1. caged storage
انبار محصور،محوطه ی نرده دار برای انبار کردن
2. dynamic storage
حافظه ی پویا
3. on-line storage
حافظه ی وصل - خط
4. apples are kept in cold storage
سیب را در سردخانه نگه می دارند.
5. The retention of data in a storage device.
[ترجمه ترگمان]نگهداری داده ها در یک دستگاه ذخیره سازی
[ترجمه گوگل]حفظ داده ها در یک دستگاه ذخیره سازی
6. There's a lot of storage space in the loft.
[ترجمه ترگمان]یه عالمه انبار تو انبار هست
[ترجمه گوگل]فضای زیادی در حیاط وجود دارد
7. She was spirited away to a harbour storage.
[ترجمه ترگمان]او به یک انبار بندرگاه رفته بود
[ترجمه گوگل]او برای نگهداری بندرگاه روحیه داشت
8. There is very little storage space in the department.
[ترجمه ترگمان] یه انبار خیلی کم تو اداره هست
[ترجمه گوگل]فضای ذخیره سازی بسیار کمی در بخش وجود دارد
9. Most of the money was in storage in bank vaults.
[ترجمه ترگمان]بیشتر پول در صندوق امانات بود
[ترجمه گوگل]بیشتر پول ها در سپرده های بانکی ذخیره می شد
10. They moved to a house with lots of storage space.
[ترجمه ترگمان]آن ها با فضای خالی زیادی به خانه ای نقل مکان کردند
[ترجمه گوگل]آنها به خانه ای با فضای ذخیره سازی زیادی نقل مکان کردند
11. The strawberries are put into cold storage for several months.
[ترجمه ترگمان]توت فرنگی برای چند ماه به انبار داده می شود
[ترجمه گوگل]توت فرنگی برای چند ماه به ذخیره سازی سرد منتقل می شود
12. The fight against a chemical storage site has transformed a normally sedate village into a battleground.
[ترجمه ترگمان]مبارزه علیه یک محل ذخیره سازی مواد شیمیایی، یک دهکده معمولی را به یک میدان نبرد تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]مبارزه با یک سایت ذخیره سازی شیمیایی یک روستا به طور معمول آرام را به میدان جنگ تبدیل کرده است
13. This portable seat folds flat for easy storage.
[ترجمه ترگمان]این روکش صندلی قابل حمل برای نگهداری آسان صاف می شود
[ترجمه گوگل]این صندلی قابل حمل برای نگهداری آسان، صاف است
14. The empty building can be utilized for city storage.
[ترجمه ترگمان]ساختمان خالی را می توان برای ذخیره سازی شهر بکار برد
[ترجمه گوگل]ساختمان خالی را می توان برای ذخیره سازی شهر استفاده کرد
15. They have partitioned off a closet from the storage area.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کمد را از محل انبار جدا کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها از یک گنجه از منطقه ذخیره سازی جدا شده اند
16. We need more storage now.
[ترجمه ترگمان]ما الان به انبار بیشتری نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما اکنون نیاز به ذخیره بیشتر داریم