کلمه جو
صفحه اصلی

stripping

انگلیسی به فارسی

سلب کردن، برهنه کردن، محروم کردن از، لخت کردن، چاک دادن، تهی کردن


دیکشنری تخصصی

[شیمی] رنگ گیری
[عمران و معماری] از جا کندگی - برداشت لایه رو - پیاده نمودن قالب - تراش لایه رو - قالب برداری - کندگی - روبازه - روتراشی - زدودگی
[برق و الکترونیک] لخت کردن برداشتن روکش فلزی، مانند وقتی که قسمتهای نامطلوب مدار چاپی زدوده می شود .
[زمین شناسی] خاکبرداری،باطله برداری - عمل عکس استخراج با حلال می باشد. بدین ترتیب که پس از آن که فلز از فاز آبی به فاز آلی وارد می گردد، توسط یک محلول شستشو مانند آب مجدداً به فاز آبی بازگردانده می شود.
[نساجی] رنگزدایی - رنگبری از کالای نساجی - رنگبر - خارج کردن رنگ جذب شده به منسوج از آن بدون آسیب رساندن به مولکول رنگینه - انتقال الیاف از سطح سیلندر خاردار با سرعت بیشتر به سطح سیلندر خاردار با سرعت کمتر
[معدن] باطلهبرداری (معادن روباز)
[آب و خاک] برداشت خاک سطحی

پیشنهاد کاربران

در معماری و مرمت ابنیه =
پاکسازی . رویه برداری. برچیدن. بازکردن. درزبندی. زدودگی. پریدگی.

جداکننده از. . . ( شیمی )

دفع - زدایش ( درمهندسی شیمی )

برداشتن ( منابع طبیعی )

لخت شدن

( در دامپزشکی ) خالی کردن ( پستان از مواد زائد بوسیله دوشش )

عریان شدگی روسازی

stripping ( مهندسی مواد و متالورژی )
واژه مصوب: بیرون کِشی
تعریف: جدا کردن مدل از قالب یا جعبۀ ماهیچه از ماهیچه

در استخراج : واجذب، عریان سازی


کلمات دیگر: