کلمه جو
صفحه اصلی

fitter


معنی : فیتر، کمک مکانیک
معانی دیگر : جامه پرداز (خیاطی که لباس را تعمیر و اصلاح می کند)

انگلیسی به فارسی

کمک مکانیک، فیتر


تمیز کننده، فیتر، کمک مکانیک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that fits.

(2) تعریف: a person employed in the cutting and fitting of garments.

(3) تعریف: a person who fits together machine parts.

• one who fits; tailor, one who alters garments; one who provides fittings; one who equips
a fitter is a person whose job is to put together or install machinery or equipment.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] مکانیک
[معدن] نصاب (عمومی)

مترادف و متضاد

فیتر (اسم)
fitter

کمک مکانیک (اسم)
fitter

جملات نمونه

1. I was fitter the first time I did the climb.
[ترجمه ترگمان]اولین باری بود که بالا می رفتم
[ترجمه گوگل]اولین بار بود که من صعود را دوست داشتم

2. She felt physically fitter and more alive than she could ever remember.
[ترجمه ترگمان]او از نظر فیزیکی fitter و بیشتر از آن چیزی که به یاد می اورد احساس می کرد
[ترجمه گوگل]او از لحاظ جسمی و جسمی بیشتر از هر زمان که او می تواند به یاد داشته باشد

3. George was a fitter at the shipyard.
[ترجمه ترگمان]جورج در کارخانه کشتی سازی fitter بود
[ترجمه گوگل]جورج مفتخر شد

4. You can become fitter quite quickly and easily.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید خیلی سریع و آسان کار کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید کاملا سریع و راحت باشید

5. Regular exercise will help you feel fresher and fitter.
[ترجمه ترگمان]ورزش منظم به شما کمک می کند که سرحال و سرحال شوید
[ترجمه گوگل]ورزش منظم به شما کمک می کند احساس تازه تر و آرام تر داشته باشید

6. A cycling population would be fitter, healthier and more egalitarian than one reliant on privileged personal access to a car.
[ترجمه ترگمان]یک جمعیت دوچرخه سواری بهتر است، سالم تر و more از یک متکی بر دسترسی شخصی به یک خودرو است
[ترجمه گوگل]یک جمعیت دوچرخه سواری می تواند مهربان تر، سالم تر و مساویانه تر از آن است که بر پایه دسترسی شخصی به یک ماشین باشد

7. Even those from poorer backgrounds - traditionally fitter - find exercise boring.
[ترجمه ترگمان]حتی آن هایی که دارای پس زمینه های فقیر هستند - به طور سنتی ورزش می کنند - ورزش کردن را خسته کننده می دانند
[ترجمه گوگل]حتی کسانی که از زمینه های فقیرتر هستند - به طور سنتی مجهز هستند - ورزش را خسته کننده می بینند

8. Three months later I am fitter and have lost two stone.
[ترجمه ترگمان]سه ماه بعد، من fitter و دو سنگ را از دست داده ام
[ترجمه گوگل]سه ماه بعد من مفتخر هستم و دو سنگ را از دست داده ام

9. For this tour Sugar also carried two engine fitters and an airframe fitter, Cecil W Brownlee, as well as the air crew.
[ترجمه ترگمان]برای این تور، شکر دو fitters موتور و یک بدنه هواپیما مناسب تر، Cecil W brownlee و نیز خدمه هوایی را حمل کرد
[ترجمه گوگل]برای این تور شکر نیز دو موتور نصب و ساز هواپیما، سیسیل W Brownlee، و همچنین خدمه هوا انجام شده است

10. A redundant fitter from the Coventry car industry in his mid-forties lives alone and receives £6 02 a fortnight.
[ترجمه ترگمان]بیش از دو سال عمر خود را از صنعت خودرو کاونتری به تنهایی تامین می کند و در دو هفته ۶ و ۲ میلیون پوند دریافت می کند
[ترجمه گوگل]یک موتورسواری خسته از صنعت خودروی کولنتری در اواسط دهه چهل تنها به تنهایی زندگی می کند و دوازده و نه شصت و نهصد و شصت و نهصد و هفتاد و هشتصد

11. Young people are fitter to invent than to judge; fitter for execution than for counsel; and more fit for new projects than for settled business. Francis Bacon
[ترجمه ترگمان]جوانان بهتر از آن هستند که داوری کنند؛ برای اجرای کار مناسب تر از مشاوره؛ و برای پروژه های جدید مناسب تر از کسب و کارشان مناسب تر است فرانسیس بیکن
[ترجمه گوگل]جوانان بهتر از اختراع می کنند تا قضاوت کنند؛ مؤمن برای اعدام بیش از وکیل؛ و مناسب تر برای پروژه های جدید تر از کسب و کار حل و فصل فرانسیس بیکن

12. Some of the fitter ones run round the block carrying a suitcase.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن هایی که بیشتر کار می کنند دور بلوک می چرخد و چمدان را حمل می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از کسانی که دوست داشتند، کل کلاه را حمل می کنند

13. The fitter brought the separate components into the correct position by the trunk.
[ترجمه ترگمان]این کار اجزای جداگانه ای را به جای درست کنار تنه وارد می کند
[ترجمه گوگل]سازنده اجزاء جداگانه را به ترتیب به سمت راست منتقل می کند

14. Mervyn Gowell was a fitter at the plant and says that working on the Meteor was a labour of love.
[ترجمه ترگمان]Mervyn gowell در کارخانه کار می کند و می گوید که کار بر روی Meteor کار عشق است
[ترجمه گوگل]مروین گاول یک گیاهخوار در کارخانه بود و میگوید که کار کردن در شهاب، کار عشق بود

پیشنهاد کاربران

فیت بودن، بیش ازاندازه سایز بودن

تناسب اندام


کلمات دیگر: