1. his assignation with his mistress
ملاقات سری او با معشوقه اش
2. the assignation of this poem to poe is questionable
نسبت دادن این شعر به ((پو)) مشکوک است.
3. Norm approach for role assignation in grid workflow.
[ترجمه ترگمان]استفاده از رویکرد نورم برای ایفای نقش در جریان کار شبکه
[ترجمه گوگل]رویکرد Norm برای اختصاص نقش در گردش کاری شبکه
4. After assignation, the following is toand appraise the work periodically, by which they discriminate everyone's competence.
[ترجمه ترگمان]بعد از ملاقاتی که در زیر آمده است کار به صورت دوره ای ارزیابی می شود و آن ها صلاحیت همه را تشخیص می دهند
[ترجمه گوگل]پس از اعطای مجوز، زیر به صورت دوره ای بررسی می شود که به موجب آن، صلاحیت هر فرد را تبعیض می کند
5. Evremonde has an assignation elsewhere.
[ترجمه ترگمان]اورموند هم در جای دیگری قرار ملاقات دارد
[ترجمه گوگل]Evremonde در جای دیگر جایگذاری دارد
6. The mosaic spares none of the pertinent details of this ill-fated assignation.
[ترجمه ترگمان]موزاییک هیچ کدام از جزئیات مربوط به این ملاقات ill را به خود اختصاص نداده است
[ترجمه گوگل]موزاییک هیچ یک از جزئیات مربوط به این انتساب نامطلوب را ندارد
7. The place was all tawdry bars, dance-halls and flop-houses that were also houses of assignation.
[ترجمه ترگمان]این مکان همه جا پر زرق و برق، سالن رقص و خانه های flop بود که خانه هایی بود که در خانه قرار داشت
[ترجمه گوگل]این مکان همه میله های تله کابلی، سالن های رقص و فلاپ ها بود که همچنین خانه های اختصاصی بودند
8. Would it now get about that Mrs Markham was a little peculiar or, worse still, that she had some assignation?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن بود به این نتیجه برسد که خانم مارکام کمی عجیب یا بدتر از آن است که او ملاقاتی داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا در حال حاضر در مورد این که خانم Markham کمی عجیب و غریب بود، یا بدتر از آن، که او برخی از اختصاص داده بود؟
9. Whatever he thought he was doing here, it doesn't look like an assignation, not with a woman anyway.
[ترجمه ترگمان]به هر حال فکر می کرد اینجا چه کار می کند، به نظر نمی رسد که قرار ملاقات باشد، نه با یک زن
[ترجمه گوگل]هرچند که فکر می کرد در اینجا کار می کند، به نظر نمی رسد که به جای یک زن، به جای آن زن باشد
10. Jane brings this guy she hardly knows back for some kind of assignation?
[ترجمه ترگمان]جین این یارو رو با خودش آورده که به زحمت یه جور ملاقات رو می شناسه؟
[ترجمه گوگل]جین به ارمغان می آورد این پسر او به سختی می داند برای برخی از نوع اختصاص دادن؟