کلمه جو
صفحه اصلی

handbill


برگ اعلان (که به جای چسباندن به دیوار و غیره به دست اشخاص می دهند)، اگهی دستی، اعلانی که بدست مردم میدهند

انگلیسی به فارسی

اگهی دستی، اعلانی که بدست مردم می‌دهند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a printed announcement or advertisement to be distributed by hand.
مشابه: circular

• advertisement printed on a single page
a handbill is a small printed notice which is used to advertise a particular company, service, or event.

جملات نمونه

1. I saw a man giving out handbills in the street.
[ترجمه ترگمان]مردی را دیدم که در خیابان تبلیغ می کرد
[ترجمه گوگل]من مردی را دیدم که در خیابان دستگیر شد

2. Students distributed handbills calling for better funding for schools.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان آگهی های دستی را توزیع می کنند که خواستار تامین بودجه بهتر برای مدارس هستند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان کتاب های مورد نیاز برای کمک مالی برای مدارس ارائه دادند

3. The discovery of a handbill in 1941 witnesses to the seriousness with which Lincoln had to take charges that he was irreligious.
[ترجمه ترگمان]کشف یک اعلان در سال ۱۹۴۱ شاهد جدی بودن آن بود که لینکلن مجبور بود از این اتهام سرپیچی کند که او بی دین است
[ترجمه گوگل]کشف یک اسکناس در سال 1941 شاهد جدی بودن لینکلن بود که اتهاماتی را مبنی بر اینکه او غیر مسلمان بود

4. I didn't tell him about the handbill I had found; indeed, I quickly dismissed that as a mere coincidence.
[ترجمه ترگمان]من به او درباره the که پیدا کرده بودم نگفتم؛ در واقع، به سرعت این را تصادفی تلقی کردم
[ترجمه گوگل]من به او نگفتم که دستنامه را پیدا کردم؛ در واقع، من به سرعت آن را به عنوان یک تصادف ساده رد کردم

5. He makes barely enough money delivering handbills to businesses and homes to pay his rent and buy food and beer.
[ترجمه ترگمان]او به اندازه کافی پول کافی برای اعلان handbills به شرکت ها و خانه ها برای پرداخت اجاره و خرید غذا و آبجو به دست می آورد
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی پول خرج کردن دستبندها را به شرکت ها و خانه ها می دهد تا اجاره اش را پرداخت و غذا و آبجو بخرند

6. Across the bottom of each handbill, in blue pencil, Soo wrote Milk.
[ترجمه ترگمان]روی کف هر handbill، در مداد آبی، سو نوشته بود: شیر
[ترجمه گوگل]Soo در زیر هر مجله، در مداد آبی، شیر را نوشت

7. You put the handbill in my room.
[ترجمه ترگمان]تو handbill رو تو اتاق من گذاشتی
[ترجمه گوگل]دستنامه را در اتاق من گذاشتی

8. Handbill advertisement, can be in urban village country advertisement of main crossing paste.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات handbill می تواند در تبلیغات روستایی دهکده شهری واقع شود
[ترجمه گوگل]تبلیغات جزوه، می تواند در تبلیغات روستای شهری از خیابان اصلی عبور می کند

9. Every morning it was he who put handbill in our washbowl .
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح اون آگهی رو تو washbowl گذاشته بود
[ترجمه گوگل]هر روز صبح آن را در دستشویی گذاشتیم

10. The article elaborated the handbill poster notice design creativity thought method and the creativity thought raise.
[ترجمه ترگمان]این مقاله آگهی تبلیغاتی اعلان خلاقیت طراحی را شرح داد و اندیشه خلاقیت را افزایش داد
[ترجمه گوگل]مقاله روش نامه تفکر خلاقیت طراحی پوستر و طراحی خلاقیت را افزایش داده است

11. This research future the handbill poster notice creation has also provided some methods and the mentality for us.
[ترجمه ترگمان]این آینده تحقیق نشان می دهد که ایجاد آگهی تبلیغاتی اعلان کرده است که برخی روش ها و ذهنیت ما را در بر دارد
[ترجمه گوگل]در این تحقیق آینده ایجاد آگهی پوستر دستگیره همچنین برخی روشها و ذهنیت را برای ما فراهم کرده است

12. Handbill : Publicity sheet, normally printed on one side only, for delivery by hand.
[ترجمه ترگمان]handbill: برگه تبلیغاتی معمولا فقط در یک طرف برای تحویل به دست چاپ می شود
[ترجمه گوگل]Handbill: ورق تبلیغاتی، معمولا به صورت یک طرف فقط برای تحویل به صورت دستی چاپ می شود

13. Give friend" L elder brother" the handbill of design, the house of his house recently also Be starting design, hereafter will exhibitmidnight.
[ترجمه ترگمان]به دوست برادر بزرگ ترش \"the of design\" (handbill of design)، خانه خانه اش نیز به تازگی طراحی و بعد از این شروع به طراحی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]به دوستان برادر بزرگتر بریتانیا، دست نامه طراحی، خانه خانه خود نیز به تازگی آغاز شده طراحی، در نهایت بعد از ظهر خواهد شد

14. A piece of small announce handbill did not make any impacts to their shop, and my advertisement and the goods that they sell do not have any conflict, then they promised very quickly to come down.
[ترجمه ترگمان]یک تکه اعلان کوچک اعلان کرد که هیچ اثری بر خرید آن ها نیست و آگهی من و چیزهایی که می فروشند، هیچ درگیری ندارند، پس آن ها به سرعت قول دادند که پایین بیایند
[ترجمه گوگل]یک قطعه اسکناس کوچک اعلام هیچ تاثیری بر روی فروشگاه خود نداشت و تبلیغ من و کالاهای فروشش هیچ درگیری نداشت، و آنها قول دادند که خیلی سریع به پایین برسند

15. There still is announce handbill inside.
[ترجمه ترگمان]هنوز یه اعلان هست که منتشر شده
[ترجمه گوگل]هنوز دستنامه ای در دست است


کلمات دیگر: