کلمه جو
صفحه اصلی

culvert


معنی : اب گذر، مجرای اب زیر جاده، نهر سرپوشیده، لوله مخصوص کابل برق زیر زمینی
معانی دیگر : آبگذر، راه آب (به ویژه اگر از زیر راه یا راه آهن رد شود)

انگلیسی به فارسی

آب‌گذر، نهر سرپوشیده، مجرای آب‌زیر جاده، لوله مخصوص کابل برق زیر‌زمینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a man-made channel for drainage or the like that passes under a street or other thoroughfare.

- The culvert could not contain the huge volume of rain water and the road was soon flooded.
[ترجمه ترگمان] پل نمی توانست حجم عظیم آب باران را در بر بگیرد و جاده خیلی زود طغیان کرد
[ترجمه گوگل] مخزن نمیتواند حجم عظیمی از آب باران را شامل شود و جاده به زودی سیل شد

• drain; channel, ditch
a culvert is a water pipe or sewer that crosses under a road or railway.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آبرو - آبگذر - آبروی زمینی - مجرای آب - مجرای سر پوشیده - پلک - پل کوچک - آبریز - مجرای آبگذر سر پوشیده
[زمین شناسی] پل کوچک ،پلک ،آبگذر،مجرای سر پوشیده ،اب گذر،نهر سرپوشیده ،مجرای آب زیر جاده ،لوله مخصوص کابل برق زیر زمینی
[معدن] آبگذر (معادن روباز)
[پلیمر] آبگذر زیر جاده
[آب و خاک] پل آبگذر، 'زیر گذر، آبرو زیرزمینی

مترادف و متضاد

ditch for flow of water


اب گذر (اسم)
conduit, dyke, dike, gully, drainpipe, drain, gullet, culvert, gulch

مجرای اب زیر جاده (اسم)
culvert

نهر سرپوشیده (اسم)
culvert

لوله مخصوص کابل برق زیر زمینی (اسم)
culvert

Synonyms: canal, channel, conduit, drain, duct, gutter, pipe, watercourse


جملات نمونه

1. Trent had calculated the distance between the culvert and the junction of the old and new rivers as less than four miles.
[ترجمه ترگمان]ترنت فاصله بین پل و تقاطع رودخانه قدیمی و rivers را کم تر از چهار میل محاسبه کرده بود
[ترجمه گوگل]ترنت فاصله بین دریچه و اتصالات رودخانه های قدیمی و جدید را به کمتر از چهار مایل محاسبه کرده است

2. We came to this road, there was a culvert there, we crawled through there and went up the hill.
[ترجمه ترگمان]وقتی به این جاده رسیدیم، یک پل آنجا بود که از آن عبور کردیم و از تپه بالا رفتیم
[ترجمه گوگل]ما به این جاده آمدیم، یک قوطی وجود داشت، ما از طریق آنجا فرو ریختیم و به تپه رفتیم

3. A smaller culvert, 30 metres in length, crosses beneath Lasswade Road.
[ترجمه ترگمان]یک پل کوچک کوچک، ۳۰ متر طول، از زیر جاده Lasswade عبور می کند
[ترجمه گوگل]دریچه کوچکتر، 30 متر طول، در زیر Lasswade جاده عبور می کند

4. A backhoe dug down to the damaged culvert in the bottom while a crew assembled another culvert up on top.
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک خدمه یک کانال دیگر را در بالا جمع کرده بودند، یک backhoe به سوی پل آسیب دیده در پایین زمین فرو رفت
[ترجمه گوگل]یک پشتوانه به پایین حفره های آسیب دیده در پایین حفاری می شود در حالی که یک خدمه یک محور دیگر را در بالا جمع می کند

5. The cart-track crossed by a brick culvert and climbed the opposite slope to a five-barred gate in the thorn hedge.
[ترجمه ترگمان]جاده با یک پل آجری عبور کرد و از شیب مخالف به سمت دروازه پنج کلونی که در حصار خار بود بالا رفت
[ترجمه گوگل]مسیر سبد خرید عبور از یک آجر گودال عبور کرده و شیب مخالف را به دروازه پنج گانه در حصار خار می رساند

6. ROAD - GANG is culvert with picks . There's dust and the smell of sweat in the air.
[ترجمه ترگمان] ROAD - gang، یه culvert - ه در هوا گرد و خاک و بوی عرق وجود دارد
[ترجمه گوگل]جاده - گانگ - جرثقیل با جرثقیل است گرد و غبار و بوی عرق در هوا وجود دارد

7. Does that splendid culvert of Zhang song become Beijing college entrance examination composition examination questions?
[ترجمه ترگمان]آیا این کانال با شکوه از آواز ژانگ برای بررسی سوالات امتحانات ورودی دانشکده به بیجینگ خواهد آمد؟
[ترجمه گوگل]آیا این صدای پر زرق و برق از آهنگ ژانگ به سوالات معاینه امتحان ورودی پکن کالج وارد می شود؟

8. Culvert and sluice block and sluice water.
[ترجمه ترگمان]بند و بند و بند sluice
[ترجمه گوگل]بلوک کولورت و شلک و آب بندی

9. The metal corrugated pipe culverts have more advantage than normal concrete culvert especially in high - cold area.
[ترجمه ترگمان]این لوله های فولادی چین دار دارای مزیت بیشتری نسبت به یک کانال بتونی معمولی بویژه در منطقه با سرمای بالا هستند
[ترجمه گوگل]لوله های فلزی موجدار دارای مزیت بیشتری نسبت به بتن معمولی بخصوص در مناطق سرد و سرد است

10. These culvert pipes will run out after half of the project is completed.
[ترجمه ترگمان]این لوله ها پس از تکمیل نیمی از پروژه تکمیل خواهند شد
[ترجمه گوگل]پس از نیمی از این پروژه، این لوله های مخروطی از بین می روند

11. Half an hour had passed since they had left the shelter of the culvert.
[ترجمه ترگمان]نیم ساعت بعد از آن که از زیر پل رد شدند، نیم ساعت گذشت
[ترجمه گوگل]نیم ساعت پس از گذراندن پناهگاه خلوت، گذشت

12. Later I discovered she was only pointing to an overflow culvert.
[ترجمه ترگمان]بعدها فهمیدم که او فقط به یک پل overflow اشاره می کند
[ترجمه گوگل]بعدا متوجه شدم که او فقط به یک سرریز سرریز اشاره دارد

13. He looked around him as he went; but he did not slow down much until he reached the culvert.
[ترجمه ترگمان]همان طور که می رفت به اطراف نگاه کرد؛ اما تا وقتی که به پل رسید، خیلی آهسته به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]او به او نگاه کرد، همانطور که رفت؛ اما او تا زمانی که رسیدن به محفظه را ندیده بود، تا حد زیادی کاهش نیافت

14. He opened the throttle, blasting the motor cycle broadside into the culvert.
[ترجمه ترگمان]دریچه لوله را باز کرد و ضربه موتور را به درون پل پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]او گازسوز را باز کرد، انفجار وسیع چرخه موتورسیکلت را به دریچه

15. He was about to take her arm and help her into the culvert but she neither needed nor wanted his help.
[ترجمه ترگمان]می خواست بازوی او را بگیرد و به او کمک کند که به داخل آب برود، اما نه احتیاج به کمک داشت و نه به کمک او
[ترجمه گوگل]او قصد داشت بازوی او را بگیرد و به او کمک کند تا او را بکشند اما او نیازی نداشت و نمی خواست کمکش کند


کلمات دیگر: