کلمه جو
صفحه اصلی

dowel


معنی : با میخ پرچ بهم متصل کردن
معانی دیگر : (میله ی چوبی یا فلزی بدون سر که برای وصل کردن دو چیز به کار می رود) زبانه، میخ چوبی، میخ بی پرچ، هم بند، می  پرچی که دو چیز را روی هم نگاه میدارد pin، dنیز خوانده میشود، قطعه چوبی که در دیوار می گذارندتا می  روی ان بکوبند، بامی  پرچ بهم متصل کردن

انگلیسی به فارسی

میخ پرچی که دو چیز را روی هم نگاه می‌دارد ( pin . d نیز خوانده می‌شود)، قطعه چوبی که در دیوار می‌گذارند تا میخ روی آن بکوبند، با میخ پرچ به‌هم متصل کردن


دمپایی، با میخ پرچ بهم متصل کردن


انگلیسی به انگلیسی

• headless peg used to fasten together two pieces of stone or wood
fasten together with dowels

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] میلگرد اتصال - میلگرد انتظار - میلگرد ریشه - میلگرد ریشه ای - میخ چوبی
[زمین شناسی] میلگردد و جداره- میلگرد انتظار، میلگرد ریشه، میلگرد ریشه ای
[ریاضیات] میل مهار، میخ چوبی، خار اتصال، مفتول
[معدن] داول (نگهداری)

مترادف و متضاد

با میخ پرچ بهم متصل کردن (فعل)
dowel

جملات نمونه

1. He whacked his pants leg with the dowel.
[ترجمه ترگمان] پای شلوارش رو با the خورد
[ترجمه گوگل]او پاکت شلوار خود را با زانو زد

2. Ram a smaller length of dowel with a hollowed-out point dipped in Vaseline into it.
[ترجمه ترگمان]مقادیر کمی از میخ با نوک توخالی که در Vaseline به درون آن فرو می رود را فشار دهید
[ترجمه گوگل]رام طول کمتری از رول با نقطه توخالی خارج شده در وازلین به آن

3. The dowel is gripped in a drill, and run at low speed, with a little pressure.
[ترجمه ترگمان]میخ در یک مته محکم گرفته می شود و با کمی فشار شروع به دویدن می کند
[ترجمه گوگل]دمبل در یک دریل گیر می شود و با سرعت کم با فشار کمی عمل می کند

4. Holly was inspecting the wooden dowel on the staircase with the intensity of an archaeologist with a shard.
[ترجمه ترگمان]هالی داشت روی پلکان چوبی را با شدت یک باستان شناس با تکه تکه، بازرسی می کرد
[ترجمه گوگل]هالی با چنگال باستان شناس با چنگال چوبی با چکش چوبی روی پله ها بازرسی کرد

5. Our main products include redirector dowel, armor plate spring dowel, armor plate spring stationary rings series. there about hundred products of three series which occupancy 100% at FAW market.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما شامل redirector پین، armor فنری plate میخ، صفحه زرهی و سری های حلقه است در حدود ۱۰۰ محصول از سه مجموعه که ۱۰۰ % در بازار FAW سکونت دارند وجود دارد
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما عبارتند از: رولر رولر، زره پوش رول رول، زره پوش بهار سری ثابت ثابت حدود 100 محصول از سه سری وجود دارد که 100٪ در بازار FAW اشغال می شود

6. Tack out the dowel in lower part of handle of the valve, and undraw the agraffe gently. Rotate handle of the valve clockwise to open valve to begin discharging.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از میخ، میخ را به قسمت پایینی دسته دریچه متصل کرده و آن را به آرامی تکان داد دسته سوپاپ را در جهت عقربه های ساعت بچرخانید تا سوپاپ باز شود تا تخلیه را شروع کند
[ترجمه گوگل]در قسمت پایین دستگیره ی دریچه را بچرخانید و آفتاب را به آرامی پاک کنید برای شروع باز کردن دریچه سوپاپ جهت عقربه های ساعت چرخش دهید

7. It designs two spring dowel locating systems to rotate and locate the part.
[ترجمه ترگمان]این سیستم دو سیستم مکان یابی و پیدا کردن قسمت را طراحی می کند
[ترجمه گوگل]این سیستم دو سیستم بهینه سازی dowel را برای چرخاندن و قرار دادن قسمت طراحی می کند

8. One four foot length of wooden dowel that fits inside the pipe.
[ترجمه ترگمان]یک طول چهار فوتی لبه چوبی قرار دارد که در داخل لوله قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]یک چهار پا از درخت چوبی که داخل لوله قرار می گیرد

9. Tooling Plate: Universal mounting pattern with standard dowel locating holes.
[ترجمه ترگمان]صفحه Tooling: الگوی سوار جهانی با پین استاندارد پین locating
[ترجمه گوگل]صفحات ابزار: الگوی نصب جهانی با سوراخ های استاندارد دمویی

10. Objective : To make the dowel nucleus fusion model with self - cured acrylic resin ingot.
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد مدل ترکیب شیمیایی با پین با قالبی self acrylic cured
[ترجمه گوگل]هدف: مدل سازی هسته قاعده ای با شمش آلومینیومی رزینی آکریلیس از خود ساخته شده است

11. Not all parts will receive dedicated dowel pin holes.
[ترجمه ترگمان]تمام قسمت های سوزن سوزن مخصوص پین را دریافت نمی کنند
[ترجمه گوگل]نه همه قسمت ها حفره های اختصاص داده شده Dowel دریافت خواهد کرد

12. The properties of mini-finger joint in corner, dowel joint . tenon and mortise joint were compared and studied through experiment.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های مفصل انگشت کوچک در گوشه، مفصل پین اتصال زبانه و زبانه با آزمایش مقایسه شد و مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]خواص مفصل مینی انگشت در گوشه، مفصل گردنده شانه و مچ پا از نظر آزمایش و مقایسه آنها مورد مقایسه قرار گرفتند

13. The carpenter gauged the dowel with calipers.
[ترجمه ترگمان]نجار the را با آن سبک سنگین کرد
[ترجمه گوگل]نجار ضخامت را با کلاپیر اندازه گیری کرد

14. The device can automatically mount single part and dowel into a work - piece that contains four parts.
[ترجمه ترگمان]این ابزار می تواند به طور اتوماتیک قسمت تکی و پین را به یک قطعه کار متصل کند که شامل چهار قسمت است
[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند به صورت خودکار یک بخش و یک دم را به قطعه کار تبدیل کند که شامل چهار بخش است

پیشنهاد کاربران

میلگرد اتصال
میلگرد انتظار
میلگرد ریشه

رول پلاک

به کردی به مترسک می گن داول
ریشه ش کردی
چوب به شکل صلیب


کلمات دیگر: