کلمه جو
صفحه اصلی

titrate


معنی : عیار گرفتن، عیارچیزی را معین کردن
معانی دیگر : از طریق تیتراسیون سنجیدن، تیتر کردن

انگلیسی به فارسی

عیارچیزی را معین کردن، عیار گرفتن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: titrates, titrating, titrated
مشتقات: titration (n.)
• : تعریف: to determine the amount of a substance in (a solution) by adding a standard liquid reagent of known concentration and measuring the volume required to produce a specified reaction such as a change in color or form.

• add solution of known concentration to solution of unknown concentration (chemistry)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] تیتر کردن

مترادف و متضاد

عیار گرفتن (فعل)
test, prove, assay, titrate

عیار چیزی را معین کردن (فعل)
titrate

جملات نمونه

1. Titrate the mixed solution with ethanol solution of acetic acid.
[ترجمه ترگمان]محلول مخلوط را با محلول اتانول اسید استیک مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]محلول مخلوط با محلول اتانول اسید استیک را تثبیت کنید

2. A buret is used to titrate liquids.
[ترجمه ترگمان]A برای titrate مایعات استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک بورت برای تست مایع استفاده می شود

3. Titrate the solution with 0. 01 M potassium permanganate until a light red colour appears.
[ترجمه ترگمان]راه حل را با صفر تنظیم کنید ۰۱ M پتاسیم permanganate تا زمانی که رنگ قرمز روشن نمایان شود
[ترجمه گوگل]محلول را با 0 01 میلی گرمی پرمنگنات پتاسیم تثبیت کنید تا رنگ قرمز روشن ظاهر شود

4. Add Ferroin indicator and titrate with 0. 025 N ferrous ammonium sulphate solution.
[ترجمه ترگمان]شاخص Ferroin و titrate را با صفر اضافه کنید [ ۰۲۵ ]، محلول سولفات آمونیوم آهنی
[ترجمه گوگل]اضافه کردن شاخص Ferroin و تثبیت با 0 025 N محلول سولفات آمونیوم آهن

5. On this paper the microscale titrate analysis experimental microscale titrate installation of made by oneself.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله تجزیه و تحلیل titrate titrate microscale installation titrate که توسط خود ساخته شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تحلیل میکروسکوپ تریتراسیون، میکروسکوپ آزمایشگاهی نصب شده توسط خود را ساخته شده است

6. Use 0. 1M standard NaOH solution titrant to titrate the solution from red colour to orange.
[ترجمه ترگمان]از صفر استفاده کنید ۱ M برای حل محلول از رنگ قرمز به پرتقال استفاده می شود
[ترجمه گوگل]از تیترنت 1/0 استاندارد استاندارد NaOH برای تثبیت محلول از رنگ قرمز تا پرتقال استفاده کنید

7. Titration:use a standard solution to titrate with a sample solution to find its molarity .
[ترجمه ترگمان]Titration: از یک راه حل استاندارد برای حل molarity با یک محلول نمونه برای پیدا کردن مولاریته آن استفاده کنید
[ترجمه گوگل]تیتاسیون از یک راه حل استاندارد برای تجمع با یک محلول نمونه برای پیدا کردن مولییت خود استفاده کنید

8. Finally obtains the precisionhighest titrate speed through the analysis comparison, order to old standard improvement.
[ترجمه ترگمان]در نهایت سرعت titrate precisionhighest از طریق مقایسه تحلیل، به بهبود استاندارد قدیمی دست می یابد
[ترجمه گوگل]در نهایت، سرعت دقیق تایتست را از طریق مقایسه تجزیه و تحلیل، به منظور بهبود استاندارد استاندارد، به دست می آوریم

9. Use a standard solution to titrate a sample solution to find its molarity.
[ترجمه ترگمان]از یک راه حل استاندارد برای پیدا کردن محلول نمونه برای پیدا کردن مولاریته آن استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از یک راه حل استاندارد برای تجمع یک محلول نمونه برای پیدا کردن مولدیش استفاده کنید

10. Titrate some chloroform and observe.
[ترجمه ترگمان] یه مقدار داروی بی هوشی انجام بده و نگاه کن
[ترجمه گوگل]برخی از کلروفرم را تثبیت کرده و مشاهده کنید

11. The effects of the method repeatability, sample mass, standard titrate solution and enviroment temperature on the uncertainty of PTA acid value determined with titrimetry were assessed and discussed.
[ترجمه ترگمان]اثرات تکرارپذیری روش، جرم نمونه، محلول titrate استاندارد و دمای enviroment بر عدم قطعیت مقدار اسید PTA تعیین و مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]اثرات تکرارپذیری روش، جرم نمونه، محلول تیتراسیون استاندارد و درجه حرارت محیط بر عدم قطعیت مقدار اسید پتاسیم تعیین شده با استفاده از تیتر ماتریکس ارزیابی و مورد بحث قرار گرفت


کلمات دیگر: