کلمه جو
صفحه اصلی

tuned


معنی : کوک شده، میزان شده، وفق یافته
معانی دیگر : میزان شده، وفق یافته، کوک شده

انگلیسی به فارسی

میزان شده، وفق یافته، کوک شده


کوک شده، میزان شده، وفق یافته


دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] تنظیم شده

مترادف و متضاد

کوک شده (صفت)
keyed, tuned

میزان شده (صفت)
tuned

وفق یافته (صفت)
tuned

جملات نمونه

1. before the concert they tuned their instruments
پیش از کنسرت،سازهای خود را کوک کردند.

2. this car's engine needs to be repaired and tuned up
موتور این اتومبیل باید تعمیر و میزان شود.

3. All the musical instruments had been tuned up before the concert began.
[ترجمه ترگمان]تمام آلات موسیقی پیش از شروع کنسرت به صدا درآمده بودند
[ترجمه گوگل]همه سازهای موسیقی پیش از شروع کنسرت، تنظیم شده بود

4. His radio is permanently tuned to Radio
[ترجمه ترگمان]رادیو او برای همیشه به رادیو گوش داده می شود
[ترجمه گوگل]رادیو او دائما به رادیو تنظیم شده است

5. After the orchestra had tuned up, the conductor walked on to the stage.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه ارکستر به صدا درآمد، رهبر ارکستر به روی صحنه رفت
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه ارکستر تنظیم کرد، هادی وارد مرحله شد

6. These instruments are very finely tuned.
[ترجمه نیلوفر] این آلات موسیقی به خوبی کوک شده اند
[ترجمه ترگمان]این ابزار به خوبی تنظیم شده اند
[ترجمه گوگل]این ابزار بسیار ریز تنظیم شده است

7. He tuned his radio to the police frequency.
[ترجمه ترگمان]رادیو را با فرکانس پلیس تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]او رادیو خود را به فرکانس پلیس تنظیم کرد

8. The radio was tuned to the BBC World Service.
[ترجمه ترگمان]این رادیو با سرویس جهانی بی بی سی تنظیم شد
[ترجمه گوگل]رادیو به سرویس جهانی بی بی سی وصل شد

9. They tuned up and sang a song.
[ترجمه ترگمان]آن ها را صدا کردند و یک آهنگ خواندند
[ترجمه گوگل]آنها تنظیم کرده و یک آهنگ را آواز خواندند

10. She just doesn't seem to be tuned in to her students' needs.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که او به نیازهای دانش آموزانش توجه داشته باشد
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد که او به نیازهای دانش آموزانش متصل باشد

11. More than 150 million Americans tuned in to watch the final episode.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۱۵۰ میلیون آمریکایی برای تماشای اپیزود نهایی به این موضوع توجه کردند
[ترجمه گوگل]بیش از 150 میلیون آمریکایی در حال تماشای قسمت آخر هستند

12. Before he began to play, Harry tuned up his banjo.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که شروع به بازی کند
[ترجمه گوگل]هری قبل از شروع به بازی، بانجو را تنظیم کرد

13. She tuned her television set to the film channel.
[ترجمه ترگمان]او تلویزیون خود را روی کانال فیلم تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]او تلویزیون خود را به کانال فیلم تنظیم کرد

14. The project is still under discussion, so stay tuned.
[ترجمه ترگمان]این پروژه هنوز تحت بحث است، بنابراین تنظیم شده
[ترجمه گوگل]این پروژه هنوز در حال بحث است، بنابراین باقی بمانید

15. Voters always elect the candidate most tuned in to their needs.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان همواره نامزد را برای نیازهای خود انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]رأی دهندگان همیشه کاندیدانی را که بیشتر به نیازهایشان نیاز دارند، انتخاب می کنند

پیشنهاد کاربران

Stay tuned for yourself and yourself

stay tuned: گوش به زنگ باشید [برای خبری که به زودی می آید]

کنترل


کلمات دیگر: