کلمه جو
صفحه اصلی

sonority


معنی : پر صدایی، پرطنینی
معانی دیگر : (صدا) رسایی، پر آوایی، پر پژواکی، پر زیر و بمی

انگلیسی به فارسی

پرصدایی، پرطنینی


سرگیجه، پرطنینی، پر صدایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: sonorities
• : تعریف: the condition or quality of resonating or being sonorous.
مشابه: resonance

• resonance, richness or fullness of tone

مترادف و متضاد

پر صدایی (اسم)
plangency, sonority

پرطنینی (اسم)
sonority

جملات نمونه

1. Vowels possess greater sonority than consonants.
[ترجمه ترگمان]Vowels دارای رساتر از حروف صامت هستند
[ترجمه گوگل]صداهای واضحی بیشتر از همخوانها دارند

2. The lower strings contribute a splendid richness of sonority.
[ترجمه ترگمان]سیم های پایین تر، غنای بسیار زیادی به همراه دارند
[ترجمه گوگل]رشته های پایین تر یک غنای پر زرق و برق تلقی می شود

3. He worked doggedly for beauty, sonority, exactness; perfection - but never the monogrammed perfection of a writer like Wilde.
[ترجمه ترگمان]سرسختانه برای زیبایی، sonority، دقیق و کامل کار می کرد - اما هرگز کامل یک نویسنده مثل وایلد را ندیده بود
[ترجمه گوگل]او به شدت برای زیبایی، صداقت، دقیق کار کرد کمال - اما کمال تکثر نویسندگی مانند وایلد

4. The sonority of music works is achieved by instrumental playing.
[ترجمه ترگمان]آوای موسیقی به وسیله بازی سازی به دست می آید
[ترجمه گوگل]غرور آثار موسیقی توسط بازی سازمانی به دست می آید

5. There are two main phonetic iconicity motivations in demonstratives:sonority hierarchy iconicity motivation and c.
[ترجمه ترگمان]دو انگیزه اصلی برای phonetic انگیزه در demonstratives وجود دارد: سلسله مراتب آکنده از صدا، انگیزه و c
[ترجمه گوگل]انگیزه های کلیدی آوایی آوایی در انگیزه های آشکار سازی سلسله مراتب تظاهرات وجود دارد c

6. The theory of The Sonority Sequencing Principle cannot be used to explain the syllabic sonority sequence in Sino-Tibetan languages and the origin of the tone in the languages.
[ترجمه ترگمان]تیوری \"اصل توالی sonority\" را نمی توان برای توضیح توالی syllabic sonority در زبان های سینو - تبتی و منشا صدا در زبان ها مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]نظریه اصل سلسله مراتب را نمی توان برای توضیح دنباله تازگی سلیقه در زبان های سینوسی تبت و مبدأ تن در زبان ها مورد استفاده قرار داد

7. The lowest level of sonority, the pianissimo, must also be totally effortless in its production.
[ترجمه ترگمان]پایین ترین سطح of، the، باید کاملا در تولید آن باشد
[ترجمه گوگل]پایین ترین سطح صدای خوانندگی، pianissimo نیز باید در تولید آن بسیار دشوار باشد

8. The co-occurrence of English segments universally conforms to Sonority Sequencing Principle and specifically conforms to Minimum Sonority Distance Principle and some other constraints.
[ترجمه ترگمان]رخداد مشترک بخش های انگلیسی به طور جهانی با اصل توالی sonority مطابقت دارد و به طور خاص با حداقل Principle فاصله sonority و برخی از محدودیت های دیگر مطابقت دارد
[ترجمه گوگل]همبستگی بخشهای انگلیسی به طور جهانی مطابق با اصل توالی سونوری است و به طور خاص با اصل کمترین فاصله صدور و برخی محدودیتهای دیگر مطابقت دارد

9. The digital recording is good, although a bit lacking in sonority and colour.
[ترجمه ترگمان]ثبت دیجیتال خوب است، اگر چه کمی از رنگ ها و رنگ ها کم است
[ترجمه گوگل]ضبط دیجیتال خوب است، هرچند که کمبود صدا و رنگ آن کم است

10. Lipatti s performance possesses a clarity of articulation, a depth of sonority and an energy that shine through the crackly recording.
[ترجمه ترگمان]عملکرد Lipatti دارای وضوح بیان، عمق of و انرژی است که از طریق ثبت crackly بدرخشد
[ترجمه گوگل]عملکرد Lipatti دارای وضوح بیان، عمق غم و اندوه و انرژی است که از طریق ضبط کثیف درخشش

11. For every writer has his proper style: Cicero his sonority and richness, Sallust his dry and succinct expression_r, Livy his rough grandeur.
[ترجمه ترگمان]چون هر نویسنده ای سبک خاص خود را دارد: سیسرون با لحن صدایش و غنا، با سالوستیوس خشک و موجز لیویوس، عظمت خشن او را بیان می کند
[ترجمه گوگل]برای هر نویسنده سبک سیکرو خود را به سبک خود و غنای خود، Sallust خشک و مختصر expression_r، لیوی او عظیم خشن خود است

12. There are two main phonetic iconicity motivations in demonstratives: sonority hierarchy iconicity motivation and complexity iconicity motivation.
[ترجمه ترگمان]دو انگیزه اصلی برای phonetic انگیزه در demonstratives وجود دارد: سلسله مراتب آکنده از صدا انگیزه و انگیزه iconicity
[ترجمه گوگل]انگیزه های اصلی لغت انگیز آوایی در انگیزه های آشکار سازی سلسله مراتب تظاهرات و انگیزه پیچیدگی آشکارسازی وجود دارد

13. The introduction presents arpeggios on the harp against a string tremolo -- an enchanting sonority.
[ترجمه ترگمان]این مقدمه arpeggios را بر روی چنگ با رشته ای از tremolo - - و آکنده از رمز و افسون نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مقدمه آرپیجیوها را بر روی هارپ در برابر یک ترومو رندر ارائه می دهد

14. Nevertheless, I believe that we can advance in the direction that a relationship that is more than accidental links language to sonority.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، من بر این باور هستم که ما می توانیم به جهت رابطه ای که بیش از یک ارتباط تصادفی با زبانی است، پیشرفت کنیم
[ترجمه گوگل]با این وجود، من اعتقاد دارم که ما می توانیم در مسیری رو به جلو حرکت کنیم که رابطه ای است که بیش از تصادفی، پیوند زبانی را با صدای بلند می کند

پیشنهاد کاربران

sonority ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: رسایی
تعریف: فرایندی که در آن مسیر عبور جریان هوا در هنگام تولید آواها نسبتاً آزاد است و تارآواها در حال ارتعاش هستند


کلمات دیگر: