کلمه جو
صفحه اصلی

انیران

فرهنگ فارسی

نام ایزدیست در دین زردشتی مظهر جلال اهور مزدا وی موکل بروز سی ام هر ماه شمسی ( انیران روز ) است .
نام فرشتهای در آیین زرتشتی، فرشته موکل برنکاح، وروزسی ام ازهرماه خورشیدی، غیرایرانی، غیرایران
( اسم ) ۱ - ( اسم ) نام فرشتهای در دین زردشتی ۲ - روز سی ام هر ماه شمسی که بنام فرشت. مذکور است .

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) ۱ - (اِ. ) نام فرشته ای در دین زردشتی . ۲ - نام روز سی ام از هر ماه خورشیدی .
( اَ ) (اِمر. ) غیر ایرانی .

( ~.) (اِمر.) 1 - (اِ.) نام فرشته ای در دین زردشتی . 2 - نام روز سی ام از هر ماه خورشیدی .


( اَ ) (اِمر.) غیر ایرانی .


لغت نامه دهخدا

انیران. [ اَ ] ( اِ ) نام فرشته ایست که موکل بر عقد نکاح میباشد. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). در اوستا انغره رئوچه . در پهلوی و پارسی انیران ، جزو اول خود مرکب است از اَن علامت نفی و اغره به معنی پایان و حد و حصر و جزو دوم به معنی روشن است جمعاً یعنی روشنی بی پایان. انغزه رئوچه بارگاه جلال اهورمزدا یا عرش اعظم محسوب شده علاوه بر آن نام ایزدی است که نگهبانی روز سی ام بدو سپرده شده. ابوریحان در فهرست روزهای ایرانی این روز را «انیران » و در سغدی «نغر» و درخوارزمی «اونرغ » آورده و زرتشتیان امروز «انارام » گویند. دیگر انیران از اوستایی اَن ْ اَئیریا مرکب از اَن علامت نفی و جزو دوم به معنی آریایی و ایرانی جمعاً غیر آریایی ناایرانی ، در پهلوی انیران و در پارسی انیران و مخفف آن انیران بمعنی بیگانه و غیر ایرانی است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). || روز سی ام از هر ماه شمسی. ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
انیران ز پیران شنیدم چنان
که می خورد باید به رطل گران.
مسعودسعد.
سفندار مذ ماه رفته تمام
بروزی که خوانی انیرانش نام
در این روز زردشت پاکیزه دین
درآمد سوی حد ایران زمین.
زرتشت بهرام ( از آنندراج ) ( انجمن آرا ).
سال در هفتصدوده از گه هجرت این شعر
گفته شد روز انیران ز مه فروردین.
شرف الدین.

فرهنگ عمید

۱. در آیین زردشتی، فرشتۀ موکل بر نکاح.
۲. روز سی‌ام از هر ماه خورشیدی: ◻︎ سفندارمذماه رفته تمام / به‌روزی که خوانی انیرانش نام ـ در این روز زردشت پاکیزه‌دین / درآمد سوی حد ایران زمین (زراتشت‌بهرام: لغت‌نامه: انیران).
۳. (اسم، صفت) [پهلوی: anērān] غیر ایرانی.
۴. غیر ایران.


۱. در آیین زردشتی، فرشتۀ موکل بر نکاح.
۲. روز سی ام از هر ماه خورشیدی: سفندارمذماه رفته تمام / به روزی که خوانی انیرانش نام در این روز زردشت پاکیزه دین / درآمد سوی حد ایران زمین (زراتشت بهرام: لغت نامه: انیران ).
۳. (اسم، صفت ) [پهلوی: anērān] غیر ایرانی.
۴. غیر ایران.

دانشنامه عمومی

انیران یک مفهوم دینی-زبانی-قومی است به معنای ناایرانی یا ناآریایی. در مبنای کلی، به تمامی سرزمین های غیر ایرانی انیران گفته می شود اما در نوشته های دینی، این مفهوم برای اشاره به دشمنان زرتشتیان و ایرانیان به کار رفته است.
اوشیدری، جهانگیر (۱۳۷۶)، دانشنامهٔ مزدیسنا، واژه نامهٔ توضیحی آیین زرتشت، تهران: نشر مرکز، شابک ۹۶۴-۳۰۵-۳۰۷-۵
ناظم الاطباء، برهان قاطع
واژه «انیران» از واژه پارسی میانه anērān و از پهلوی ʼnyrʼn آمده است. این مفهوم در برابر واژه ایران ērān قرار دارد که برای اشاره به مردم ایرانی یا شاهنشاهی ساسانی به کار می رود. هرچند در نوشته های دینی و شاید در دید سیاسی خود شاهنشاهان ساسانی این مفهوم با مزداپرستی گره خورده است. یک انیرانی (پارسی میانه: anēr) کسی است که ایرانی نیست، یا اینکه ایرانی است اما به دین زرتشت باور ندارد. در نوشته های زرتشتی پس از سقوط ساسانیان، تمامی مسلمانان صرف نظر از زبان و تبارشان انیرانی خوانده شده اند.
کرتیر در سنگ نگاره خود گفته است که او و موبدان و آتش کده های زیادی را در ایران شهر برپا داشته اند که بر طبق گفتهٔ او از این استان ها تشکیل شده است: پارس، پارت، بابل، میشان، آدیابن، آذربایجان، اصفهان، ری، کرمان، سیستان، گرگان و پیشاور. بر طبق گفتهٔ کرتیر، سوریه، کیلیکیه، ارمنستان، گرجستان، آلبانی و ولاشگان که تحت کنترل ساسانیان بودند، جز انیران محسوب می شدند.
نخستین استفاده رسمی از این واژه در سنگ نبشته های شاپور یکم دیده شده است. او خود را «شاهنشاه ایران و انیران» معرفی کرده است. از آنجایی که این واژه در سنگ نگاره های اردشیر پاپکان دیده نمی شود، اینگونه برداشت شده که منظور او از انیران، در واقع اشاره به سرزمین هایی است که او در اردوکشی هایش به امپراتوری روم شاهنشاهی کوشان فتح کرده است. شاپور در سنگ نبشته خود در کعبه زرتشت سوریه، کاپادوکیه و کیلیکیه را جز سرزمین های انیرانی فتح شده قلمداد کرده است.

دانشنامه آزاد فارسی

اَنیران
(در اوستا: اَنْ اَیریَه، در پهلوی: اَنِران به معنای غیرآریایی ، غیرایرانی) صفتی که ایرانیان به غیرایرانی داده بودند. این واژه نخستین بار در سنگ نبشتۀ شاپور اول ساسانی، در کعبۀ زردشت، دیده شده است و در آن شاپور اول خود را شاه ایران و انیران می نامد. واژۀ انیران در خارج از ایران نیز به کار می رفت، زیرا در نامه ای که ارمنیان به مهر نرسه ، صدراعظم یزدگرد دوم ، نوشته اند، او را هزارپت ایران و انیران خوانده اند.

جدول کلمات

غیر ایرانی

پیشنهاد کاربران

انیران که به سی امین روز هر ماه در گاهشمار و گاهنامه پارسی گفته می شود، نام دیگر این روز انارم به چم ( :معنی ) روشنایی بی پایان است و در اوستا: اَنَغرِرَاوچَ خوانده می شود.

🔴 انیران

قلب مکانی نون با همزه:
نه ایران /na , irān/
انیران/a nirān, / : غیر ایرانی


کلمات دیگر: