کلمه جو
صفحه اصلی

confederacy


معنی : اتفاق، اتحاد، اتحادیه، هم پیمانی، پیوند
معانی دیگر : (دسته های مردم و کشورها و ایالات) هم پیمان، هم عهد، هم پیوند، گروه دارای هدف مشترک، کنفدارسیون، پیمانگان (سازمان گروه های هم آرمان)، توطئه (چینی)، مقدمه چینی، زد و بست (برای کارهای بد)، دسیسه

انگلیسی به فارسی

هم‌پیمانی، اتفاق، اتحاد، پیوند، اتحادیه


کنفدراسیون، اتحاد، اتحادیه، اتفاق، هم پیمانی، پیوند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: confederacies
(1) تعریف: an alliance or union of persons, groups, states, or nations.
مترادف: alliance, bloc, bund, confederation, league, union
مشابه: association, coalition, corporation, federation, organization, partnership, syndicate

(2) تعریف: a group of persons united for illicit purposes; conspiracy.
مترادف: conspiracy
مشابه: cabal, connivance, racket

(3) تعریف: (cap.) the eleven southern states that seceded from the United States in 1860-6l.
مترادف: Confederates, Dixie
مشابه: secessionists, South

• alliance of 11 southern states that sought to secede from the usa and fought against the north during the civil war
union of groups or states, league, coalition, alliance
a confederacy is a union of states or people who are trying to achieve the same thing.

مترادف و متضاد

اتفاق (اسم)
accident, event, case, happening, occurrence, fluke, accidentalism, unison, hazard, confederation, fortuity, confederacy, federation, happenstance, joinder

اتحاد (اسم)
consolidation, sodality, accretion, alliance, union, solidarity, association, unison, incorporation, marriage, confederation, band, injunction, league, confederacy

اتحادیه (اسم)
union, fraternity, guild, circuit, league, confederacy

هم پیمانی (اسم)
confederation, confederacy

پیوند (اسم)
graft, connection, linkage, union, synthesis, slur, link, nexus, confederacy, grafting, hyphen, ligament, zonule

coalition


Synonyms: alliance, anschluss, bond, compact, confederation, conspiracy, covenant, federation, government, league, organization, union


جملات نمونه

1. They've entered this new confederacy because the central government's been unable to control the collapsing economy.
[ترجمه ترگمان]آن ها وارد این یکی شده اند، چون دولت مرکزی قادر به کنترل اقتصاد در حال فروپاشی نیست
[ترجمه گوگل]آنها این اتحادیه جدید را وارد کرده اند؛ زیرا دولت مرکزی قادر به کنترل اقتصاد فروپاشی نشده است

2. A crucial hint of how wide the confederacy of life might spread comes from bacteria themselves.
[ترجمه ترگمان]یک اشاره بسیار مهم در مورد این که چقدر از دست دادن زندگی به تنهایی ممکن است از خود باکتری ها پخش شود
[ترجمه گوگل]یک نکته بسیار مهم در مورد چگونگی گسترش همگرایی زندگی از خود باکتریها است

3. The great Frankish leader who unified the confederacy into a powerful entity was Clovis, first of the Merovingian kings.
[ترجمه ترگمان]رهبر بزرگ فرانسوی که ما را به یک نهاد قدرتمند تبدیل کرد، Clovis، اولین پادشاه Merovingian بود
[ترجمه گوگل]رهبر بزرگ Frankish که اتحاد را به یک نهاد قدرتمند متحد کرد Clovis، نخستین پادشاهان Merovingian بود

4. To appear to condone the Confederacy is to appear to condone slavery.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که کنفدراسیون رو عفو می کنه، به نظر می رسه که باید از بردگی چشم پوشی کرد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد به تقدیم کنفدراسیون ظاهرا به بردگی برده داری

5. Blood : a tribe of the Blackfoot confederacy inhabiting southern alberta.
[ترجمه ترگمان]خون: یک قبیله از the confederacy ساکن جنوب alberta
[ترجمه گوگل]خون یک قبیله از اتحادیه Blackfoot ساکن در جنوب آلبرتا

6. Example: If the President of Confederacy, Jefferson Davis, fled to Europe after the Civil War was lost. Can he represent all Americans?I don't think so.
[ترجمه ترگمان]مثال: اگر رئیس کنفدراسیون، جفرسون دیویس، بعد از جنگ داخلی به اروپا فرار کرد آیا او می تواند نماینده همه آمریکایی ها باشد؟ فکر نمی کنم
[ترجمه گوگل]مثلا اگر رئیس جمهور کنفدراسیون، جفرسون دیویس پس از جنگ داخلی از بین رفته، به اروپا فرار کرد آیا او می تواند همه آمریکایی ها را نمایندگی کند؟ من فکر نمی کنم

7. Our Confederacy is perfectly illustrated by the terms and principles governing a common copartnership.
[ترجمه ترگمان]کنفدراسیون ما به طور کامل با اصطلاحات و اصول حاکم بر یک copartnership مشترک نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]کنفدراسیون ما کاملا با شرایط و اصول حاکم بر یک همکاری مشترک است

8. The Confederacy was defeated by the northern states.
[ترجمه ترگمان]کنفدراسیون از ایالات شمالی شکست خورد
[ترجمه گوگل]کنفدراسیون توسط دولت های شمالی شکست خورد

9. The Confederacy developed this dish-shaped droid gunship in response to the victories won by the powerful Republic attack gunship during the Clone Wars.
[ترجمه ترگمان]کنفدراسیون این جنگنده - به شکل dish را در واکنش به پیروزی های جنگنده قدرتمند جمهوری در طی جنگ Clone توسعه داد
[ترجمه گوگل]این کنفدراسیون، این پاسخ به پیروزی هایی را که توسط نیروهای حمله کننده قدرتمند جمهوری در طول جنگ های کلونی به دست آورد، به دست آورد

10. Does the Confederacy mean nothing to you at all? "
[ترجمه ترگمان]کنفدراسیون برای تو هیچ ارزشی ندا ره؟ \" \" \"
[ترجمه گوگل]آیا کنفدراسیون به هیچ وجه به شما چیزی نمی گوید؟ '

11. The Confederacy can whistle for its taxes.
[ترجمه ترگمان]کنفدراسیون می تونه برای مالیات خودش سوت بکشه
[ترجمه گوگل]کنفدراسیون می تواند برای مالیات خود سوئیچ کند

12. The confederacy had no official head or chief executive officer.
[ترجمه ترگمان]این دو نفر دیگر رئیس یا رئیس اجرایی ستاد نبودند
[ترجمه گوگل]کنفدراسیون هیچ مدیر یا مدیر اجرایی رسمی نداشت

13. Native American confederacy located on the northern Great Plains, composed of the Blackfoot, Blood, and Piegan tribes. Traditional Blackfoot life was based on nomadic buffalo hunting.
[ترجمه ترگمان]confederacy بومی آمریکا در دشت های شمالی شمالی، از قبایل Blackfoot، خون و Piegan تشکیل شده اند زندگی سنتی Blackfoot براساس شکار بومی buffalo بود
[ترجمه گوگل]همبستگی بومیان آمریکا در شمال دشتهای بزرگ واقع شده است که شامل قبیله های Blackfoot، Blood و Piegan است زندگی سنتی Blackfoot بر اساس شکار بوفالو عشایری بود

14. The Confederacy is often underrepresented in surveys of Civil War photography.
[ترجمه ترگمان]این کنفدراسیون اغلب در بررسی های مربوط به عکاسی از جنگ داخلی شرکت می کند
[ترجمه گوگل]کنفدراسیون اغلب در نظرسنجی عکاسی جنگ داخلی در دست نیست

15. A confederacy of Iroquoian-speaking Native American peoples formerly inhabiting the northern shore of Lake Erie. The Neutral were destroyed by the Iroquois in the mid-17th century.
[ترجمه ترگمان]یکی از دو نفر از بومیان Iroquoian که پیش تر در ساحل شمالی دریاچه ایری زندگی می کردند، به ما دست دادند این خنثی در اواسط قرن هفدهم توسط the تخریب شد
[ترجمه گوگل]یک همبستگی از مردم بومی آمریکایی ایروکویان که قبلا در ساحل شمالی دریاچه اروی ساکن بودند، بود Neutral توسط Iroquois در اواسط قرن 17th از بین رفت

اصطلاحات

the Confederacy

(امریکا) اتحاد ایالتهای جنوبی (1860-61) در جنگهای داخلی (نام کامل این پیمانگان: Confederate States of America)



کلمات دیگر: