1. these prices are liable to fluctuate
این قیمت ها محتملا نوسان خواهد کرد.
2. Vegetable prices fluctuate according to the season.
[ترجمه ترگمان]قیمت سبزیجات مطابق با فصل تغییر می کند
[ترجمه گوگل]قیمت سبزیجات با توجه به فصل، تغییر می کند
3. Body temperature can fluctuate if you are ill.
[ترجمه ترگمان]اگر بیمار هستید درجه حرارت بدن تغییر می کند
[ترجمه گوگل]اگر بیماری دارید، دمای بدن می تواند نوسان کند
4. The system allows currencies to fluctuate within certain limits.
[ترجمه ترگمان]این سیستم به ارز اجازه می دهد در محدوده خاصی نوسان کند
[ترجمه گوگل]سیستم اجازه می دهد تا ارزها در محدودیت های خاصی تغییر کند
5. Insect populations fluctuate wildly from year to year.
[ترجمه ترگمان]جمعیت حشرات از سال به سال در نوسان است
[ترجمه گوگل]جمعیت حشرات از سال به سال به شدت نوسان دارند
6. Temperatures can fluctuate by as much as 10 degrees.
[ترجمه ترگمان]درجه حرارت می تواند تا ۱۰ درجه تغییر کند
[ترجمه گوگل]درجه حرارت می تواند تا 10 درجه تغییر کند
7. My mood seems to fluctuate from day to day.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که حال و هوای من از روز به روز دیگر نوسان دارد
[ترجمه گوگل]خلق و خوی من از روز به روز تغییر می کند
8. Her wages fluctuate between £150 and £200 a week.
[ترجمه ترگمان]دست مزد او بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ پوند در هفته نوسان دارد
[ترجمه گوگل]دستمزد او بین 150 تا 200 پوند در هفته متغیر است
9. Cholesterol levels in the blood fluctuate in the course of a day.
[ترجمه ترگمان]میزان کلسترول در خون در طی یک روز در نوسان است
[ترجمه گوگل]سطح کلسترول در خون در طول روز تغییر می کند
10. Bonus or incentive pay will fluctuate based upon company, division, or group performance.
[ترجمه ترگمان]پرداخت پاداش و یا تشویقی بر مبنای شرکت، تقسیم و یا عملکرد گروهی تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پاداش یا پاداش مشوق بر اساس عملکرد شرکت، تقسیم و یا گروهی تغییر خواهد کرد
11. Although the intensity of the pain may fluctuate, headache-free periods are distinctly rare.
[ترجمه ترگمان]با اینکه شدت درد ممکن است در نوسان باشد، دوره های رایگان سردرد به وضوح نادر هستند
[ترجمه گوگل]گرچه شدت درد ممکن است نوسان یابد، دوره سردرد ناشناخته است
12. As the numbers fluctuate, old job identities are destroyed.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این تعداد در نوسان است، هویت های قدیمی شغل از بین رفته است
[ترجمه گوگل]همانطور که اعداد متغیر هستند، هویت های شغلی قدیمی نابود می شوند
13. But the price of diamonds can fluctuate, like property.
[ترجمه ترگمان]اما قیمت الماس می تواند در نوسان باشد، مانند دارایی
[ترجمه گوگل]اما قیمت الماس می تواند مانند ملک نوسان کند
14. Prisoner numbers fluctuate from week to week and there are currently only four convicts in the county's cells.
[ترجمه ترگمان]تعداد زندانیان از هفته تا هفته نوسان دارد و در حال حاضر تنها چهار مجرم در این شهرستان وجود دارد
[ترجمه گوگل]اعداد زندانی از هفته به هفته متغیر هستند و در حال حاضر تنها چهار نفر از محکومین در سلول های شهرستان وجود دارد