1. don't spend your time on such trifles!
وقت خودت را صرف این امور جزئی نکن !
2. they spend a lot of time caring for their young
آنان وقت زیادی را صرف نگهداری از بچه های خود می کنند.
3. they spend most of their budget on arms
بیشتر بودجه ی خود را خرج جنگ افزار می کنند.
4. to spend a sleepless night
شبی را بی خواب سپری کردن
5. to spend an evening with friends
شبی را با دوستان سپری کردن
6. to spend lightly
به مقدار کم خرج کردن
7. to spend one's days in study
ایام خود را به مطالعه گذراندن
8. to spend one's money foolishly
پول خود را احمقانه خرج کردن
9. i won't spend my money now; i'll keep it for later
حالا پولم را خرج نمی کنم و آن را برای بعدها نگه می دارم.
10. we must spend our money for purposes other than armament
بایستی پول خود را به مصارفی غیر از تسلیحات نظامی برسانیم.
11. you can spend the money at your own discretion
شما می توانید پول را به صلاحدید خود خرج کنید.
12. (r. burns) some will spend and some will spare
برخی خرج می کنند و برخی می اندوزند.
13. he is not authorized to spend the budget as he pleases
او حق ندارد بودجه را به میل خود خرج بکند.
14. she keeps account of what we spend
او حساب آنچه را که خرج می کنیم می نویسد.
15. keep a tally of the amounts you spend
حساب مبالغی را که خرج می کنی نگهدار.
16. Spare when you’re young, and spend when you’re old.
[ترجمه رضا] وقتی که جوان هستی وقتت را بدرستی مصرف کن
[ترجمه گلی افجه ] تا جوان هستی پس انداز کن تا در پیری خرج کنی
[ترجمه ℳ�Ħ�Ї∃Ħ] وقتی جوان هستی از وقتت به درستی استفاده کن
[ترجمه ترگمان]وقتی جوان هستید و زمانی که قدیمی هستید خرج کنید
[ترجمه گوگل]وقتی جوان باشید، وقتی که شما قدیمی است صرف کنید
17. The great use of life is to spend it for something that overlasts it.
[ترجمه گلی افجه ] استفاده عالی از زندگی صرف ان برای چیزی است که به ان تداوم بخشد
[ترجمه ترگمان]استفاده بزرگ از زندگی این است که آن را برای چیزی که overlasts می کند خرج کند
[ترجمه گوگل]استفاده بزرگ از زندگی این است که صرف آن را برای چیزی که آن را بیش از حد است
18. He wants to spend more time with his family.
[ترجمه Alireza Rakhshani] او می خواهد وقت بیشتری را با خانواده اش بگذراند.
[ترجمه ترگمان]میخواد وقت بیشتری رو با خانواده اش بگذرونه
[ترجمه گوگل]او می خواهد زمان بیشتری را با خانواده اش صرف کند
19. You spend a disproportionate amount of your time on sport.
[ترجمه ایلین] تو بیشتر وقتتو برای ورزش کردن میذاری
[ترجمه ترگمان]شما مقدار زیادی از وقت خود را صرف ورزش می کنید
[ترجمه گوگل]شما مقدار زیادی وقت خود را صرف ورزش می کنید
20. Try to be objective if you want to spend your money wisely.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید پول خود را عاقلانه خرج کنید، سعی کنید هدفمند باشید
[ترجمه گوگل]سعی کنید اهداف خود را داشته باشید اگر می خواهید پول خود را به صورت عاقلانه صرف کنید
21. It's very noble of you to spend all your weekends helping the old folk.
[ترجمه ترگمان]خیلی عالی است که تمام تعطیلات آخر هفته را به مردم قدیمی کمک کنی
[ترجمه گوگل]بسیار نجیب از شما برای صرف تمام تعطیلات آخر هفته خود را به قوم قدیمی است
22. I intend to spend the night there.
[ترجمه ترگمان]من قصد دارم شب را در آنجا بگذرانم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم شب آنجا را صرف کنم
23. It seems unnatural for a child to spend so much time alone.
[ترجمه ترگمان]برای یک بچه به نظر غیرطبیعی می آید که این همه وقت را تنها بگذراند
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد طبیعی باشد که یک کودک بتواند صرف زمان زیادی کند
24. don't spend time with someone who doesn't care spending it with you.
[ترجمه فرشاد عبدالهی] با فردی که اهمیت ندارد وقت خود را صرف نکن
[ترجمه ترگمان]وقت گذروندن با کسی که براش مهم نیست
[ترجمه گوگل]با فردی که اهمیتی ندارد آن را با شما صرف نکنید