1. Bearing is one of technical cruxes in development of LH 2/LOX engine turbo pump. Breakdowns of bearings may often lead to fai1ure of engine test.
[ترجمه ترگمان]Bearing یکی از cruxes فنی در توسعه پمپ موتور توربو ۲ \/ lox است Breakdowns of ممکن است اغلب منجر به fai۱ure تست موتور شوند
[ترجمه گوگل]یاتاقان یکی از دلایل فنی در توسعه توربو پمپ موتور LH 2 / LOX می باشد خرابی یاطاقان اغلب ممکن است منجر به تست موتور شود
2. While inhibitors of LOX, nPG and NDGA can inhibit ethylene production.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بازدارنده های of، nPG و NDGA می توانند تولید اتیلن را مهار کنند
[ترجمه گوگل]در حالی که مهار کننده های LOX، nPG و NDGA می توانند تولید اتیلن را مهار کنند
3. "Oh, Fox Lox," said Turkey Lurkey "the sky is falling!"
[ترجمه ترگمان]Turkey می گوید: \"آه، فاکس lox، آسمان در حال سقوط است!\"
[ترجمه گوگل]'اوه، فاکس لوکس، گفت: ترکیه Lurkey' آسمان در حال سقوط است! '
4. Lipoxygenases(LOX) are a group of nonheme Fe containing proteins.
[ترجمه ترگمان]lipoxygenases (lox)گروهی از nonheme است که حاوی پروتئین ها هستند
[ترجمه گوگل]لیپوکسینژنها (LOX) گروهی از غلظت Fe غلظت پروتئین هستند
5. The inhibition of calcium treatment on enzymatic browning influenced polyphenol oxidase (PPO) activity and lipoxygenase (LOX) activity.
[ترجمه ترگمان]مهار واکنش کلسیم بر روی فعالیت آنزیمی پلی فنول influenced بر فعالیت آنزیمی polyphenol پلی فنول (PPO)و فعالیت lipoxygenase (lox)
[ترجمه گوگل]مهار استفاده از کلسیم بر روی قهوه ای آنزیمی تحت تأثیر فعالیت پلیفنول اکسیداز (PPO) و فعالیت لیپوکسیژناز (LOX) قرار گرفت
6. No cold LOX tanks or reactor banks, just Mylar by the mile.
[ترجمه ترگمان]هیچ تانک lox سرد یا بانک های رآکتور وجود ندارد، فقط by مایل مربع است
[ترجمه گوگل]بدون مخازن LOX سرد و یا بانک های راکتور، فقط Mylar توسط مایل
7. Phospholipase A2 (PLA and lipoxygenase(LOX) may have some important functions in plant metabolism and signal transduction.
[ترجمه ترگمان]Phospholipase A۲ (PLA و lipoxygenase (lox)ممکن است برخی از عملکردهای مهم در متابولیسم گیاه و انتقال سیگنال را داشته باشند
[ترجمه گوگل]فسفولیپاز A2 (PLA و lipoxygenase (LOX) ممکن است برخی از توابع مهم در متابولیسم گیاه و انتقال سیگنال داشته باشد
8. OBJECTIVE To study the expression of lysyloxidase gene (LOX) in atherosclerotic artery.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مطالعه بیان ژن lysyloxidase در سرخرگ atherosclerotic
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی بیان ژن لیسیوکسیداز (LOX) در شریان آترواسکلروز
9. Bill: Sunny-side up Lox or ham?
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن گوشت خوک یا گوشت خوک؟
[ترجمه گوگل]بیل: آفتابی سمت چپ تا لکس یا ژامبون؟
10. LOX _ 55 B } { Well, how the bloody hell should I know? Do I look like a merchant?
[ترجمه ترگمان] خب، من از کجا بدونم؟ شبیه a؟
[ترجمه گوگل]LOX _ 55 B} {خوب، چطور جهنم خونین باید بدانم؟ آیا به دنبال یک تاجر هستم؟
11. Fox Lox said, "How do you know, Turkey Lurkey?"
[ترجمه ترگمان]فاکس lox گفت: \"شما از کجا می دانید، ترکیه Lurkey؟\"
[ترجمه گوگل]فاکس لوکس گفت: 'چطور متوجه شدید، ترکیه Lurkey؟'
12. LOX exhibit co-oxidase activity toward xenobiotics in the presence of polyunsaturated fatty acid (PUFA) or some other chemicals, in addition to catalyzing the stereospecific dioxygenation of PUFA.
[ترجمه ترگمان]lox، فعالیت آنزیمی را به سمت xenobiotics در حضور اسید چرب اشباع نشده (PUFA)یا برخی دیگر مواد شیمیایی دیگر نیز به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]LOX نشان می دهد فعالیت co-oxidase نسبت به xenobiotics در حضور اسید چرب غیر اشباع (PUFA) و یا برخی از مواد شیمیایی دیگر، علاوه بر کاتالیزوری dioxygenation استروئید اختصاصی PUFA
13. The fridge is always stocked with cold cuts, lox and orange juice, available free of charge.
[ترجمه ترگمان]یخچال همیشه با برش های سرد، lox و آب پرتقال پر می شود و رایگان است
[ترجمه گوگل]یخچال همیشه با برش های سرد، لوکس و آب پرتقال عرضه می شود، در دسترس نیست
14. Who do you think will come buy bagels and lox on Ninth Street?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی کی برای خریدن پیراشکی و ماهی دودی در خیابان نهم خواهد آمد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی فکر می کند به خرید نان و نوشیدنی در خیابان نود می آید؟
15. The men were puffing and panting as they pulled the lox across the room.
[ترجمه ترگمان]همچنان که ماهی دودی را از اتاق بیرون می کشیدند، مردها نفس نفس می زدند و نفس نفس می زدند
[ترجمه گوگل]مردانی که از اتاق بیرون می کشیدند، نفس می کشیدند و نفس می کشیدند