کلمه جو
صفحه اصلی

cowshed


گاودانی، طویله

انگلیسی به فارسی

گاودانی، طویله


گاو نر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a shelter for cows when not at pasture.

• cattle-shed, place where cows are kept
a cowshed is a building where cows are kept or milked.

جملات نمونه

1. The farmer herded the cows into the cowshed.
[ترجمه ترگمان]کشاورز گاو گاو را به گاو دانی داد
[ترجمه گوگل]کشاورز گاو را به گاو افتاد

2. The farmer herded the cows into his cowshed.
[ترجمه ترگمان]دهقان گاوها را به گاو دانی می برد
[ترجمه گوگل]کشاورز گاوها را به گاو خود فروخت

3. Ausfahrt was pulled roughly into a cowshed.
[ترجمه ترگمان]گاو دانی با خشونت به گاو دانی رفته بود
[ترجمه گوگل]Ausfahrt تقریبا به یک کوه کشیده شد

4. They will search every farm, byre, barn, store, cowshed and pigsty until they reach the ten-mile ring.
[ترجمه ترگمان]هر مزرعه، طویله، طویله، طویله، گاو دانی و خو کدانی را پیدا خواهند کرد تا به ده مایل رسیدند
[ترجمه گوگل]آنها هر مزرعه، مرغ، انبار، فروشگاه، گاو و گاو را تا زمانی که به حلقه ده مایل تقسیم می کنند، جستجو کنند

5. Norton's Coin got back to his cowshed at about 30 p. m.
[ترجمه ترگمان]سکه ها در حدود ۳۰ دقیقه به گاو دانی برگشتن ام
[ترجمه گوگل]سکه Norton در حدود 30 پشته به گله خود بازگشته است متر

6. Hay had been cut and cowshed had been cleaned.
[ترجمه ترگمان]Hay و گاو دانی را تمیز کرده بودند
[ترجمه گوگل]هیز بریده شده و گاو پاک شده است

7. Have you not lit the lamp in the cowshed?
[ترجمه ترگمان]آیا در گاو دانی چراغ را روشن نکرده ای؟
[ترجمه گوگل]آیا لامپ را در گاو ندیده اید؟

8. Home out of these stones into pig sties, cowshed, protect domestic animals thrive.
[ترجمه ترگمان]گاو دانی، که از این سنگ ها به گاو دانی پناه می برد، از حیوانات خانگی محافظت می کند
[ترجمه گوگل]خانه از این سنگ ها به گاو خوک، گاو، حفاظت از حیوانات خانگی رشد می کند

9. There are already plans for a cowshed in St Moritz and a bodega in northern Spain.
[ترجمه ترگمان]قبلا برای گاو دانی در سنت موریتز و a در شمال اسپانیا برنامه هایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برنامه های برای یک گاو در St Moritz و یک Bodega در شمال اسپانیا وجود دارد

10. Reminiscences of manuscript cowshed: truth, true, trends, real life runs through Mr. Ji Xianlin.
[ترجمه ترگمان]Reminiscences از گاو دانی: حقیقت، حقیقت، گرایش ها، زندگی واقعی از طریق Mr Ji اجرا می شود
[ترجمه گوگل]خاطراتی از حروف کوررنگی، حقیقت، حقیقت، روند، زندگی واقعی از طریق آقای جی Xianlin اجرا می شود

11. Melvin was squelching around in the yard outside the cowshed.
[ترجمه ترگمان]مل مل پشت گاو دانی در حیاط ایستاده بود
[ترجمه گوگل]ملوین در حیاط خارج از گاوچک در حال خرد شدن بود

12. The efforts farmers have made to control their silage liquors or cowshed washings are equally evident.
[ترجمه ترگمان]تلاش های کشاورزان برای کنترل liquors silage یا گاو دانی کاملا مشهود است
[ترجمه گوگل]تلاش های کشاورزان برای کنترل مشروب سیلیکات و شستشوی شستشوی شان نیز به همان اندازه واضح است

13. On a smallholding it may be more practical to carry silage to the stock in yard or cowshed.
[ترجمه ترگمان]گاو روش گفت: گاو دانی، شاید برای حمل silage به گاو در حیاط و گاو روش عملی داشته باشد
[ترجمه گوگل]در یک مزرعه کوچک ممکن است عملی تر برای حمل سیلو به سهام در حیاط و یا گاو نر


کلمات دیگر: