کلمه جو
صفحه اصلی

sone


معنی : واحد کیفی صدا برای یک شنونده
معانی دیگر : (واحد سنجش بلندی صدا) سون

انگلیسی به فارسی

واحد کیفی صدا برای یک شنونده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of loudness equal to the loudness of a sound of one kilohertz at forty decibels above the threshold of hearing of a listener.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] سون واحد بلندی طبق تعریف تون 1 کیلو هرتز نمونه 40 dB بالاتر از آستانه شنوایی فرد شنونده بلندی یک سون را ایجاد می کند. بلند ی صدایی که طبق تشخیص شنونده n بار از تون یک سون بلندتر است . n سون است . یکی میلی سون برابر با 0/001 سون است .

مترادف و متضاد

واحد کیفی صدا برای یک شنونده (اسم)
sone

جملات نمونه

1. I took our two-month-old sone and fled after the fourth time my husband struck me.
[ترجمه ترگمان]بعد از چهارمین باری که شوهرم به من حمله کرد، sone دو ماهه را گرفتم و فرار کردم
[ترجمه گوگل]من نیمی از دو ماههام را گرفتم و پس از چهارمین بار منو از من دور کرد

2. I often wonder why sone parents allow their children to watch violent movies.
[ترجمه ترگمان]من اغلب تعجب می کنم که چرا والدین sone به فرزندان خود اجازه دیدن فیلم های خشن را می دهند
[ترجمه گوگل]من اغلب تعجب می کنم که چرا والدین دون اجازه می دهند فرزندان خود را به تماشای فیلم های خشونت آمیز

3. Have you heard the sone"Ten Little Indian Boys"before?
[ترجمه ترگمان]آیا قبلا نام \"ده پسر کوچولو هندی\" را شنیده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما شنیده اید؟

4. In sone markets there may be only one seller. Such a situation is called a monopoly.
[ترجمه ترگمان]در بازارهای sone ممکن است تنها یک فروشنده وجود داشته باشد چنین موقعیتی انحصار نامیده می شود
[ترجمه گوگل]در بازارهای ناپایدار ممکن است تنها یک فروشنده باشد چنین وضعیتی یک انحصار است

5. In the civil proceedings overseas, sone of then lay particular stress on protection of the parties' right, while others emphasize more on realizing the judges' right.
[ترجمه ترگمان]در اقامه دعوی مدنی در خارج از کشور، از آن زمان به بعد استرس ویژه ای بر حفاظت از احزاب وجود دارد، در حالی که دیگران بیشتر بر تحقق حق قضاوت تاکید دارند
[ترجمه گوگل]در روند مدنی در خارج از کشور، پس از آن، استحکام ویژه ای را در حمایت از حق احزاب ایجاد می کند، در حالی که برخی دیگر بر اهمیت قضات بیشتر تأکید دارند

6. Sone people just have bad luck. I wish you didn't have to go through this.
[ترجمه ترگمان]مردم sone فقط شانس بد دارند ای کاش مجبور نبودی این کار رو بکنی
[ترجمه گوگل]مردم نابینا خوشبخت هستند آرزو می کنم که مجبور نباشید این کار را انجام دهید

7. I'd like to buy sone Chinese handicrafts.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم صنایع دستی چینی sone بخرم
[ترجمه گوگل]من می خواهم به خرید صنایع دستی چینی

8. Sone unseen fingers, like an idle breeze.
[ترجمه ترگمان]انگشتان نادیدنی مانند نسیمی که نادیده گرفته باشد
[ترجمه گوگل]انگشتان غیرقابل مشاهده، مانند یک نسیم بیکار

9. There are sone books in the bank of a river.
[ترجمه ترگمان]چند کتاب در بانک یک رودخانه وجود دارد
[ترجمه گوگل]کتابهای دونده در بانک رودخانه وجود دارد

10. It may take sone sweat and tears.
[ترجمه ترگمان]این کار ممکن است باعث ایجاد عرق و اشک شود
[ترجمه گوگل]ممکن است عرق و اشکی ایجاد شود

11. Please give me sone ketchup and napkins.
[ترجمه ترگمان] لطفا به من یه دونه سس ketchup و دستمال کاغذی بده
[ترجمه گوگل]لطفا کچاپ و دستمال را به من بده

12. Could you tell me sone more about the company culture?
[ترجمه ترگمان]می تونی راجع به فرهنگ شرکت اطلاعات بیشتری به من بگی؟
[ترجمه گوگل]می توانید به من بگویید که بیشتر درباره فرهنگ شرکت صحبت می کنید؟

13. Everyone has a right to be stupid. Sone just abuse the privilege.
[ترجمه ترگمان] همه حق دارن احمق باشن فقط از این امتیاز استفاده کن
[ترجمه گوگل]هر کس حق دارد احمق باشد تنها به نفع این امتیاز است

14. "What he is saying is probably right, but as finance minister, he shouldn't keep repeating it(sentence dictionary)," said Keio University political science professor Yasunori Sone.
[ترجمه ترگمان]Yasunori sone، استاد علوم سیاسی دانشگاه Keio، گفت: \"آنچه او می گوید احتمالا درست است، اما به عنوان وزیر دارایی، او نباید تکرار کند (فرهنگ لغت)\"
[ترجمه گوگل]وی گفت: 'آنچه که او می گوید احتمالا درست است، اما به عنوان وزیر امور مالی، نباید آن را تکرار کرد (فرهنگ لغت جمله)'، گفت: Yasunori سون، استاد علوم سیاسی دانشگاه Keio

15. On occasion of unpremediated accidental defense, if there are unpremediated actions to sone extent and the actor can't prevent the illegal offense happening, it can't be convicted of crime.
[ترجمه ترگمان]به مناسبت دفاع تصادفی unpremediated، اگر اقدامات unpremediated تا حد زیادی انجام شود و بازیگر نمی تواند از وقوع جرم غیرقانونی جلوگیری کند، محکوم به جرم نخواهد شد
[ترجمه گوگل]به مناسبت دفاع تصادفی پیش بینی نشده، اگر اقدامات احتیاطی صورت نگیرد و بازیگر نمی تواند جلوگیری از جرم غیرقانونی باشد، نمی توان از جرم محروم شد


کلمات دیگر: