کلمه جو
صفحه اصلی

digger


معنی : حفار، حفرکننده، الت حفاری
معانی دیگر : کننده، کندگر، دستگاه زمین کنی، (حرف بزرگ) سرخپوست دیگر (قبیله ی دیگر در جنوب غربی ایالات متحده زیست می کرد)، رجوع شود به: digger wasp

انگلیسی به فارسی

حفر‌کننده، حفار، آلت حفاری


انگلیسی به انگلیسی

• digger indian, american indian that dug roots for food (offensive); puritan that promoted socialist practices in 17th-century england
one who digs; tool or machine part for digging; soldier from australia or new zealand during world war i (informal)

دیکشنری تخصصی

[معدن] حفار (حفاری اکتشافی)

مترادف و متضاد

حفار (اسم)
digger, swot

حفر کننده (اسم)
digger, swot, excavator

الت حفاری (اسم)
digger

جملات نمونه

1. earth digger
زمین کن

2. trench digger
چال کن،گودال کن

3. The hydraulics failed and the digger stopped.
[ترجمه امیرحسین غنی زادگان] سیستم هیدرولیک از کار افتاد و بیل مکانیکی متوقف شد.
[ترجمه ترگمان]The از کار افتادند و گورکن ایستاد
[ترجمه گوگل]هیدرولیک شکست خورد و حفار متوقف شد

4. A J-C-B digger was brought in, but it still took more than three hours to clear up the mess.
[ترجمه ترگمان]گورکن وارد شد، ولی باز بیش از سه ساعت طول کشید تا the را پاک سازی کند
[ترجمه گوگل]یک حفار J-C-B وارد شد، اما هنوز بیش از سه ساعت طول کشید تا ظرف غذا را پاک کند

5. He worked as a ditch digger.
[ترجمه ترگمان]مثل یک گورکن کار می کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک حفر گودال کار می کرد

6. The operator of the mechanical digger who unearthed both was not sure.
[ترجمه ترگمان]تلفنچی ماشینی که هر دو را از دست داده بود مطمئن نبود
[ترجمه گوگل]اپراتور حفار مکانیکی که هر دو را کشف کرد مطمئن نبود

7. It hit the digger and the man who died was pinned under the front wheels.
[ترجمه ترگمان]به گورکن و مردی که در زیر چرخ های جلو گیر کرده بود اصابت کرد
[ترجمه گوگل]آن را به حفار رسید و مردی که درگذشت زیر چرخ های جلو بود

8. Rotary cultivator A powered digger to break up ground.
[ترجمه ترگمان]تزکیه کننده Rotary یک گورکن را می خواهد که زمین را بشکند
[ترجمه گوگل]کولتیواتور روتاری هیدرولیکی متصل به زمین

9. Read in studio Thieves have used a mechanical digger to smash their way into a supermarket and steal a safe.
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید که دزدها از یک دستگاه مکانیکی برای خرد کردن راه خود در یک سوپرمارکت استفاده کرده اند و یک گاو صندوق را می دزدند
[ترجمه گوگل]خوانده شده در استودیو دزد از یک حفار مکانیکی برای سرکوب راه خود را به سوپر مارکت و سرقت امن استفاده می کنند

10. But first they must catch you, digger, listener, runner, prince with the swift warning.
[ترجمه ترگمان]اما اول باید تو را دستگیر کنند، گورکن، مستمع، runner، و با اخطار سریع
[ترجمه گوگل]اما ابتدا باید آنها را با هشدار سریع به شما، حفار، شنونده، دونده، شاهزاده ببرید

11. The ditch digger put his hand on his face and said, "Take your shovel and hit my hand. "
[ترجمه ترگمان]گورکن دستش را روی صورتش گذاشت و گفت: \" بیلش را بردارید و دستم را بزنید \"
[ترجمه گوگل]حفر گودال دست خود را روی صورتش گذاشت و گفت: «بیل خود را ببر و دستم را بگیر '

12. He's a gold digger and has cleaned up a fortune.
[ترجمه ترگمان]یک جوینده طلاست و ثروتی به هم زده
[ترجمه گوگل]او یک حفار طلا است و ثروت را پاک کرده است

13. Computing and analyzing the reliability of ditch digger under many loads, such as the pull, the drag of ocean current and the edaphic drag.
[ترجمه ترگمان]محاسبه و تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان of در بسیاری از بارها مانند کشش، کشش جریان اقیانوس و کشش edaphic
[ترجمه گوگل]محاسبه و تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان حفار حوض در بسیاری از بارها، مانند کشیدن، کشیدن جریان اقیانوس و کشیدن Edaphic

trench digger

چال کن، گودال کن


earth digger

زمین‌کن


gravedigger

گورکن


پیشنهاد کاربران

بیل مکانیکی ( خودرو )


کلمات دیگر: