کلمه جو
صفحه اصلی

sorcerer


معنی : ساحر، جادو گر
معانی دیگر : کندا

انگلیسی به فارسی

جادوگر، ساحر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who is believed to have supernatural powers, aided by evil spirits; wizard.
مشابه: enchanter, magician, wizard

• magician, enchanter, wizard, one who practices sorcery
a sorcerer is a person who performs magic by using the power of evil spirits.

مترادف و متضاد

ساحر (اسم)
necromancer, conjuror, conjurer, sorcerer, magician, theurgist, witchdoctor

جادو گر (اسم)
spellbinder, hex, conjuror, voodooist, conjurer, sorcerer, magician, theurgist, magus, powwow, wizard, medicine man

wizard


Synonyms: alchemist, augurer, charmer, clairvoyant, conjurer, diviner, enchanter, fortune-teller, magician, medium, necromancer, occultist, seer, shaman, soothsayer, sorceress, thaumaturge, warlock, witch


جملات نمونه

1. a prince who was enchanted by a cruel sorcerer
شاهزاده ای که توسط جادوگر سنگدلی افسون شده بود

2. For Sorcerer, who sat listening at his foxhole, the war had become a state of mind.
[ترجمه ترگمان]سنگ جادو، که به foxhole او گوش می داد، جنگ به صورت یک حالت روحی در امده بود
[ترجمه گوگل]برای جادوگر، که در گوشه گوشه اش شنید، جنگ به حالت ذهنی تبدیل شده بود

3. In time, the wicked sorcerer returned to Persia to claim the lamp and tricked the princess into giving it to him.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، جادوگر شریر به ایران بازگشت تا چراغ را تصاحب کند و شاهزاده خانم را فریب دهد که آن را به او بدهد
[ترجمه گوگل]در طول زمان، جادوگر شریر به ایران برگشتند تا لامپ را ادعا کنند و شاهزاده را فریب دادند که به او داده شود

4. Sorcerer thought he could get away with murder.
[ترجمه ترگمان]اون فکر کرده که می تونه از قتل قسر در بره
[ترجمه گوگل]جادوگر فکر کرد که می تواند قتل را انجام دهد

5. When the fire was lit, the sorcerer threw a powder on the flames and said a magic charm.
[ترجمه ترگمان]وقتی آتش روشن شد، جادوگر مقداری پودر روی شعله ها انداخت و جادویی جادویی گفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که آتش روشن شد، جادو یک پودر را در شعله های آتش پرتاب کرد و یک جذابیت سحر آمیز گفت

6. Aladdin dispatched this evil sorcerer as well.
[ترجمه ترگمان] علا الدین هم این جادوگر شرور رو فرستاده
[ترجمه گوگل]آلادین این جادو بد را نیز فرستاد

7. And then for a while Sorcerer let himself glide away.
[ترجمه ترگمان]و بعد برای مدتی، سنگ جادو در حال پرواز کردن است
[ترجمه گوگل]و پس از آن برای یک لحظه جادو اجازه دهید خود را به حرکت سرازیری

8. He was Sorcerer, after all, and what was love without a little mystery?
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه چیز، اون سنگ جادو بود و چه چیزی رو بدون یک راز کوچک دوست داشت؟
[ترجمه گوگل]پس از همه، جادوگر بود و عشق بدون یک رمز و راز کمی؟

9. Sorcerer felt dazed and half asleep, still dreaming wild dawn dreams.
[ترجمه ترگمان]جادو احساس گیجی و نیمه خواب می کرد، هنوز رویای سحر و رویا را در خواب می دید
[ترجمه گوگل]جادوگر احساس خجسته و نیمه خواب، هنوز خواب رویاهای صبح وحشی است

10. Aladdin refused, so the sorcerer cast a spell to close up the cave again.
[ترجمه ترگمان]علا الدین هم قبول نکرد، بنابراین جادوگر افسونی را اجرا کرد تا دوباره غار را ببندد
[ترجمه گوگل]آلادین رد کرد، بنابراین جادوگر یک طلسم را برای بستن غار باز کرد

11. Sorcerer took refuge behind the mirrors.
[ترجمه ترگمان]سنگ جادو در پشت آینه پناه گرفت
[ترجمه گوگل]جادوگر در پشت آینه پناه گرفت

12. Surely the giant Sorcerer is not afraid of four more upstart pipsqueaks. Where is Eddie?
[ترجمه ترگمان]مطمئنا سنگ جادو از چهار تا upstart بیشتر نمیترسه ادی \"کجاست؟\"
[ترجمه گوگل]مطمئنا جادوگر غول پیکر از چهار pipsqueaks پرشور تر از ترس نیست ادی کجاست؟

13. The Sorcerer has Eddie. You have to help me rescue him.
[ترجمه ترگمان]سنگ جادو ادی رو داره باید کم کم کنی نجاتش بدم
[ترجمه گوگل]جادو ادی دارد شما باید به من کمک کنید تا او را نجات دهد

14. The sorcerer held the knight in throlldom.
[ترجمه ترگمان]ساحر شوالیه را در throlldom نگه داشت
[ترجمه گوگل]جادوگر شوالیه را در throlldom برگزار کرد

پیشنهاد کاربران

جادو ، جادوگر
For example :
Harry Potter and Sorcerer's Stone
هری پاتر و سنگ جادو


کلمات دیگر: