کلمه جو
صفحه اصلی

clastic


معنی : جدا شونده، تقسیم شونده
معانی دیگر : (در مورد اندام های چوبی یا پلاستیکی که در آموزش کالبد شناسی به کار می برند) دارای اجزای از هم جدا شونده (برای نمایان ساختن درون اندام)، باز شو

انگلیسی به فارسی

کلاسیک، جدا شونده، تقسیم شونده


جدا‌شونده، تقسیم‌شونده


انگلیسی به انگلیسی

• separating into pieces, detachable (biology)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آواری
[معدن] آواری (سنگ شناسی)
[خاک شناسی] کلاستیک
[آب و خاک] کلاستیک

مترادف و متضاد

جدا شونده (صفت)
clastic

تقسیم شونده (صفت)
clastic, fissiparous

جملات نمونه

1. In the clastic reservoirs of west Sichuan Basin, sandstone and mudstone, tight sandstone and loose sandstone can be recognized by megascopic cuttings determination and drill time changes.
[ترجمه ترگمان]در مخازن clastic غرب استان سیچوان، ماسه سنگ و mudstone، ماسه سنگ و ماسه سنگ loose را می توان با تعیین ستون های برش megascopic و تغییرات زمان دریل تشخیص داد
[ترجمه گوگل]در مخازن کلاستر حوضه سیچوان غرب، ماسه سنگ و گرانول، ماسه سنگ تنگ و ماسه سنگ های شکننده می تواند با تعیین اندازه قلمه های مگاسکوپی و تغییر زمان های حفاری شناخته شود

2. Aim To study the secondary porosity in the clastic rock storage of Ordos Basin.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تخلخل ثانویه در انبار سنگ clastic حوضه Ordos
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی تخلخل ثانویه در ذخیره سازی سنگهای حوضه رود اردو

3. The diagenetic stage and pore-evolution properties of clastic rock can be effectively determined according to the assemblage of authigenic clay mineral.
[ترجمه ترگمان]مرحله diagenetic و ویژگی های سیر تکاملی سنگ clastic می تواند به طور موثر با توجه به تجمع مواد معدنی authigenic مشخص شود
[ترجمه گوگل]خصوصیات مرحله و خصوصیات تکاملی حفره های کلاسیک به صورت مؤثر می تواند بر اساس مجموعه ای از مواد معدنی رس اسیجینیک تعیین شود

4. The diameter of sand, content of plastic clastic and development of coal measures play a role in decreasing pore and development of protogenic pore between grains during diagenetic compaction.
[ترجمه ترگمان]قطر ماسه، محتوای of پلاستیکی و توسعه مقیاس های زغال سنگ نقش مهمی در کاهش منافذ و توسعه protogenic بین دانه ها طی فشرده سازی diagenetic ایفا می کند
[ترجمه گوگل]قطر شن و ماسه، محتوای کلاسترهای پلاستیکی و توسعه اقدامات زغال سنگ نقش مهمی در کاهش خلوص و رشد منافذ اولیه بین دانه ها در طی فشردگی دیگنتیک دارد

5. The main sediments are made up of terrigenous clastic deposits. Other resedimented clastic constituents are: ooid, fossil clasts, plant clasts and glauconite, etc.
[ترجمه ترگمان]رسوبات اصلی از رسوبات terrigenous clastic ساخته شده است سایر اجزای متشکله resedimented عبارتند از: ooid، clasts فسیلی، clasts گیاهی و glauconite و غیره
[ترجمه گوگل]رسوبات اصلی از رسوبات کلاستی درشت تشکیل شده است دیگر اجزای کلاستیکی مجددا احاطه شده اند، کلاسیک های فسیلی، کلاوس های گیاهی و گلوکونیت و غیره

6. As for large scale clastic rock, the combination of laser dry method and Laser wet method or the combination of sieve method and laser wet method were used to measure the granularity.
[ترجمه ترگمان]در مقیاس بزرگ سنگ، ترکیبی از روش خشک لیزری و روش مرطوب لیزری و یا ترکیبی از روش الک و روش مرطوب لیزری برای اندازه گیری دانه بندی نیز مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای سنگ های کلاسیک در مقیاس بزرگ، ترکیبی از روش لیزر خشک و روش لیزر مرطوب یا ترکیبی از روش غربال و روش مرطوب لیزر برای اندازه گیری دانه بندی استفاده شد

7. The extremely poor mineralization occurred in the late clastic sedimentary stage, and corresponds to the sedimentation process of the terrigenous clastics.
[ترجمه ترگمان]کانی سازی به شدت فقیر در مرحله sedimentary clastic رخ داده است و مربوط به فرآیند رسوب of terrigenous است
[ترجمه گوگل]کانی سازی بسیار ضعیف در مرحلۀ رسوبی رسوب کلاسیک رخ داده است و مربوط به فرایند رسوب گذاری کلاسیک های ترجیج است

8. The clastic rock shallow gas layer has the characters of lower deep and infirmness compaction, so that the compaction extent of mud and the pressure of pore volume and liquid are low.
[ترجمه ترگمان]لایه گاز کم عمق clastic دارای ویژگی های تراکم پایین و فشرده سازی infirmness است، به طوری که میزان فشردگی گل و حجم حفرات کم است
[ترجمه گوگل]لایه گاز کم عمق سنگ کلاسیک دارای کاراکترهای ضخیم عمیق و ضعف پایین است، به طوری که میزان تراکم گل و فشار حجمی و مایع کم می شود

9. The substrate is mainly basalt and volcanic clastic rock, and then limestone and phosphorite in seamounts MA, MC, MD, ME, MF from Magellan seamounts.
[ترجمه ترگمان]این لایه عمدتا از سنگ بازالت و سنگ آتشفشانی بوده است و بعد از آن سنگ آهک و سنگ آهک در seamounts MA، MC، MD، نیروی مهدی از Magellan seamounts
[ترجمه گوگل]این بستر به طور عمده سنگ های سنگی بازالت و آتشفشانی و سپس سنگ آهک و فسفریت در زیر دریایی MA، MC، MD، ME، MF از دریچه های ماژلان است

10. During the quiet period of fault activities, the clastic rocks in fault belt sealed the petroleum, and the volcanic rocks is still the migration passage.
[ترجمه ترگمان]در طول مدت سکوت فعالیت های گسل، صخره های clastic در کمربند خطا، نفت را مسدود کرده و صخره های آتشفشانی نیز هنوز در حال عبور هستند
[ترجمه گوگل]در طول دوره آرام فعالیت های گسل، سنگهای کلاستیکی در کمربند گسل، نفت را بسته بندی کرده و سنگ های آتشفشانی همچنان مهاجرت می کنند

11. Subaerial volcanic rocks mainly comprise lavas, clastic lava, pyroclastic rocks and sedimentary pyroclastic rocks.
[ترجمه ترگمان]سنگ های آتشفشانی subaerial عمدتا شامل lavas، گدازه clastic، سنگ های pyroclastic و سنگ های رسوبی sedimentary هستند
[ترجمه گوگل]سنگ های آتشفشانی Subaerial عمدتا شامل گدازه ها، گدازه های کلاسیک، سنگ های پراکلاستیکی و سنگ های رسوبی رسوبی هستند

12. Because clastic cushions are used in stretching based on multi-point die, the springback in this process is different from that in traditional solid die stretching process.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که cushions clastic در کشش بر مبنای مرگ multi مورد استفاده قرار می گیرند، springback در این فرآیند با فرآیند کشش جامد سنتی تفاوت دارد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که کوسن های کلاسیک در کشش بر مبنای نقطه چند نقطه استفاده می شود، بازگشت به عقب در این فرایند متفاوت است با فرآیند کشش کششی سنتی

13. The main types of clastic sandstones are feldspathic litharenite and lithic arkose in the Cretaceous of the Songliao basin.
[ترجمه ترگمان]انواع اصلی of sandstones عبارتند از: feldspathic litharenite و lithic arkose در the حوضچه آرام کننده
[ترجمه گوگل]انواع اصلی ماسه سنگهای کلاسیک عبارتند از لیتارنیت فلدسپاتیک و آرکوس لیت در کرتاسه حوضه Songliao

14. The heterogeneity of the permeability distribution in clastic rock reservoirs is the objective factor that directly affects the efficiency of petroleum production.
[ترجمه ترگمان]ناهمگونی توزیع تراوایی در مخازن سنگ clastic عاملی عینی است که به طور مستقیم بر بهره وری تولید نفت تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]ناهمگونی توزیع نفوذپذیری در مخازن سنگ کلاسیک، عامل عینی است که به طور مستقیم بر بهره وری تولید نفت تاثیر می گذارد

15. There is a close relation between the terrigenous clastic rock and the plate tectonics.
[ترجمه ترگمان]رابطه نزدیکی بین صخره terrigenous و تکتونیک بشقابی وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک رابطه نزدیک بین سنگ کلاسیک تریگرنوس و تکتونیک صفحات وجود دارد

پیشنهاد کاربران

تشکیل شده از ذرات از هم جدا شونده، دارای اجزای قابل تفکیک


کلمات دیگر: