کلمه جو
صفحه اصلی

asbestos


معنی : پنبه نسوز، پنبه کوهی، سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
معانی دیگر : asbestus : پنبه نسوز، سنگ معدنی دارای رشته های بلند مانند امفیبل

انگلیسی به فارسی

( asbestus =) پنبه‌ی نسوز، پنبه کوهی، سنگ معدنی دارای رشته‌های بلند(مانند امفیبل)


آزبست، پنبه نسوز، پنبه کوهی، سنگ معدنی دارای رشتههای بلند


انگلیسی به انگلیسی

• fireproof material
asbestos is a grey material which does not burn, and is used in making some fireproof materials.

اسم ( noun )
مشتقات: asbestoid (adj.), asbestous (adj.)
(1) تعریف: one of two forms of a mineral that can be separated into fibers, is not combustible, and is resistant to chemical action, used to make fireproofing and insulating materials.

(2) تعریف: the material made from this mineral.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] (=asbestus) پنبه نسوز، پنبه کوهى، سنگ معدنى داراى رشته هاى بلند(مانند امفیبل )
[عمران و معماری] پنبه نسوز - پنبه کوهی - آزبست - سنگ پنبه
[مهندسی گاز] نسوز، پنبه نسوز
[نساجی] آسبست - پنبه کوهی - پنبه نسوز
[نفت] پنبه ی نسوز
[پلیمر] پنبه نسوز، آزبست
[آب و خاک] پنبه کوهی، دربرخی متون مترادف بارش آمده است.

مترادف و متضاد

پنبه نسوز (اسم)
asbestos

پنبه کوهی (اسم)
asbestos

سنگ معدنی دارای رشته های بلند (اسم)
asbestos

جملات نمونه

1. Asbestos can be used to insulate a cooking stove.
[ترجمه مهربان] از آزبست می توان برای عایق بندی اجاق غذا استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]Asbestos را می توان برای عایق کردن یک اجاق گاز استفاده کرد
[ترجمه گوگل]آزبست را می توان برای اجاق یک آشپزخانه استفاده کرد

2. Workers who handle asbestos need to wear protective clothing.
[ترجمه فرزانه] کارگرانی که با پنبه نسوز سروکار دارند, باید لباس های محافظ بپوشند.
[ترجمه ترگمان]کارگرانی که پنبه نسوز را کنترل می کنند باید لباس های محافظ بپوشند
[ترجمه گوگل]کارگران که از آزبست را اداره می کنند، باید لباس های محافظی بپوشند

3. The American government classifies both asbestos and environmental tobacco smoke as class one carcinogens.
[ترجمه ترگمان]دولت آمریکا هم پنبه نسوز و هم استعمال دخانیات را به عنوان یکی از مواد سرطان زا طبقه بندی کرد
[ترجمه گوگل]دولت آمریکا هر دو نوع آزبست و دود سیگار محیطی را به عنوان کانسارژن های کلاس 1 طبقه بندی می کند

4. Breathing asbestos - laden air may be hazardous to health.
[ترجمه ترگمان]تنفس سالم asbestos ممکن است برای سلامتی خطرناک باشد
[ترجمه گوگل]آزبست تنفس - هوای باران ممکن است برای سلامتی خطرناک باشد

5. Only products containing blue asbestos, which is today used only in very small quantities, will now be affected.
[ترجمه ترگمان]تنها محصولاتی که حاوی پنبه نسوز هستند، که امروزه تنها در مقادیر بسیار کم مورد استفاده قرار می گیرد، در حال حاضر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]در حال حاضر فقط محصولات حاوی آزبست آبی است که امروزه فقط در مقادیر بسیار کم استفاده می شود

6. Indeed, asbestos is a prime example of how marginal exposure to carcinogens does not cause disease.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، آزبست یک نمونه اصلی از این است که چگونه مواجهه حاشیه ای در مواد سرطان زا منجر به بیماری نمی شود
[ترجمه گوگل]در واقع، آزبست یک مثال ساده از چگونگی قرار گرفتن در معرض مواد سرطانزا است که باعث ایجاد بیماری نمی شود

7. Blue asbestos is known to be highly carcinogenic.
[ترجمه ترگمان]پنبه نسوز به شدت سرطان زا است
[ترجمه گوگل]آزبست آبی شناخته شده به شدت سرطان زا است

8. A third illustration is asbestos manufacture, which is implicated in fatal illness amongst employees and others.
[ترجمه ترگمان]تصویر سوم تولید آزبست است، که در بیماری های کشنده در میان کارکنان و دیگران دخیل است
[ترجمه گوگل]تصویر سوم تولید آزبست است که در بیماری کشنده در میان کارکنان و دیگران دخیل است

9. The asbestos partitions in our new co-op house became my intimate terror.
[ترجمه ترگمان]الیاف asbestos توی خونه جدید ما، ترس و وحشت من شد
[ترجمه گوگل]پارتیشن های آزبست در خانه ی جدید کارخانه ما تبدیل به ترور صمیمی من شد

10. Still the previous spills of asbestos in the factory had not led to any action by the workers.
[ترجمه ترگمان]هنوز نشت قبلی آزبست در کارخانه به هیچ اقدام کارگران منجر نشده است
[ترجمه گوگل]با این حال ریخته گری قبلی آزبست در کارخانه به هیچ وجه توسط کارگران منجر نشد

11. Ruby's solicitor has dealt with a number of asbestos cases connected with the Swindon Works.
[ترجمه ترگمان]وکیل روبی با تعدادی از موارد آزبست مرتبط با آثار Swindon سروکار داشته است
[ترجمه گوگل]وکیل روبی با تعدادی موارد آزبست مرتبط با آثار Swindon برخورد کرده است

12. But Selikoff persisted in his campaign against asbestos, aided and abetted by labor unions and environmental groups.
[ترجمه ترگمان]اما Selikoff در مبارزه خود با آزبست، کمک و حمایت از اتحادیه های کارگری و گروه های زیست محیطی پافشاری کرد
[ترجمه گوگل]اما Selikoff در مبارزه خود علیه آزبست ادامه داد، که توسط اتحادیه های کارگری و گروه های زیست محیطی کمک و پشتیبانی می شد

13. They issued asbestos gloves, but we never carried them.
[ترجمه ترگمان]آن ها دستکش های asbestos را کردند، اما ما هرگز آن ها را حمل نکردیم
[ترجمه گوگل]آنها دستکش های آزبست را صادر کردند، اما ما آنها را هرگز حمل نکردیم

14. The cancer was possibly caused by exposure to asbestos.
[ترجمه ترگمان]سرطان ممکن است ناشی از قرار گرفتن در معرض آزبست بوده باشد
[ترجمه گوگل]سرطان احتمالا ناشی از قرار گرفتن در معرض آزبست است

پیشنهاد کاربران

asbestos ( شیمی )
واژه مصوب: پنبۀ نسوز
تعریف: کانی سیلیکاتی لیفی شکلی که در برابر گرما مقاوم و ازنظر شیمیایی بی اثر است


کلمات دیگر: