کلمه جو
صفحه اصلی

dynamite


معنی : دینامیت، با دینامیت ترکاندن، منفجر کردن
معانی دیگر : (با دینامیت) منفجر کردن، ترکاندن، (عامیانه) پرمخاطره، پرخطر، سیجناک، پردردسر، جنجال انگیز، (امریکا - خودمانی) معرکه، غوغا، محشر

انگلیسی به فارسی

دینامیت، با دینامیت ترکاندن، منفجر کردن


انگلیسی به انگلیسی

• type of explosive
blow up with dynamite; mine or charge with dynamite
dynamite is an explosive that is made by soaking a substance such as sawdust with nitroglycerin.
if someone dynamites something, they blow it up by using dynamite.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دینامیت
[زمین شناسی] [استخراج] دینامیت یک اسم عام است که به بسیاری ازموادمنفجره خشک شامل موادسوختنی کربناته ونیتروگلیسیرین اطلاق میشود.دینامیت برای اولین بارتوسط الفردنوبل ساخته شدکه مرکب از75%وزنی نیتروگلیسیرینو25%دیاتومیت بود.مصرف آن به تدریج کم میشودوامروزه تنهادرآتشباریهای ثانویه به منظورخردکردن قطعات بزرگ سنگ ازدینامیت استفاده میشود.ماده اصلی دینامیت نیتروگلیسیرین است که آنرابامواددیگرمثل نیترات سدیم،مغزچوب وسایرموادقابل اشتعال مخلوط میکنندوانواع مختلف دینامیت هاراتهیه میکنند.
[معدن] دینامیت (آتشباری)

مترادف و متضاد

دینامیت (اسم)
dynamite, tambour

با دینامیت ترکاندن (فعل)
dynamite

منفجر کردن (فعل)
burst, blow up, puff, dynamite

explosive


Synonyms: gelignite, nitroglycerin, TNT, trinitrotoluene


جملات نمونه

1. a stick of dynamite
یک استوانه ی دینامیت

2. to prime a dynamite
به دینامیت چاشنی گذاشتن

3. this film has been box-office dynamite
این فیلم از نظر فروش بلیط معرکه کرده است.

4. to politicians, the word "inflation" is dynamite
برای سیاست بازان واژه ی ((تورم)) نحس است.

5. They used five tons of dynamite to blow up the rock.
[ترجمه ترگمان]اونا از پنج تن دینامیت استفاده کردن تا سنگ رو منفجر کنن
[ترجمه گوگل]آنها از پنج تن دینامیت برای انفجار سنگ استفاده کردند

6. The rebels were wielding sticks of dynamite.
[ترجمه ترگمان]شورشیان از دینامیت استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]شورشیان از چوب دینامیت برخوردار بودند

7. That teenager singer is really dynamite!
[ترجمه ترگمان]این خواننده نوجوان واقعا دینامیت دارد!
[ترجمه گوگل]این خواننده نوجوان واقعا دینامیت است!

8. The abortion issue is political dynamite.
[ترجمه ترگمان]مساله سقط جنین dynamite سیاسی است
[ترجمه گوگل]موضوع سقط جنین سیاسی است

9. If the proposals became public they would be dynamite.
[ترجمه ترگمان]اگر این پیشنهادها علنی شود، آن ها دینامیت خواهند داشت
[ترجمه گوگل]اگر پیشنهادات عمومی شد، آنها دینامیت خواهند بود

10. They're using dynamite to blast away rocks to put a road in.
[ترجمه ترگمان]آن ها از دینامیت استفاده می کنند تا سنگ ها را منفجر کنند تا راهی پیدا کنند
[ترجمه گوگل]آنها از دینامیت برای انفجار سنگ ها استفاده می کنند تا جاده ای در آن بگذارند

11. Their new album is sheer dynamite.
[ترجمه ترگمان]آلبوم جدید آن ها فقط دینامیت است
[ترجمه گوگل]آلبوم جدید آنها دینامیت محض است

12. The philosopher was still political dynamite.
[ترجمه ترگمان]فیلسوف هنوز دارای دینامیت سیاسی بود
[ترجمه گوگل]فیلسوف هنوز دینامیت سیاسی بود

13. Dynamite film about sisters and music and hungers.
[ترجمه ترگمان]فیلم Dynamite در مورد خواهران و موسیقی و ولع
[ترجمه گوگل]فیلم دینامیت در مورد خواهران و موزیک و گرسنگی

14. No two ways about it, Clint Schneider was dynamite.
[ترجمه ترگمان]دو راه برای اون وجود نداره، کلینت Schneider \"،\" دینامیت \"بود\"
[ترجمه گوگل]دو راه در مورد آن وجود دارد، کلینت اشنایدر دینامیت بود

15. Now, with dynamite, the excavators were nibbling back each outcrop farther and farther away from the center.
[ترجمه ترگمان]اکنون، با دینامیت، excavators به هر یک از outcrop که دورتر و دورتر از مرکز قرار داشتند، back
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با دینامیت، بیل مکانیکی هر انسانی را دورتر و دورتر از مرکز میچرخاند

The Japanese had dynamited all the bridges.

ژاپنی‌ها همه‌ی پل‌ها را با دینامیت منفجر کرده بودند.


To politicians, the word "inflation" is dynamite.

برای سیاست‌بازان واژه‌ی «تورم» نحس است.


This film has been box-office dynamite.

این فیلم از نظر فروش بلیط معرکه کرده است.


پیشنهاد کاربران

معرکه، محشر

نام یکی از بهترین آهنگهای گروه معروف کیپاپ[bts]به نام دینامیت که رتبه های برتری نیز کسب کرده
I purple you💜

نام آهنگ بی تی اس، بزرگترین بوی بند تاریخ

دینامیت : )
Light it up like a dynamite whooOo

به معنای دینامیت و منفجر کردن
یک آهنگ فوق العاده و بسیار خوب از بزرگترین بوی بند دنیا"بی تی اس"

منفجر کردن، دینامیت
اسم اهنگ بزرگترین بوی بند جهان گروه 💜𝗕𝗧𝗦⟭⟬💜

I purple you 💜💜💜💜❤

سه معنی اصلی دارد:
1 - دینامیت ( اسم )
2 - در مورد اشخاص یا چیزها: مشکل ساز
3 - با دینامیت خراب و نابود کردن ( فعل )


کلمات دیگر: