1. A liquid filters through a strainer, into the receptacle beneath.
[ترجمه مریم] مایع از آبکشی به داخل سطح زیرین مناسبی عبور می مکند.
[ترجمه ترگمان]یک فیلتر مایع از یک صافی، به درون مخزنی که در زیر آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک فیلتر مایع از طریق یک سینر، به داخل ظرف در زیر
2. Pour the broth through a strainer.
[ترجمه ترگمان]سوپ را از طریق یک strainer بریزید
[ترجمه گوگل]سوپ را از طریق یک سینر بریزید
3. In goes the coarse strainer, and the charcoal pad with the white side facing the foam.
[ترجمه ترگمان]از این strainer، از این strainer، و با کف سفید، رو به کف مطبخ
[ترجمه گوگل]در داخل سینر درشت می رود و پد زغال چوب با سمت سفید رو به روی فوم قرار می گیرد
4. Sieve the mixture through a fine strainer and pour into a freezer-proof dish.
[ترجمه ترگمان]مخلوط را از طریق یک strainer خوب مخلوط کنید و وارد یک ظرف سالاد کنید
[ترجمه گوگل]مخلوط را با یک سینر خوب ریخته و به یک ظرف ضدعفونی کننده بریزید
5. Strain the stock through a fine strainer or sieve.
[ترجمه ترگمان]از طریق یک strainer یا غربال به آن stock
[ترجمه گوگل]انباشته شدن سهام را از طریق یک سینر خوب یا غربال
6. Pass the liquid through a strainer and serve very hot, garnished with the chopped parsley.
[ترجمه ترگمان]مایع را از a رد کن و خیلی داغ به آن برس، با آن تکه جعفری وحشی آراسته شده ای
[ترجمه گوگل]مایع را از طریق یک سینر بریزید و خنک شود، با جعفری خرد شده تزیین کنید
7. Strain stock through a fine mesh strainer, divide stock among several small bowls or containers to speed cooling, and cool.
[ترجمه ترگمان]Strain از طریق یک strainer توری نازک، سهام را در چند کاسه یا گلدان کوچکی تقسیم می کنند تا خنک شوند و خنک شوند
[ترجمه گوگل]انباشتگی را از طریق یک سینی مش خوب، تقسیم میکنید، در میان چند کاسه کوچک یا ظروف کوچک به منظور کاهش سرعت خنک کننده، و سرد
8. Drain in strainer and immediately plunge beans into ice water.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \"
[ترجمه گوگل]تخلیه در سینر و بلافاصله شیرینی ها را به آب یخ بکشید
9. Press spinach against strainer with a large spoon to squeeze out as much water as possible.
[ترجمه ترگمان]اسفناج را در برابر strainer با یک قاشق بزرگ فشار دهید تا هر چه سریع تر آب را فشار دهید
[ترجمه گوگل]اسفناج را با یک قاشق بزرگ فشار دهید تا فشار آب را تا حد ممکن کاهش دهد
10. Using fine-mesh strainer, strain sauce into mixing bowl and place bowl in larger mixing bowl of ice water to cool sauce.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از \"strainer -\" (mesh)، سس strain را در کاسه بریزید و در کاسه بریزید و در کاسه بریزید تا سس خنک شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از سینر ریز مش، سس فشار را به مخلوط کردن کاسه و محل قرار دادن کاسه در مخلوط بزرگتر از آب یخ برای سرد کردن سس
11. Strain custard through fine-mesh strainer into second large mixing bowl.
[ترجمه ترگمان]custard Strain از صافی - به سمت کاسه مخلوط بزرگ دوم استفاده کردند
[ترجمه گوگل]طرز تهیه شیرینی پزی را از طریق سینرهای مشکی به دومین کاسه مخلوط بزرگ اضافه کنید
12. Drain in a strainer, rinse and remove root ends.
[ترجمه ترگمان]آب را تخلیه کنید، آبکشی کنید و انتهای root را از بین ببرید
[ترجمه گوگل]در یک سینر تخلیه کنید، شستشو دهید و انتهای ریشه را بردارید
13. Turn down and pour the milk through a strainer into a bowl.
[ترجمه ترگمان]و شیر را از آبکش به داخل یک کاسه بریزید
[ترجمه گوگل]به پایین بکشید و شیر را از طریق یک سینر به یک کاسه بریزید
14. To clean; remove bottom plug, seat spring, strainer and seat disc.
[ترجمه ترگمان]برای تمیز کردن؛ حذف درپوش کف، فنر صندلی، strainer و دیسک روی صندلی
[ترجمه گوگل]تمیزکردن؛ پلاگین پایین، صندلی بهار، سینر و دیسک صندلی را حذف کنید
15. The cleaning strainer base of 280 diesel engine in low pressure casting was discussed.
[ترجمه ترگمان]صافی cleaning (strainer)از حدود ۲۸۰ موتور دیزلی در ریخته گری با فشار پایین مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در مورد ریخته گری کم فشار مورد استفاده قرار گرفته است