کلمه جو
صفحه اصلی

timberline


(در ارتفاعات کوهستانی و غیره) دار مرز، در مناطق سرد و کوهستانی خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند

انگلیسی به فارسی

هواپیما


(در مناطق سرد و کوهستانی) خط مفروضی که بالای آن هیچ درختی رشد نمی‌کند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the land elevation or polar region beyond which trees will not grow.

• tree line, altitude above which plants and trees cannot grow; latitude in the polar regions above which vegetation cannot grow

جملات نمونه

1. These valleys well below timberline are dusty already, even though it is early spring.
[ترجمه ترگمان]این دره ها در زیر timberline از قبل گرد و خاک گرفته شده اند، حتی اگر بهار زود باشد
[ترجمه گوگل]این دره ها که در زیر بنای Timberline در حال حاضر گرد و خاک هستند، حتی اگر به زودی بهار باشد

2. Highland, Arkansas —The lights went out at the Timberline Restaurant almost an hour before closing.
[ترجمه ترگمان]Highland، آرکانزاس - در رستوران Timberline تقریبا یک ساعت پیش از بسته شدن، چراغ ها خاموش شدند
[ترجمه گوگل]Highland، آرکانزاس - چراغ ها در رستوران Timberline نزدیک به یک ساعت قبل از تعطیلات بیرون رفتند

3. Back at the remains of the Timberline, Shelton's customers and staff were heading out into the night.
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به بقایای of، مشتریان و کارمندان شلتون به سمت شب روانه شدند
[ترجمه گوگل]پشت در بقیه Timberline، مشتریان و کارکنان Shelton به سمت شب رفتند

4. At the upper timberline the trees begin to become twisted and deformed.
[ترجمه ترگمان]در قسمت بالای درختان، درختان پیچ خوردند و تغییر شکل دادند
[ترجمه گوگل]در تخته چوبی بالا چوب در حال شروع به پیچ و تاب و تغییر شکل

5. You got it good in Timberline, right?
[ترجمه ترگمان]تو Timberline خوب بلدی، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما در Timberline خوب هستی، درست است؟

6. The upper timberline, like the snow line, is highest in the tropic and lowest in the polar regions.
[ترجمه ترگمان]The فوقانی، مانند خط برفی، در مناطق استوایی و در مناطق قطبی، بیش ترین ارتفاع را دارد
[ترجمه گوگل]تخته سنگ بالا، مانند خط برف، بالاترین در مناطق گرمسیری و پایین ترین در مناطق قطبی است

7. A cool spring above the timberline.
[ترجمه ترگمان]بهار خنکی بر فراز the
[ترجمه گوگل]یک پرنده ی سرد بالاتر از خط الوار

8. The turnover rates of species were gradually hoisting from the centre of timberline to sub alpine meadow and forest zones, and highest at the edge of timberline.
[ترجمه ترگمان]سرعت گردش و گردش گونه ها به تدریج از مرکز of تا چراگاه alpine و مناطق جنگلی بالا و بالاتر می رفت و در لبه پرتگاه قرار داشت
[ترجمه گوگل]سرعت گردش از گونه ها به تدریج از مرکز مارپیچ به زیرزمینی زیرزمینی و مناطق جنگلی بلندتر شد و بالاترین در لبه خط الوار بود

9. There is still no universally agreed-on explanation for why there should be such a dramatic cessation of tree growth at the upper timberline.
[ترجمه ترگمان]هنوز به طور کلی اتفاق نظر وجود ندارد - در مورد این که چرا باید توقف چشمگیر رشد درخت در timberline بالایی وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]هنوز هیچ توضیحی در مورد توافق عمومی وجود ندارد که چرا باید چنین رشدی در درون رشد درختان در بالا را داشته باشد

10. Timberline trees are normally evergreens, suggesting that these have some advantage over deciduous trees (those that lose their leaves) in the extreme environments of the upper timberline.
[ترجمه ترگمان]درختان Timberline معمولا evergreens هستند و این نشان می دهد که اینها برخی از این مزایا را بر درختان برگریز (آن هایی که برگ های خود را از دست می دهند)در محیط های افراطی of بالایی دارند
[ترجمه گوگل]درختان جنگلی معمولا گیاهان همیشه سبز هستند، که نشان می دهد که این مزایای بیش از درختان برگ (کسانی که برگ های خود را از دست می دهند) در محیط های افراطی تخته سنگ بالا می رود

11. Species of birch, for example, may occur at the timberline in parts of the Himalayas.
[ترجمه ترگمان]برای مثال گونه of ممکن است در timberline در بخش هایی از هیمالیا رخ دهد
[ترجمه گوگل]برای مثال، گونه های توس، ممکن است در Timberline در بخشی از هیمالیا رخ دهد

12. There are some areas, however, where broadleaf deciduous trees form the timberline.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی نواحی وجود دارند که درختان برگریز پهن برگ را شکل می دهند
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از مناطق وجود دارد، در حالی که درختان برگ های گسترده ای از تخته های چوبی تشکیل شده است

13. This rapid zone of transition is called the upper timberline or tree line.
[ترجمه ترگمان]این منطقه انتقال سریع، the فوقانی یا خط درختی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این ناحیه سریع انتقال، خط اره یا خط درخت است

14. In many semiarid areas there is also a lower timberline where the forest passes into steppe or desert at its lower edge, usually because of a lack of moisture.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از مناطق نیمه خشک یک timberline پایین تر نیز وجود دارد که در آن جنگل در حاشیه پایین خود، معمولا به دلیل کمبود رطوبت عبور می کند
[ترجمه گوگل]در بسیاری از نواحی نیمه خشک نیز وجود دارد که درختان پایین تر وجود دارد که در آن جنگل به لبه پایینی به استپ یا بیابان می رود، معمولا به دلیل کمبود رطوبت است

پیشنهاد کاربران

timberline ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: مرز چوب‏دهی جنگل
تعریف: محدوده‏ای پایین‏تر از مرز جنگل که از درختان آن بتوان الوار تهیه کرد|||متـ . مرز چوب‏دهی


کلمات دیگر: