کلمه جو
صفحه اصلی

vitriol


معنی : زاج، توتیا، تند و سوزنده، جوهر گوگرد زدن به، نمک جوهر گوگرد، سخن تند
معانی دیگر : (شیمی) زاج، کات، زاج زرد، اسید سولفوریک، (سخن یا نگارش) تندی، تلخی، نیش، کات زدن به، زاج زدن، vitriolic نمک جوهرگوگرد، جوهرگوگرد اسیدسولفوریک زدن به

انگلیسی به فارسی

( vitriolic ) نمک جوهرگوگرد، زاج، توتیا، سخن تند،جوهرگوگرد (اسیدسولفوریک) زدن به، تند و سوزنده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: sulfuric acid.

(2) تعریف: any of several metallic sulfates, such as copper sulfate or zinc sulfate.

(3) تعریف: a very biting or harsh quality, as in criticism, or language having such a quality.

- The losing candidate's concession speech, far from being gracious, was dripping with vitriol.
[ترجمه ترگمان] سخنرانی امتیازی از دست دادن کاندیدای بازنده، که بسیار دور از بخشنده بودن بود، با تلخی همراه بود
[ترجمه گوگل] سخنرانی تسلیم شدن نامزدی کاندیدایی، دور از لطف و عنایت، با سحر و جادو افتاده بود
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: vitriols, vitrioling, vitrioled
• : تعریف: to use vitriol on.

• biting sarcasm; glassy metallic sulfate; sulfuric acid (archaic)
vitriol is speech or writing that is full of hatred and bitterness and that is deliberately intended to cause distress or pain; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] کات، زاج

مترادف و متضاد

زاج (اسم)
alum, vitriol, sulphate, sulfate

توتیا (اسم)
vitriol, sulphate, sulfate

تند و سوزنده (اسم)
vitriol

جوهر گوگرد زدن به (اسم)
vitriol

نمک جوهر گوگرد (اسم)
vitriol

سخن تند (اسم)
vitriol

bitterness


Synonyms: acrimoniousness, contempt, disdain, hatefulness, hostility, malevolence, maliciousness, nastiness, sarcasm, venom, virulence


جملات نمونه

1. blue vitriol
کات کبود

2. green vitriol
زاج سبز

3. His attack on the government was pure vitriol.
[ترجمه ترگمان]حمله او به دولت گناه محض بود
[ترجمه گوگل]حمله او به حکومت، سحابی خالص بود

4. The vitriol he hurled at members of the press knew no bounds.
[ترجمه ترگمان]آتشی که به سوی اعضای مطبوعات پرتاب کرد، هیچ مرزی نمی شناسد
[ترجمه گوگل]ویلیوم که در اعضای مطبوعات پرورش داده بود، هیچ محدودیتی نداشت

5. As the morning wore on the level of vitriol rose.
[ترجمه ترگمان]همان طور که صبح روز به پایان می رسید، آتش شدت می یافت
[ترجمه گوگل]همانطور که صبح بر روی سطح گل سرخ و گل سرخ

6. We write vitriol about each other in our newspapers.
[ترجمه ترگمان]در روزنامه ها راجع به هم حرف می زنیم
[ترجمه گوگل]ما در مجلاتمان در مورد یکدیگر می نویسیم

7. The paper studies grinding classification according to vitriol calcigenous process mineralogy and substance for integrate utilize.
[ترجمه ترگمان]این مقاله طبقه بندی کننده را با توجه به تجزیه و تحلیل فرآیند تجزیه و تجزیه و تجزیه و تحلیل فرآیند تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله مقیاس طبقه بندی سنگزنی با توجه به کانی شناسی فرآیند کادمیوم کلرید و ماده برای استفاده از ادغام

8. He is a writer who has often been criticized by the press but never before with such vitriol.
[ترجمه ترگمان]او نویسنده ای است که اغلب توسط مطبوعات مورد انتقاد قرار گرفته است، اما هرگز پیش از این با این تلخی محکوم نشده است
[ترجمه گوگل]او نویسنده ای است که اغلب از طریق مطبوعات مورد انتقاد قرار گرفته است اما هرگز با چنین تب و تاب نیست

9. It was a sort of devil's crucible, giving off poisonous fumes, just like a bowl of vitriol.
[ترجمه ترگمان]این یک نوع امتحان شیطانی بود که از دود سمی درست شده بود، درست مثل یک کاسه of
[ترجمه گوگل]این نوعی از نوعی شیطان شیطان بود که ذرات سمی آن را درست کرده بود، درست مثل یک کاسه سیب زمینی

10. Townshend was said to be quietly delighted to still inspire such vitriol.
[ترجمه ترگمان]می گفتند که هنوز خیلی خوشحال می شود که باز هم چنین vitriol را الهام کند
[ترجمه گوگل]گفته می شود Townshend بی سر و صدا خوشحال است که هنوز الهام بخش از چنین vitriol

11. It is reported that fusel oil can be used for synthesising mixing esters mainly inclusding amyl acetate when it is heated and back-flowed with Catalyst oil of vitriol or canon exchange resin.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که fusel fusel را می توان برای اختلاط synthesising، عمدتا به صورت آمیل acetate استات بدست آورد، هنگامی که آن حرارت داده شد و پس از آن با روغن Catalyst یا صمغ تبادل canon جریان یافت
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که روغن فیوز برای سنتز استریل مخلوط کردن عمدتا آمیل استات را می توان با استفاده از کاتالیست روغن تبخیر و یا رزین مبادله کانونی گرم و برگشت داد

12. Methods: The content of polysaccharides was detected by phenol - vitriol colorimetry method.
[ترجمه ترگمان]روش ها: محتوای polysaccharides توسط روش colorimetry phenol تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]روش ها: محتوای پلی ساکارید ها با استفاده از روش رنگ سنجی فنول - ویتیوول شناسایی شد

13. Introduction is given to modification of conventional contaminated acid neutralizing system so as to produce zinc vitriol, copper sulphate and crude cadmium and recover cobalt residue.
[ترجمه ترگمان]مقدمه به اصلاح سیستم خنثی کردن اسید آلوده مرسوم داده می شود تا آتش روی، سولفات مس و کادمیم خام را تولید کرده و باقیمانده کبالت را بازیابی کند
[ترجمه گوگل]مقدمه به اصلاح سیستم خنثی سازی اسید آلوده منتهی می شود تا تولید سدیم روی، سولفات مس و کادمیوم خام و بازیافت کبالت را حفظ کند

14. Production technics of producing manganese sulphate, aluminum sulphate, zinc sulphate and ferric oxide series paint using the waste vitriol and byproduct in titanium dioxide production are introduced.
[ترجمه ترگمان]تولید technics تولید کنندگان منگنز، سولفات منیزیم، سولفات روی، سولفات روی و فریک اکسید با استفاده از زاج سفید و محصولات فرعی تولید گاز دی اکسید تیتانیوم، معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]تکنولوژی تولید سولفات منگنز، سولفات آلومینیوم، سولفات روی و رنگ سرخ اکسید فریم با استفاده از سولفیدیل و ضایعات زباله در تولید دی اکسید تیتانیوم معرفی شده است

اصطلاحات

blue vitriol

کات کبود


green vitriol

زاج سبز


پیشنهاد کاربران

۱ - اسید سولفوریک
۲ - انتقاد بسیار شدید/کوبنده، very cruel and bitter criticism
there are immediately people who will hit back with that with all sorts of vitriol.

[noun]
تندی، زنندگی، تلخی

Now, Israelis of many political persuasions hope Bibi’s departure will eliminate some of the💥 vitriol💥 that has characterized politics under his leadership

POLITICO. com@


کلمات دیگر: