کلمه جو
صفحه اصلی

bricklayer


معنی : خشت مال، آجرچین
معانی دیگر : (محلی) رجوع شود به: brittle، بنایی که با آجر کار می کند

انگلیسی به فارسی

آجرچین، خشت مال


bricklayer، خشت مال، آجرچین


انگلیسی به انگلیسی

• one who lays bricks, mason
a bricklayer is a person whose job is to build walls using bricks.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آجرچین

مترادف و متضاد

خشت مال (اسم)
bricklayer

آجرچین (اسم)
bricklayer

جملات نمونه

1. After he left school, he tried his hand at a variety of jobs—bricklayer, cinema usher, coal man.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه مدرسه را ترک کرد، او دست او را در انواع مشاغل، بنا، سینما، مرد زغال سنگ، امتحان کرد
[ترجمه گوگل]پس از ترک مدرسه، او دست خود را در کارهای مختلف، آجر، سینما، مرد زغال سنگ، سعی کرد

2. The bricklayer on the roof was calling for more tiles.
[ترجمه ترگمان]The روی سقف به دنبال کاشی های بیشتری بود
[ترجمه گوگل]سنگ تراشی بر روی سقف خواستار کاشی های بیشتری شد

3. A bricklayer lays bricks to make a wall.
[ترجمه ترگمان]bricklayer برای ساختن یک دیوار آجر کار می گذارد
[ترجمه گوگل]یک سازنده آجر، آجر را برای ایجاد یک دیوار می کند

4. He was a bricklayer—a big, strapping fellow.
[ترجمه ترگمان] اون یه معمار بزرگ و تنومند بود
[ترجمه گوگل]او یک آجر سنگی بود، یکی از اعضای بزرگ و بزرگ

5. His father had been a bricklayer by trade.
[ترجمه ترگمان]پدرش با تجارت، یک معمار بود
[ترجمه گوگل]پدرش از طریق تجارت، آجر سنگی بود

6. Bricklayer Mark Tobin has already done so . . . and his policy is still valid.
[ترجمه ترگمان]\"مارک تابین\" قبلا این کار را کرده و سیاست او هنوز هم معتبر است
[ترجمه گوگل]مارک توبین، سازنده سنگ آهک، قبلا چنین کاری کرده است و سیاست او هنوز معتبر است

7. In 1910 Hilton Anderson's foreman bricklayer was killed when he fell while demolishing a brick kiln.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۱۰ رئیس پلیس bricklayer، بنا به تخریب یک کوره آجری، کشته شد
[ترجمه گوگل]در سال 1910، هنگامی که او در حالی که یک کوره آجر را سقوط کرد، کشته شد

8. Klang, then: the concise ongoing panache of bricklayer indie.
[ترجمه ترگمان]Klang، سپس: the مداوم of bricklayer
[ترجمه گوگل]کلنگ، پس از آن مبهم در حال اجرا مختصر از bricklayer indie

9. Moreover, many of yesterday's jobs, from Spanish bricklayer to Street trader, are not coming back.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بسیاری از مشاغل دیروز، از bricklayer اسپانیایی گرفته تا تاجر استریت، باز نمی گردند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بسیاری از مشاغل دیروز، از سنگ تراشی اسپانیایی تا معامله گران خیابانی، در حال بازگشت نیستند

10. The boy was apprenticed to a bricklayer.
[ترجمه ترگمان]این پسر به عنوان شاگردی از یک معمار، استخدام شده بود
[ترجمه گوگل]این پسر به یک سنگ تراشی متکا بود

11. Moreover, many of yesterday's jobs, from Spanish bricklayer to Wall Street trader, are not coming back.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بسیاری از مشاغل دیروز، از bricklayer اسپانیایی گرفته تا تاجران استریت، باز نمی گردند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بسیاری از مشاغل دیروز، از سنگاپور اسپانیایی تا معامله گر وال استریت، برگشت نخواهند کرد

12. Li jerry-building behavior : bricklayer : buy inferior cement, buy inferior tiles.
[ترجمه ترگمان]لی رفتار ساخت وساز ساز: bricklayer: خرید سیمان نامرغوب، خرید کاشی های نامرغوب
[ترجمه گوگل]کارخانه سازنده Li jerry-building، خرید سیمان پایین تر، خرید کاشی های زیرزمینی

13. Soane was born in Goring on Thames, where his father was a bricklayer and he began his career as an errand-boy.
[ترجمه ترگمان]Soane در goring بر روی رودخانه تایمز متولد شد، جایی که پدرش معمار بود و شغلش را به عنوان یک پسر ماموریت آغاز کرد
[ترجمه گوگل]Soane در Goring در Thames متولد شد، جایی که پدرش آجر سنگی بود و او کار خود را به عنوان یک فرزند آغاز کرد

14. Building workers walked out during the morning in protest at the sacking of a bricklayer.
[ترجمه ترگمان]کارگران ساختمانی در طول صبح در اعتراض به اخراج of پیاده شدند
[ترجمه گوگل]کارگران ساختمان در صبح روز جمعه در اعتراض به اخراج یک آجر سنگی راه افتادند

پیشنهاد کاربران

آجر چین

کارگر

آجر چین . کارگر . کارکن

آجر چین
Someone who lays breaks

بنا، آجرکار


کلمات دیگر: