broadsheet

1. The newspaper had commenced as a duplicated broadsheet.

[ترجمه ترگمان]بیانیه منتشر شده بود که در اعلامیه چاپ شده بود
[ترجمه گوگل]این روزنامه به عنوان یک صفحه گسترده تکراری آغاز شده است

2. The newspaper had begun as a duplicated broadsheet.

3. In 1945 most people read a broadsheet paper - four populars and the two qualities, compared with two tabloids.

[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۴۵ بیشتر مردم یک مقاله بزرگ - چهار populars و دو ویژگی را در مقایسه با دو روزنامه می خوانند
[ترجمه گوگل]در سال 1945 اکثر مردم مقاله گسترده ای را خواندند - چهار محبوب و دو کیفیت، در مقایسه با دو تابلوئید

4. I have sent you a broadsheet which surveys our campaigns.

[ترجمه ترگمان]اعلامیه را برای شما فرستادم که کمپین های ما را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]من به شما یک صفحه گسترده فرستادم که کمپین های ما را بررسی می کند

5. It is broadsheet agony-column material given fictional substance.

[ترجمه ترگمان]این کتاب یک ماده تخیلی است که به صورت یک ماده تخیلی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این ماده ستون فقرات گسترده ای است که مواد داستانی آنها را در بر می گیرد

6. The daily broadsheet circulates widely in the Arab world and among Arabs living in the West.

[ترجمه ترگمان]اعلامیه روزانه به طور گسترده در جهان عرب و در میان اعراب که در غرب زندگی می کنند، پخش می شود
[ترجمه گوگل]صفحات روزانه به طور گسترده در جهان عرب و در میان اعراب زندگی می کنند در غرب است

7. Tabloid a page half the size of a broadsheet.

[ترجمه ترگمان]روزنامه ای به اندازه نصف کاغذ روزنامه بود
[ترجمه گوگل]Tabloid یک صفحه در حدود یک صفحه گسترده است

8. Was the Sunday Times simply a tabloid in broadsheet clothing?

[ترجمه ترگمان]آیا ساندی تایمز به سادگی یک روزنامه مصور در لباس broadsheet بود؟
[ترجمه گوگل]آیا یکشنبه یک بار به سادگی یک تبلوئیدی در لباس پلاستیکی بود؟

9. There is a broadsheet plastered crookedly to a wall near their bungalow.

[ترجمه ترگمان]در آنجا یک اعلامیه است که به یک دیوار نزدیک خانه ییلاقی خود نصب شده است
[ترجمه گوگل]یک ورقه ورقه کشیده شده به دیوار در نزدیکی ییلاقی خود کشیده شده است

10. For a broadsheet, the Telegraph seems to run an awful lot of tabloid celebrity articles.

[ترجمه ترگمان]برای یک اعلامیه، به نظر می رسد که تلگراف تعداد زیادی از مقالات معروف و معروف را اداره می کند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که برای یک صفحه گسترده، به نظر میرسد که تلگراف، بسیاری از مقالات برجسته تابلوئید را اجرا میکند

11. Yet the evidence of a global trend of broadsheet newspapers converting to compact formats is inconsistent.

[ترجمه ترگمان]با این حال، شواهد یک روند جهانی روزنامه های اعلامیه که به فرمت فشرده تبدیل می شوند، متناقض است
[ترجمه گوگل]با این حال، شواهدی از روند جهانی روزنامه های گسترده که تبدیل به فرمت های جمع و جور شده اند، متناقض است

12. If not - and those papers had less than a quarter of the total circulation - it was broadsheet.

[ترجمه ترگمان]اگر نه - و آن مقالات کم تر از یک چهارم از کل تیراژ را داشتند - اعلامیه در اعلامیه بود
[ترجمه گوگل]اگر نه - و آن مقالات کمتر از یک چهارم کل گردش بود - این صفحه گسترده بود

13. Only the Sunday Express, among all the middle market populars, was still a broadsheet in 1990.

[ترجمه ترگمان]تنها روزنامه اکسپرس، در میان همه بازارهای میانی، هنوز یک اعلامیه در سال ۱۹۹۰ بود
[ترجمه گوگل]تنها Sunday Express، در میان همه مردم محبوب بازار متوسط، هنوز در سال 1990 یک صفحه گسترده بود

14. Sexto: A size of paper obtation by sub - dividing a broadsheet into six parts.

[ترجمه ترگمان]Sexto: یک اندازه کاغذ با تقسیم یک اعلامیه به شش بخش
[ترجمه گوگل]Sexto حجم کاغذی را با تقسیم صفحات گسترده به شش قسمت تقسیم کنید

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران