کلمه جو
صفحه اصلی

postulant


معنی : جدید الورود، نامزد جدید، نامزد ورود بخدمت کلیسا
معانی دیگر : (نهادهای مذهبی) داوطلب ورود

انگلیسی به فارسی

جدید الورود، نامزد جدید، نامزد ورود بخدمت کلیسا


دلبستگی، نامزد جدید، جدید الورود، نامزد ورود بخدمت کلیسا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone who applies or petitions for something; applicant.

(2) تعریف: a person who has applied for admission to a religious order.
مشابه: novice

• candidate, person who is seeking a particular position or favor (especially entrance into a religious order); petitioner, one who requests

مترادف و متضاد

جدید الورود (اسم)
freshman, income, frosh, postulant

نامزد جدید (اسم)
postulant

نامزد ورود به خدمت کلیسا (اسم)
postulant

جملات نمونه

1. Sister Kelly Edmunds is a first-year postulant at Saint Cecilia's.
[ترجمه ترگمان]Sister کلی Edmunds اولین سالی است که در سن سیسیلیا بازی می کند
[ترجمه گوگل]خواهر کلی ادموندز، یکی از دلالان سال اول در سنت سیسیلیا است

2. Today, Saint Cecilia's has its largest number of postulants in many years. A postulant is a candidate for admission into a religious order.
[ترجمه ترگمان]امروزه سنت سیسیلیا، در بسیاری از سال ها، بیش ترین تعداد postulants را دارد A نامزد ورود به یک نظام مذهبی است
[ترجمه گوگل]امروزه سنت سیسیلیا در بسیاری از سال ها دارای بیشترین تعداد پسران است یک متفکر، نامزد پذیرش در یک نظم مذهبی است

3. Many people try for postulant and except to make contribution for The Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم برای postulant تلاش می کنند و به جز کمک به بازی های المپیک
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم برای پیروزی تلاش می کنند و به جز برای کمک به بازی های المپیک

4. One is a postulant for two years at least, often for four; a novice for four.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها دو سال است که به مدت چهار سال به مدت چهار سال، یعنی چهار سال، یک مبتدی است
[ترجمه گوگل]یکی از دلایل دو سال حداقل، اغلب برای چهار سال؛ یک تازه کار برای چهار

5. The postulant service activity is one of main forms of college students participating in moral education activity and social practice.
[ترجمه ترگمان]فعالیت خدمات postulant یکی از اشکال اصلی دانشجویان کالج است که در فعالیت های آموزشی اخلاقی و فعالیت های اجتماعی شرکت می کنند
[ترجمه گوگل]فعالیت های خدمات پس از زایمان یکی از اشکال اصلی دانشجویان شرکت کننده در فعالیت های اخلاق آموزشی و فعالیت های اجتماعی است

6. To some extent, the harmonious society is the one which is filled with the postulant spirit.
[ترجمه ترگمان]تا حدی، جامعه هماهنگ کسی است که با روح postulant پر شده است
[ترجمه گوگل]تا حدودی، جامعه هماهنگ با روح پرخاشگرانه پر شده است


کلمات دیگر: