1. they hijack customers to buy unneccessary insurance
آنان مشتریان خود را مجبور می کنند که بیمه ی غیرضروری بخرند.
2. Two men tried to hijack a plane on a flight from Riga to Murmansk.
[ترجمه ترگمان]دو مرد کوشیدند تا هواپیما را در پرواز از ریگا تا Murmansk ربودند
[ترجمه گوگل]دو مرد سعی کردند هواپیما را از پرواز ریگا به مورمانسک ربودند
3. He tried to hijack the guard into handing him the keys of the safe.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد نگهبانان را بدزدد و کلید گاوصندوق را به او بدهد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد که گارد را به دست آورد تا کلیدهای امن را به او بدهد
4. Every minute during the hijack seemed like a week.
[ترجمه ترگمان]هر دقیقه در زمان دزدی، یک هفته به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]هر دقیقه در طی حادثه به نظر می رسید مثل یک هفته
5. The hijack ended with the release of all the plane's passengers unharmed.
[ترجمه ترگمان]این گروگان با رها کردن تمام مسافران هواپیما که صدمه ندیده بودند به پایان رسید
[ترجمه گوگل]ربودن هواپیمای بدون سرنشین به پایان رسید
6. He made a desperate attempt to hijack a plane.
[ترجمه ترگمان]او تلاش نومیدانه ای می خواست که یک هواپیما را بدزدد
[ترجمه گوگل]او یک تلاش ناامید کننده را برای ربودن هواپیما انجام داد
7. For the congresswoman to attempt to hijack the noble, rationalist legacy of Britain’s greatest 20th-century peacetime premier for her own campaign is regurgitatively infuriating.
[ترجمه ترگمان]برای این عضو کنگره که تلاش برای ربودن این میراث اصیل و rationalist بزرگ ترین پادشاه زمان صلح قرن بیستم بریتانیا برای کمپین خود را به عمل آورد، خشم او را برانگیخت
[ترجمه گوگل]برای زن کنگره تلاش می کند تا میراث عاقلانه و عاقلانه ترین نخست وزیر صلح قرن بیستم در بریتانیا برای مبارزات خود را به شدت مجذوب پریشانی کند
8. The hijack was organized by a group of opponents to the government.
[ترجمه ترگمان]این آدم ربایی توسط گروهی از مخالفان دولت سازماندهی شده بود
[ترجمه گوگل]ربوده شدن توسط گروهی از مخالفان دولت برگزار شد
9. Financial globalization allowed a few to hijack the world's banking systems.
[ترجمه ترگمان]جهانی سازی مالی به چند نفر اجازه داد تا سیستم های بانکی جهان را به گروگان بگیرند
[ترجمه گوگل]جهانی سازی مالی چندین نفر را مجبور به ربودن سیستم بانکی جهان کرد
10. Hijack ing is a form of blackmail.
[ترجمه ترگمان]این یه جور اخاذی - ه
[ترجمه گوگل]ربودن یک شی از چنگ زدن است
11. The hijack take place just after the plane take off.
[ترجمه ترگمان]سرقت درست بعد از سقوط هواپیما، جای اشغال است
[ترجمه گوگل]هواپیمای جاسوسی درست پس از آنکه هواپیما برداشته می شود
12. This second research did not discover conclusion abiogenesis hijack the incident influence to state of children mental hygiene.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق دوم نتیجه گیری نکرد که abiogenesis اثر حادثه بر بهداشت روانی کودکان را مورد حمله قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این تحقیق دوم نتیجه گیری آژیژنز را کشف نکردن تاثیر حادثه به وضعیت بهداشت روانی کودکان
13. They may hijack aircraft but they cannot hijack the message of Islam.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است هواپیما را می دزدند، اما نمی توانند پیام اسلام را می دزدند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است هواپیما را فریب دهند اما نمیتوانند پیام اسلام را ربودند
14. Real Zaragoza could hijack Lazio's offer River Plate goalkeeper Juan Pablo Carrizo after outbidding the Biancocelesti.
[ترجمه ترگمان]Zaragoza Real می توانند offer Lazio River را پس از outbidding the، خوان پابلو Carrizo را مورد حمله قرار دهند
[ترجمه گوگل]رئال ساراگوسا می تواند دروازهبان لاتزیو را که به دروازهبان River Plate هدایت شده است، پس از فراتر رفتن از Biancocelesti، دروازه بان خود را جابجا کند
15. Fly me to Cuba. I hijack the plane.
[ترجمه ترگمان] منو بزن به کوبا من هواپیما رو دزدیدم
[ترجمه گوگل]من را به کوبا ببر من هواپیما را ربودم