کلمه جو
صفحه اصلی

gudgeon


معنی : محور، قطب، اسه، وسیله تطمیع، میلهاهرمی، سرمحور، ماهی ریز قنات، ادم زودباور
معانی دیگر : (جانور شناسی) ماهی ریز قنات (از جنس gobio - ماهیگیران برای جلب ماهی های بزرگتر آن را سر قلاب ماهیگیری می گذارند)، ماهی گوبی (goby)، ماهی کیلی (killifish)، (مکانیک) انتهای محور (اکسل) که چرخ بر آن سوار است، میله ی چرخان (محوری که در داخل بولبرینگ می چرخد)، (تراکتور) قلاب خور، گژن، میله حلقه، اغوا

انگلیسی به فارسی

(قدیمی) سرمحور، قطب، اسه، میله اهرمی، (جانورشناسی) ماهی ریزقنات، (مجازا) آدم زودباور، وسیله تطمیع، اغوا


جادوگر، میلهاهرمی، سرمحور، قطب، اسه، ماهی ریز قنات، ادم زودباور، وسیله تطمیع، محور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several small freshwater fishes that are easily caught, often used for bait.

(2) تعریف: a gullible person.
مشابه: dupe

• type of freshwater fish; gullible person, one who can be cheated easily; bait, lure

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] سرمحور، حلقه، قلابخور

مترادف و متضاد

محور (اسم)
shaft, arbor, axis, axle, pivot, axletree, gudgeon, joint pin, kingbolt

قطب (اسم)
focus, axis, pole, hub, gudgeon

اسه (اسم)
axle, gudgeon

وسیله تطمیع (اسم)
lure, decoy, gudgeon

میله اهرمی (اسم)
gudgeon

سر محور (اسم)
gudgeon

ماهی ریز قنات (اسم)
gudgeon

ادم زودباور (اسم)
gudgeon

جملات نمونه

1. gudgeon pin
(مکانیک) انگشتی،(اتومبیل) گژن پین

2. Readers will never swallow such a gudgeon.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان هرگز چنین افرادی را دچار خطر نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]خوانندگان هرگز چنین مردی را بلعیدن نخواهند کرد

3. The FEM for the assembly parts of piston, gudgeon pin and small-end of connecting rod is constructed to investigate a diesel engine piston with an oscillating-oil-cooling channel.
[ترجمه ترگمان]FEM برای بخش های مونتاژ پیستون، پین ماهی کوچک و انتهای کوچک میله متصل برای بررسی پیستون موتور دیزلی با یک کانال خنک کننده - سوز ساخته شده است
[ترجمه گوگل]FEM برای اجزای مونتاژ پیستون، پین هیدرولیکی و انتهای کوچک اتصال میله برای بررسی پیستون موتور دیزلی با یک کانال خنک کننده روغنکاری ساخته شده است

4. The procedures are chamfering both sides of the gudgeon pin and crank pin core and semi-finishing the crank pin bore at a rate of 1000 pieces per hour at 100% efficiency.
[ترجمه ترگمان]این روش ها در هر دو طرف پین gudgeon و هسته pin شده و پین semi با نرخ ۱۰۰۰ درصد در هر ساعت با سرعت ۱۰۰ درصد به کار می رود
[ترجمه گوگل]این روش ها هر دو طرف پین ژیژان و پین هسته خم شده را شانه می کند و نیمه پایان دادن به پین ​​های خم شده با سرعت 1000 پیکسل در ساعت با بهره وری 100٪

5. Crane the hydraulic motor ashore for Fabricate ten gudgeon pins.
[ترجمه ترگمان]کرین the hydraulic برای ۱۰ تا سوزن ریز ریز خرید
[ترجمه گوگل]جرثقیل موتور هیدرولیک در ساحل برای Fabricate ده پنجه gudgeon

6. Ice-breaking brought reasonable results at Berkhamsted, with roach, small skimmers and gudgeon.
[ترجمه ترگمان]شکستن یخ منجر به نتایج معقولی در Berkhamsted، گرفتن ماهی کول، ماهی کول کوچک و ماهی سیاه شد
[ترجمه گوگل]یخبندان نتایج معقول را در Berkhamsted به دست آورد، با خزه، Skimmers کوچک و Gudgeon

7. A fracture dynamics analysis is given to an accident on a gudgeon link of the miter gate of a dam.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل دینامیکی شکستگی به یک تصادف بر روی یک حلقه کوچک مربوط به یک سد در مقابل یک سد داده می شود
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل پویایی شکستگی به یک حادثه بر روی یک پیوند ژیژک دروازه میتر سد داده شده است

8. Conclusion It is evident that Clonorchis sinensis has a second asexual reproduction process in second intermediate host-Topmouth Gudgeon, metacercaria has biological effect of asexual reproduction.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری واضح است که Clonorchis sinensis دومین فرآیند تولید مثل غیر جنسی در دومین میزبان میانی - Topmouth Gudgeon است که اثر بیولوژیکی تولید مثل غیر جنسی دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری واضح است که Clonorchis sinensis دارای فرایند تکثیر غیرمستقیم دوم در دوم متوسط ​​میزبان Topmouth Gudgeon است، metacercaria اثر بیولوژیکی تولید مثل را دارد

9. HONIC 400 is not only recommended for cylinder honing on hard, soft and close-grained cast iron but also for flat honing and lapping operations on gauge blocks and gudgeon pins.
[ترجمه ترگمان]HONIC ۴۰۰ تنها برای تیز کردن استوانه بر روی چدن محکم، نرم و نزدیک به هم فشرده و هم چنین برای تیز کردن و هم لیس زدن روی بلوک های گیج و pins بکار گرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]HONIC 400 نه تنها برای سیلندر کردن در بازیگران سخت سخت، نرم و نزدیک، بلکه همچنین برای عملیات صاف کردن و چسباندن بر روی بلوک های اندازه گیری و پین های Gudgeon توصیه می شود

10. At present, it is the largest-scale manufacturer for air compressor, aluminium alloy piston, link rod and gudgeon pin in china.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، آن بزرگ ترین تولید کننده مقیاس برای کمپرسور هوا، پیستون آلیاژ آلومینیوم، میله پیوند و پین ماهی گیری در چین است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، این تولید کننده بزرگترین مقیاس برای کمپرسور هوا، پیستون آلومینیوم آلیاژ، میله لینک و پین Gudgeon در چین است

اصطلاحات

gudgeon pin

(مکانیک) انگشتی، (اتومبیل) گژنپین


پیشنهاد کاربران

ساده لوح


کلمات دیگر: