کلمه جو
صفحه اصلی

slurry


معنی : ماده ابکی
معانی دیگر : (بنایی) دوغاب، ماده ابکی مثل اب اهک، تبدیل به محلول ابکی کردن، ابکی، لکه دار کردن، مبهم

انگلیسی به فارسی

ماده ابکی (مثل آب اهک)، تبدیل به محلول ابکی کردن،ابکی، لکه دار کردن، مبهم


انگلیسی به انگلیسی

• thin liquid mixture, insoluble particles combined with a liquid
slurry is a watery mixture of something such as mud, cement, or manure.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] دوغاب، شلاب
[عمران و معماری] دوغاب سیمان - گلاب - گل حفاری - گل روان
[زمین شناسی] گل روان، دوغاب
[پلیمر] دوغاب
[آب و خاک] گل روان

مترادف و متضاد

ماده ابکی (اسم)
slurry

جملات نمونه

1. Slurry stored for any length of time undergoes anaerobic fermentation - and becomes very unpleasant when disturbed.
[ترجمه ترگمان]Slurry برای هر مدت زمانی تحت فشار غیر هوازی ذخیره می شوند - و هنگامی که مزاحم می شوند، بسیار ناخوشایند می شود
[ترجمه گوگل]دوغاب که برای هر دوره ذخیره می شود، تخمیر ناخوشایند می شود و زمانی که آشفته می شود بسیار ناخوشایند می شود

2. Another is to transport coal slurry by pipeline from mines to power stations situated in areas of high electricity demand.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از مردم این است که جریان اسلاری زغال سنگ را از طریق خط لوله از معادن به ایستگاه های برق واقع در مناطق تقاضای برق بالا انتقال دهد
[ترجمه گوگل]دیگر این است که حمل و نقل زغال سنگ از طریق خط لوله از معادن به نیروگاه های واقع در مناطق با تقاضای برق بالا حمل و نقل

3. The basic approach is to apply a slurry of fine alumina powder to a model of the tooth stub.
[ترجمه ترگمان]رویکرد اصلی این است که یک ماده شوینده از پودر آلومینا را به یک مدل از خرد دندان اعمال کنید
[ترجمه گوگل]رویکرد اصلی این است که دوغاب از پودر آلومینا خوب را به یک مدل خرد دندان اضافه کنید

4. The mix forms a slurry which is rolled out and heated to remove water, then thickened into a solid strip.
[ترجمه ترگمان]این مخلوط یک سیلی را تشکیل می دهد که برای حذف آب حرارت داده می شود و سپس به یک نوار جامد تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]مخلوط دوغاب را تشکیل می دهد که برای خارج کردن آب از آب خارج می شود و سپس به یک نوار جامد ضخیم می شود

5. Biofuels include crops and trees, sewage and animal slurry, and industrial and domestic wastes.
[ترجمه ترگمان]سوخت های زیستی شامل محصولات و درختان، فاضلاب و ضایعات حیوانی و زباله های صنعتی و خانگی هستند
[ترجمه گوگل]سوخت های زیستی شامل محصولات و درختان، فاضلاب و دوغاب حیوانات و زباله های صنعتی و خانگی است

6. So the slurry goes into large storage tanks or lagoons.
[ترجمه ترگمان]بنابراین دوغاب به مخازن ذخیره سازی بزرگ یا تالاب ها می رود
[ترجمه گوگل]بنابراین مایع به مخازن بزرگ ذخیره یا lagoons می رود

7. On the farm, slurry from solid and urine residues is digested by anaerobic bacteria in closed chambers.
[ترجمه ترگمان]در مزرعه، اسلاری از باقی مانده های جامد و ادرار توسط باکتری های بی هوازی در حفره های بسته هضم می شود
[ترجمه گوگل]در مزرعه، مایع از بقایای جامد و ادرار باکتری های بی هوازی در اتاق های بسته هضم می شود

8. The middle aged man was pulled from the slurry tank by firemen.
[ترجمه ترگمان]مرد میان سال توسط ماموران آتش نشانی از مخزن فاضلاب بیرون کشیده شد
[ترجمه گوگل]مرد میانسال از سوی مخازن مایع توسط آتش نشانان کشیده شد

9. Far from being a resource, most farmers see slurry as just another form of industrial waste.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشاورزان به این دلیل که به عنوان یک منبع مورد استفاده قرار می گیرند به شکل دیگری از زباله صنعتی می بینند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک منبع، اکثر کشاورزان به عنوان یک نوع دیگری از زباله های صنعتی دودکش را در نظر می گیرند

10. An ion exchange process creates an aqueous slurry of platelets of molecular dimensions.
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند تبادل یونی یک جریان آبی از پلاکت ها را در ابعاد مولکولی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]یک فرآیند تبادل یونی یک مخلوط آب پلاستیکی از ابعاد مولکولی ایجاد می کند

11. As they ran over the pulleys, a slurry of sand or tungsten carbide was poured on the wire.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها از روی قرقره ها شروع به دویدن کردند، توده ای از ماسه یا تنگستن بر روی سیم ریخته شد
[ترجمه گوگل]در حالیکه آنها بر روی باند ها سوار می شدند، مایع ماسه یا کاربید تنگستن بر روی سیم ریخته شد

12. The wet slurry was then dug out and taken in barrows to be spread over drying ovens.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن دوغاب تر را کندند و به barrows بردند تا روی کوره خشک شوند
[ترجمه گوگل]سپس خمیر مرطوب کشف شد و در بارگیرها قرار گرفت تا بر روی اجاق های خشک شدن پخش شود

13. Three slurry blasting agents were tested employing various cellular particles.
[ترجمه ترگمان]سه عامل آبی با به کارگیری ذرات سلولی مختلف مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]سه عامل انفجار مایع با استفاده از ذرات مختلف سلولی مورد آزمایش قرار گرفتند

14. Thus, chemical gas foamed cement slurry system.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، گاز شیمیایی، سیستم فشرده سازی سیمان را تشدید می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، گاز مایع شیمیایی فوم سولفوریک سیستم

پیشنهاد کاربران

دوغاب

محلول مانند
سوسپانس مانند

slurry ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: دوغاب 1
تعریف: مخلوطی از مایع و جامدات ریز نامحلول


کلمات دیگر: