کلمه جو
صفحه اصلی

fresco


معنی : نقاشی ابرنگی روی گچ، نقاشی با آبرنگ روی گچ، نقاشی ابرنگی کردن
معانی دیگر : (روش یا هنر نقاشی با رنگ مایع بر روی گچ کاری یا دیوار گچی که هنوز خشک نشده است) فرسکو، دیوار نگاری، نقاشی دیواری، (این نوع نقاشی) دیوار نگاره، دیوار نقش

انگلیسی به فارسی

نقاشی ابرنگی کردن، نقاشی ابرنگی روی گچ


نقاشی دیواری، نقاشی ابرنگی روی گچ، نقاشی با آبرنگ روی گچ، نقاشی ابرنگی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: frescoes, frescos
• : تعریف: the art of painting on wet plaster with colors dissolved in water or limewater, or a picture produced by this method.

- The walls of the vast church were adorned with frescoes.
[ترجمه ترگمان] دیواره ای کلیسای اعظم با نقاشی های آب رنگ تزیین شده بود
[ترجمه گوگل] دیوارهای کلیسای بزرگ با نقاشی های دیواری تزئین شده بود
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: frescoes, frescoing, frescoed
مشتقات: frescoer (n.), frescoist (n.)
• : تعریف: to paint (a picture) on fresh, moist plaster, as on a wall.

• method of painting on the wet plaster of a wall or ceiling using watercolor paints
paint a moist plastered wall or ceiling with watercolor paints
a fresco is a picture painted onto a wet plastered wall.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] فرسک - نقاشی دیواری

مترادف و متضاد

نقاشی ابرنگی روی گچ (اسم)
fresco

نقاشی با آبرنگ روی گچ (اسم)
fresco

نقاشی ابرنگی کردن (فعل)
fresco

جملات نمونه

1. The ceiling is richly decorated in marble and fresco.
[ترجمه ترگمان]سقف پر از مرمر و نقاشی است
[ترجمه گوگل]سقف به شدت در سنگ مرمر و نقاشی دیواری تزئین شده است

2. Now of course Fresco is a director of one of the world's largest photographic libraries.
[ترجمه ترگمان]امروزه of مدیر یکی از بزرگ ترین کتابخانه های عکاسی دنیا است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر البته Fresco مدیر یکی از بزرگترین کتابخانه های عکاسی در جهان است

3. Fresco is a completely new development in plasterboard design.
[ترجمه ترگمان]Fresco یک توسعه کاملا جدید در طراحی plasterboard است
[ترجمه گوگل]Fresco یک طراحی کاملا جدید در طراحی گچ تخته است

4. The interior walls are entirely fresco covered.
[ترجمه ترگمان]دیواره ای داخلی کاملا fresco
[ترجمه گوگل]دیوارهای داخلی به طور کامل تزئین شده است

5. Painted with the intensity of fresco, they haunt the memory, loaded with illusion and nostalgia.
[ترجمه ترگمان]نقاشی شده با شدت نقاشی، در حافظه نهان می شود، پر از فریب و دل تنگی
[ترجمه گوگل]با شدت نقاشی دیواری نقاشی شده، آنها از حافظه پرشور، با توهم و نوستالژی پر می شوند

6. Although this is possible, the fresco iconography does not really supply enough evidence to support it.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این امکان وجود دارد، تصویر نگاری در فضای باز به اندازه کافی شواهد کافی برای حمایت از آن را ندارد
[ترجمه گوگل]اگر چه این امکان وجود دارد، پیکرنگاری نقاشی دیواری واقعا به اندازه کافی شواهدی برای حمایت از آن ارائه نمی دهد

7. On the inside, be sure to find the fresco of the crucifixion on the front wall.
[ترجمه ترگمان]در داخل، مطمئن باشید که نقاشی صلیب کشی را روی دیوار جلو پیدا کنید
[ترجمه گوگل]در داخل، مطمئن شوید که نقاشی مصنوعی در دیوار جلو را پیدا کنید

8. This fresco is mirrored by another that can be seen from Via Falcone at the back of the church.
[ترجمه ترگمان]این نقاشی توسط دیگری بازتاب می شود که از \"Via\" در پشت کلیسا دیده می شود
[ترجمه گوگل]این نقاشی توسط یکی دیگر از آینه ها دیده می شود که از طریق فالکون در پشت کلیسا دیده می شود

9. Their pattern was inspired by a fresco of an ibis in the foyer at Shepherd's Hotel.
[ترجمه ترگمان]الگوی آن ها در راهروی راهرو، در راهروی خانه شپرد نقاشی شده بود
[ترجمه گوگل]الگوی خود را از یک نقاشی از یک ibis در فضای خانه در هتل شپرد گرفته شده الهام گرفته است

10. Originally covered in fresco, the Scenes from the Life of the Virgin in stucco were added in 166
[ترجمه ترگمان]تصاویری از زندگی مریم باکره در fresco در سال ۱۶۶ میلادی اضافه شد
[ترجمه گوگل]در ابتدا در نقاشی های دیواری، صحنه هایی از زندگی باکره در مجسمه سازی در 166 مورد اضافه شد

11. Sometimes a fresco was added to the plaster above a gypsum dado.
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات یک نقاشی به گچ بالای سنگ گچ افزوده می شد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک نقاشی به گچ اضافه شده در بالای یک گدازه گچ اضافه شد

12. The monkey in the Knossos fresco was evidently a pet: it wears a red leather harness.
[ترجمه ترگمان]The که در the نشسته بود ظاهرا حیوان خانگی بود؛ کمربند چرمی قرمز رنگی به تن داشت
[ترجمه گوگل]میمون در نقاشی Knossos، ظاهرا یک حیوان خانگی بود: آن دارای یک کیف چرمی قرمز است

13. Fresco has borrowed concepts from Adobe PostScript and the Canute text layout system and includes PostScript-like structured graphics.
[ترجمه ترگمان]Fresco مفاهیم از Adobe PostScript و سیستم صفحه بندی متن Canute را قرض گرفته و شامل طراحی های ساخت پست اسکریپت نیز می شود
[ترجمه گوگل]Fresco مفاهیم را از ادوبی پست اسکریپت و سیستم طرح بندی متن Canute قرض گرفته و شامل گرافیک ساختاری مانند PostScript می باشد

14. And a large - scale fresco painting is chosen for the Pudong International Airport.
[ترجمه ترگمان]و یک نقاشی با مقیاس بزرگ برای فرودگاه بین المللی Pudong انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]و یک نقاشی از نقاشی های بزرگ در سطح بین المللی برای فرودگاه پودونگ انتخاب شده است

15. There is an exquisite fresco on that porch.
[ترجمه ترگمان] روی اون ایوان یه نقاشی عالی هست
[ترجمه گوگل]در آن حیاط یک نقاشی نفیس وجود دارد

پیشنهاد کاربران

نقاشی آبرنگ بر روی دیوار گچی
Paitings in watercolor on walls
Last week there was a rush to reproduce the latest find from the site, a depiction of the godess in a fresco buried in pumice on the wall of a bedroom.

The frescoes have survived remarkably well

دیوارنگاره

نقاشی دیواری

fresco ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: دیوارنگاره
تعریف: گونه‏ای نقاشی که بر روی دیوارهای آهکی و گچی و با رنگ های محلول در آب انجام می‏شود



کلمات دیگر: