کلمه جو
صفحه اصلی

producible


معنی : قابل تولید
معانی دیگر : قابل تولید

انگلیسی به فارسی

قابل ساخت است، قابل تولید


قابل تولید


انگلیسی به انگلیسی

• can be produced; may be created; doable, operable

مترادف و متضاد

قابل تولید (صفت)
producible

جملات نمونه

1. The principle and method of producible anhydrous alcohol by the way of ion-exchange membrane electrophoresis are reported.
[ترجمه ترگمان]اصل و روش of anhydrous الکل از طریق الکتروفورز غشا تبادل یونی گزارش شده است
[ترجمه گوگل]اصل و روش الکل بی آب تولید شده توسط روش الکتروفورز غشای تبادل یونی گزارش شده است

2. The company is many more producible the metric bearing of breed and imperial and conic bearing.
[ترجمه ترگمان]این شرکت تعداد زیادی از the متریک نژاد و imperial و bearing مخروطی است
[ترجمه گوگل]این شرکت، تولید کننده متریک بالایی از نژاد و امپراتوری و مخروطی است

3. How to make this part of hard producible reserves mobile is undoubtedly to be significant and basic issues for sustainable development of the enterprise.
[ترجمه ترگمان]چگونگی ایجاد این بخش از ذخایر محکم تلفن همراه بدون شک مهم و اساسی برای توسعه پایدار شرکت است
[ترجمه گوگل]چگونه می توان این بخش از ذخایر سخت افزاری را تولید کرد تلفن همراه بدون شک موضوع مهمی و اساسی برای توسعه پایدار این شرکت است

4. Return additionally producible granite of a variety of mixture color and 30 a variety of norms different glass-ceramics installs plaque.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گرانیت producible از انواع رنگ های ترکیبی و ۳۰ نوع مختلف از هنجارها و انواع مختلف شیشه - سرامیک، پلاک نصب می کند
[ترجمه گوگل]گرانیت تولیدی دیگری از انواع رنگ مخلوط و 30 نوع مختلف از هورمون های مختلف شیشه ای سرامیک، پلاک را نصب می کند

5. The invention also relates to a shell mould producible by the method.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به یک قالب پوسته سازی توسط روش نیز مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این اختراع همچنین به شکل پوسته قابل تولید توسط این روش است

6. CONCLUSION The method is simple, sensitive and producible for quantifying oxalate in human urine and the research of formation of uric calcium oxalate stone.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این روش ساده، حساس و producible برای کمی کردن ادرار در ادرار انسان و تحقیق تشکیل سنگ مرمر کلسیم اوریک است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: این روش ساده، حساس و سازنده برای اندازه گیری اگزالات در ادرار انسان و تحقیق در مورد تشکیل اگزالات کلسیم اوریک است

7. GWC, as the case may be, is the lower limit of producible gas.
[ترجمه ترگمان]GWC، همانطور که این مورد ممکن است، حد پایینی گاز producible است
[ترجمه گوگل]GWC، در صورت امکان، حد پایین تر از گاز تولیدی است

8. The purpose of this research is to design a small-sized,[Sentence dictionary] light-weighted and mass- producible ultrasonic motor with low-cost operating equipments.
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق، طراحی یک لغت کوچک، سبک سبک (جمله)و موتور مافوق صوت با هزینه پایین با تجهیزات عملیاتی با هزینه پایین است
[ترجمه گوگل]هدف از این تحقیق، طراحی یک موتور اولتراسونیک نور با وزن و تولید انبوه با دقت کارکرد کم هزینه [Dictionary of sentences] است

9. In CMMI, hardware engineering represents all technical fields (e. g., electrical or mechanical) that transform requirements and ideas into tangible and producible products.
[ترجمه ترگمان]در CMMI، مهندسی سخت افزار، همه زمینه های فنی را ارایه می دهد گرم ؟ الکتریکی یا مکانیکی)که نیازها و ایده ها را به محصولات ملموس و producible تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]در CMMI، مهندسی سخت افزار تمام زمینه های فنی (به عنوان مثال، برق یا مکانیکی) را نشان می دهد که نیاز و ایده را به محصولات ملموس و قابل ساخت تبدیل می کند

10. We must stop the sprawl and take the damaged earth and find ways to rehabilitate it to become livable and producible.
[ترجمه ترگمان]ما باید این گسترش را متوقف کرده و زمین آسیب دیده را بگیریم و راه هایی برای بازسازی آن پیدا کنیم تا زندگی قابل سکونت و قابل سکونت شود
[ترجمه گوگل]ما باید انعطاف پذیری را متوقف کنیم و زمین آسیب دیده را برداریم و راه هایی را برای بازسازی آن برای تبدیل شدن به جسورانه و سازنده پیدا کنیم

11. The paper has summarized evasion types, and explained the producible reasons of evasion.
[ترجمه ترگمان]این مقاله انواع طفره رفتن را خلاصه کرده است و دلایل producible فرار را توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله نوعی از انواع فرار را توضیح می دهد و دلایل تولید فرار را توضیح می دهد

12. Gas hydrhoffers exist in vast qustopties relining to the gloremain but nonetheless ; so far isn't producible as a power resource.
[ترجمه ترگمان]hydrhoffers گازی در qustopties بزرگ به the وجود دارند اما با این وجود؛ تا کنون به عنوان یک منبع قدرت producible نشده است
[ترجمه گوگل]هیدروفورهای گاز در qustopties های بزرگ وجود دارد که به gloremain رسیده اما با این وجود؛ تا کنون به عنوان یک منبع انرژی قابل تولید نیست

13. Adopting advanced and practical technology to improve development performance, and changing mode of present management to speed up development of hard producible reserves.
[ترجمه ترگمان]استفاده از فن آوری پیشرفته و عملی برای بهبود عملکرد توسعه، و تغییر شیوه مدیریت حال به تسریع توسعه ذخایر سخت producible
[ترجمه گوگل]اتخاذ تکنولوژی پیشرفته و عملی برای بهبود عملکرد توسعه و تغییر حالت مدیریت فعلی برای سرعت بخشیدن به توسعه ذخایر سخت افزاری

14. Follow up all the product development process to ensure projects are on schedule, totally workable, reliable, producible and meet specifications. Provide schedules and status reports on the projects.
[ترجمه ترگمان]تمام فرآیند توسعه محصول را پی گیری کنید تا اطمینان حاصل کنید که پروژه ها در حال برنامه ریزی هستند، کاملا قابل اجرا، قابل اعتماد، producible و منطبق با مشخصات هستند برنامه های زمانبندی و گزارش وضعیت را برای پروژه ها فراهم کنید
[ترجمه گوگل]پیگیری تمام فرایند توسعه محصول برای اطمینان از پروژه ها در برنامه، کاملا کارآمد، قابل اعتماد، تولید و مطابق مشخصات ارائه برنامه ها و گزارش وضعیت در مورد پروژه ها

15. The resources crisis mines are defined as those which be faced with producible reserves exhausted and on the brink of bankruptcy.
[ترجمه ترگمان]منابع مربوط به بحران منابع به عنوان افرادی تعریف می شوند که با ذخایر ارزی فرسوده و در آستانه ورشکستگی مواجه خواهند شد
[ترجمه گوگل]معادن بحران منابع به عنوان کسانی هستند که با ذخایر تولیدی خسته و در آستانه ورشکستگی مواجه می شوند

پیشنهاد کاربران

قابل ساخت
قابل تولید


کلمات دیگر: