معنی : پاک کردن، بخشیدن، تبرئه کردن، روسفید کردن، ازاد کردن، مغفرت کردن، مرخص کردن، حل کردن، رفع کردن، تقاص پس دادن
معانی دیگر : (قدیمی)، اصل تغییر نکردنی، مجموع یا حاصل ضرب، رد کردن، تکذیب کردن، خالی کردن
(ریاضی) اصل تغییرنکردنی، مجموع یا حاصل ضرب، بخشیدن، تبرئه کردن، مغفرت کردن، روسفید کردن، آزاد کردن، مرخص کردن، حل کردن، رفع کردن، رد کردن، تکذیب کردن، پاک کردن، خالی کردن، بخشیدن، تقاص پس دادن
assoil، بخشیدن، تبرئه کردن، مغفرت کردن، روسفید کردن، ازاد کردن، مرخص کردن، حل کردن، رفع کردن، پاک کردن، تقاص پس دادن