کلمه جو
صفحه اصلی

cornmeal


معنی : ارد ذرت
معانی دیگر : بلغور ذرت، ذرت نیم کوفته، ارد گندم، غذای ذرت، ردگندم ,ردجودوسر

انگلیسی به فارسی

آرد گندم، آرد ذرت، غذای ذرت


ارد ذرت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a coarse meal ground from corn.

• flour ground from corn; oatmeal (british)
flour made from ground corn

مترادف و متضاد

ارد ذرت (اسم)
cornmeal

جملات نمونه

1.
بلغور ذرت

2. He crams his ducks with cornmeal every day.
[ترجمه ترگمان]او هر روز اردک ها را با آرد ذرت می خرید
[ترجمه گوگل]او هر روز اردک خود را با ذرت به ذرت می کشد

3. Sprinkle on talcum powder, cornmeal or cornstarch; leave for two days; brush off.
[ترجمه ترگمان]پودر تا لک پودر، آرد ذرت، زغال آخته، برای دو روز اینجا را ترک کن، برس را بردار
[ترجمه گوگل]پودر پودر تالک، ذرت ذرت یا ذرت ذرت را بپاشید برای دو روز ترک کنید خرد کردن

4. Mix 1 cups cornmeal with 1 cup cold water and add mixture slowly to the boiling water, stirring constantly.
[ترجمه ترگمان]۱ فنجان آب سرد با یک فنجان آب سرد مخلوط کنید و مخلوط را به آرامی به آب جوش بریزید و به طور مداوم تکان دهید
[ترجمه گوگل]مخلوط 1 فنجان ذرت با 1 فنجان آب سرد و مخلوط را به آرامی به آب جوش اضافه کنید، به طور مداوم تکان دهید

5. Pour in the cornmeal by the handful in a thin stream very slowly, whisking constantly in one direction.
[ترجمه ترگمان]آن ها را به آهستگی در یک رودخانه کوچک بریزید و به طور مرتب در یک جهت حرکت کنید
[ترجمه گوگل]به آرامی در ذرت ذرت توسط یک انگشت کوچک در یک جریان نازک ریختن، به طور مداوم در یک جهت بیدار شوید

6. He had a mill for cornmeal, and a shop near the Castle.
[ترجمه ترگمان]یک چوب بری برای آرد گندم و یک مغازه نزدیک قلعه داشت
[ترجمه گوگل]او یک کارخانه برای ذرت ذرت و یک مغازه در نزدیکی قلعه داشت

7. When all the cornmeal is added, begin stirring with a long-handled wooden spoon.
[ترجمه ترگمان]زمانی که همه the اضافه می شود، شروع به حرکت با یک قاشق چوبی با چوب بلند می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که تمام دانه ذرت افزوده می شود، شروع به هم زدن با قاشق چوبی چوبی طولانی

8. Sprinkle cornmeal on a 12-inch pizza pan and place dough on it.
[ترجمه ترگمان]cornmeal را روی یک ماهی تابه ۱۲ اینچی بریزید و خمیر را روی آن قرار دهید
[ترجمه گوگل]پودر ذرت را در یک پیت پیتزا 12 اینچ بپاشید و خمیر را بر روی آن قرار دهید

9. It transpired that Hush Puppies were cornmeal fritters, seasoned with eggs and beer, and very tasty.
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که توله سگ ها با نوعی شیرینی و خوراک گوشت و آبجو و خوش مزه پخته می شوند
[ترجمه گوگل]به این نتیجه رسیدم که توله سگ هاش گندم ذرت بود، چاشنی با تخم مرغ و آبجو، و بسیار خوشمزه بود

10. Into a bowl, sift together the cornmeal, flour, sugar, baking powder, and salt.
[ترجمه ترگمان]داخل یک کاسه و با کنار هم آرد، آرد، شکر، پودر نان و نمک را الک کن
[ترجمه گوگل]به یک کاسه، دانه ذرت، آرد، شکر، پودر پودر و نمک را تجزیه کنید

11. She uses a thick, crunchy cornmeal coating to protect the lean meat.
[ترجمه ترگمان]او از یک پوشش ضخیم و ضخیم ترد برای حفاظت از گوشت لاغر استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او برای محافظت از گوشت لاغر از پوشش قره قاطی ضخیم و تند استفاده می کند

12. When all cornmeal has been added, reduce heat to moderately low.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همه cornmeal اضافه شده، حرارت را به میزان نسبتا کم کاهش دهید
[ترجمه گوگل]هنگامی که تمام دانه ذرت اضافه شده است، گرما را به میزان متوسط ​​کاهش دهید

13. For the crust, stir the flour, cornmeal, sugar and baking powder together in a large mixing bowl.
[ترجمه ترگمان]برای پوسته، آرد، cornmeal، شکر و پودر را در یک کاسه بزرگ مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]برای پوسته، آرد، کره ذرت، شکر و پودر پخت را با هم در یک کاسه بزرگ مخلوط کنید

14. They bought this cornmeal 1000 much dollars.
[ترجمه ترگمان]آن ها این cornmeal ۱۰۰۰ دلاری را خریدند
[ترجمه گوگل]آنها این دانه ذرت 1000 دلار را خریداری کردند


کلمات دیگر: