کلمه جو
صفحه اصلی

atop


معنی : در بالا، بالا، در بالای، در روی، بطرف بالا
معانی دیگر : روی، بر، برفراز

انگلیسی به فارسی

در بالا، بالا، به‌ طرف بالا، در روی، در بالای


بالا، در بالای، در بالا، در روی، بطرف بالا


انگلیسی به انگلیسی

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: at or on the highest point.
مشابه: high
حرف اضافه ( preposition )
• : تعریف: at or on the highest point of.

- atop the mountain
[ترجمه ترگمان] بالای کوه
[ترجمه گوگل] در بالای کوه

• on, on top of
if something is atop something else, it is on top of it; a literary word.

مترادف و متضاد

در بالا (قید)
over, above, atop, o'er

بالا (قید)
up, atop, overhead, aloft

در بالای (قید)
atop

در روی (قید)
atop

بطرف بالا (قید)
atop, upgrade, upwards, skyward, upward

جملات نمونه

1. sherry stood atop the mountain
شری روی کوه ایستاد.

2. Under the newspaper, atop a sheet of paper, lay an envelope.
[ترجمه ترگمان]زیر روزنامه، بالای یک ورق کاغذ، یک پاکت قرار داشت
[ترجمه گوگل]تحت روزنامه، در بالای یک ورق کاغذ، پاکت را گذاشته است

3. She sat atop a two-metre high wall.
[ترجمه ترگمان]بالای یک دیوار بلند قد نشسته بود
[ترجمه گوگل]او بالای یک دیوار بلند دو متر نشسته بود

4. The children piled atop one another in the sand.
[ترجمه ترگمان]بچه ها روی یکدیگر روی هم تلنبار شده بودند
[ترجمه گوگل]کودکان در شن و ماسه انباشته شده اند

5. Fruit and vegetable prices rose 3 per cent atop a 2 per cent gain last month.
[ترجمه ترگمان]قیمت میوه و سبزیجات در ماه گذشته ۳ درصد افزایش داشته است
[ترجمه گوگل]قیمت های میوه و سبزی در ماه گذشته 3 درصد افزایش یافته است

6. There is a seagull perched atop the mast.
[ترجمه ترگمان]یک مرغ دریایی بالای دکل دیده می شود
[ترجمه گوگل]ماهیان دریایی در بالای ماست وجود دارد

7. Atop a government building, it is an act of brazen humiliation.
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک ساختمان دولتی، این یک عمل تحقیر بی شرمانه است
[ترجمه گوگل]در کنار یک ساختمان دولتی، این یک عمل تحقیرآمیز است

8. From atop one pile on the desk under the window, a very fat long-haired black cat gazed impassively at Agnes.
[ترجمه ترگمان]از بالای یک توده روی میز زیر پنجره، یک گربه سیاه مو بلند با خونسردی به اگنس خیره شده بود
[ترجمه گوگل]از بالای یک شمع بر روی میز زیر پنجره، یک گربه سیاه و سفید بسیار موی بلند و موی مشکوک به آگنس نگاه کرد

9. A red-haired girl, her hair piled atop her head beneath a hat the shape of a butterfly, noticed him watching.
[ترجمه ترگمان]یک دختر مو قرمز، موهایش در بالای سرش زیر یک کلاه، شکل یک پروانه را دید، متوجه شد که دارد نگاه می کند
[ترجمه گوگل]یک دختر قرمز موی، موهایش را بالای سرش زیر یک کلاه به شکل پروانه ریخت و او را تماشا کرد

10. The shuttle was then loaded atop a converted 747 jumbo jet and flown back to Kennedy.
[ترجمه ترگمان]شاتل سپس بر فراز یک جت converted converted پرواز کرد و به سمت کندی پرواز کرد
[ترجمه گوگل]سپس شاتل به بالای یک جت جومبو تبدیل شد و به کندی بازگشت

11. Atop the gas station at Everett, Washington State.
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه گازی \"اورت\"، ایالت واشنگتن \" است
[ترجمه گوگل]در نزدیکی ایستگاه گاز در Everett، ایالت واشنگتن

12. Mounted atop the upswept rear of the hull was a large biplane tail unit with triple fins and rudders.
[ترجمه ترگمان]بالای بدنه کشتی، بالای بدنه کشتی، یک واحد هواپیمای biplane با fins سه باله و rudders بود
[ترجمه گوگل]در پشت عقب بالا و پایین بدنه، یک قطعه دوتایی بزرگ با نخی و چرخ های سه گانه بود

13. Trashmore, a local toboggan hill built atop a garbage dump.
[ترجمه ترگمان]Trashmore، یک تپه toboggan در بالای یک سطل آشغال بنا شده بود
[ترجمه گوگل]تارسمور، یک تپه تبرانی محلی ساخته شده در بالای یک تخلیه زباله است

14. Litchfield perched atop a stool he had pulled close to the bed.
[ترجمه ترگمان]Litchfield بالای یک چهار پایه نشسته بود و به تخت خواب نزدیک شده بود
[ترجمه گوگل]لیچفیلد در کنار مدفوعی که نزدیک تختش بود، نشسته بود

Sherry stood atop the mountain.

شری روی کوه ایستاد.



کلمات دیگر: