خوش اندام، همه جانبه، گسترده، فراگیر ، کارآزموده، جامع الاطراف

همه جانبه

۱. چاق و تپلو. گرد و گوشتالو ( در مورد هیکل - با کانوتیشن مثبت )
۲. دور - گرد ( در مورد اشیایی مثل اوریفیس/ ورودی و نام دیگر ورودی دهانه شیپوری )


learning that includes many areas, e. g. art, sport, social skills

آدمی که آچار فرانسه ست و همه چی بلده

جامع . همه کاره


کلمات دیگر: