صفحه اصلی
سکته کردن
بستن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پیشنهاد کاربران
فارسی به انگلیسی
to fall into a fit of apoplexy
,
to have a heart - failure
مترادف و متضاد
faint
(فعل)
غش کردن، ضعف کردن، سکته کردن
پیشنهاد کاربران
سکته افتادن ؛ سکته عارض شدن : و یک ساعت لقوه و فالج و سکته افتاد وی را. ( تاریخ بیهقی ص 610 ) .
کلمات دیگر: