کلمه جو
صفحه اصلی

confect


معنی : ترکیب کردن، اماده کردن
معانی دیگر : (در مورد دارو و شیرینی و نقل ونبات و غیره) ساختن (از راه آمیختن)، درآمیختن، آجیل کردن، ساختن، اماده کردن غذا برای گوارش، مخلوط کردن، مزق

انگلیسی به فارسی

ساختن، ترکیب کردن، آماده کردن (غذا برای گوارش)، مخلوط کردن، مزق


قهوه، ترکیب کردن، اماده کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: confects, confecting, confected
(1) تعریف: to make up, put together, or manufacture by combining materials or ingredients.

(2) تعریف: to make a preserve or confection of.

• prepare from ingredients; compound; construct; make a confection

مترادف و متضاد

ترکیب کردن (فعل)
incorporate, unite, combine, compound, agglutinate, synthesize, merge, make up, piece, concoct, confect, constitute

اماده کردن (فعل)
ready, prime, provide, draft, gird, belay, prepare, list, confect, unlimber

جملات نمونه

1. She confected a dress from odds and ends of fabric.
[ترجمه ترگمان]اون یه لباس از روی شانس و سر و تهش رو هم عوض کرد
[ترجمه گوگل]او یک لباس از شانس و انتهای پارچه را خلق کرد

2. The research supplied theoretical way to confect electrostatic spraying preparation.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق روش نظری برای آماده سازی اسپری دفع الکتریکی الکترواستاتیک داشت
[ترجمه گوگل]این تحقیق روش نظری برای آماده سازی اسپری های الکترواستاتیک بود

3. Sewerage could be used to confect and dilute polymer in order to reduce sewerage discharge, therefore, it must be treated with aeration.
[ترجمه ترگمان]Sewerage را می توان برای confect و رقیق کردن پلیمر به منظور کاهش تخلیه فاضلاب استفاده کرد، بنابراین باید با هوادهی درمان شود
[ترجمه گوگل]فاضلاب می تواند برای ترک کردن و رقیق کردن پلیمر به منظور کاهش فاضلاب فاضلاب استفاده شود، بنابراین باید با هوادهی درمان شود

4. The instrument can confect continuously the multiple gas concentration and can be adjusted continuously.
[ترجمه ترگمان]این ابزار می تواند به طور مداوم غلظت چند گاز را افزایش دهد و می تواند به طور مداوم تنظیم شود
[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند به طور مداوم غلظت گاز را حفظ کند و می تواند به طور مداوم تنظیم شود

5. The fig confect which is prepared with palapinit has the characteristics of low calorie and weakly dental caries.
[ترجمه ترگمان]تصویر fig که با palapinit تهیه می شود دارای ویژگی های کالری پایین و caries دندان ضعیف است
[ترجمه گوگل]کنسروی شکلاتی که با پالپینیت تهیه شده است ویژگی های پوسیدگی کم کالری و ضعیف دندان است

6. Raw material, process raw material, zymolysis, checkout, confect fruit vinegar were discussed in detail according production of fruit vinegar, a guide to production in fruit vinegar was also provided.
[ترجمه ترگمان]مواد خام، مواد خام فرآیند، zymolysis، چک و سرکه میوه به طور مفصل با توجه به تولید سرکه میوه مورد بحث قرار گرفتند، یک راهنما برای تولید سرکه میوه نیز ارایه شد
[ترجمه گوگل]مواد اولیه، مواد اولیه فرآوری شده، زیمولیز، پرداخت، سرکه میوه جات با جزئیات سرچشمه تولید سرکه میوه مطرح شد، همچنین راهنمای تولید سرکه میوه نیز ارائه شد

7. Objective:To know content of sulfur dioxide and Confect product of dried lily and apricot meat to give reasonable suggestions.
[ترجمه ترگمان]هدف: دانستن محتوای دی اکسید کربن و محصول Confect خشک و زردآلو برای دادن پیشنهادها منطقی
[ترجمه گوگل]هدف: برای بدست آوردن مقادیر دی اکسید گوگرد و محصول Confect از لیلی و گوجه فرنگی خشک برای ارائه پیشنهادات معقول

8. It used in confect a series of essence of coffee, herb, fumes and tobacco.
[ترجمه ترگمان]این گیاه در confect یک سری از عصاره قهوه، گیاه، دود و تنباکو استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]در قهوه یک سری از جوهر قهوه، گیاهان، دود و تنباکو استفاده می شود

9. It insulates heat by air. The low temperature of furnace body, confect creepage safeguard equipment, makes sure security.
[ترجمه ترگمان]هوا با هوا گرم می شود دمای پایین بدنه کوره، confect creepage، تجهیزات را حفظ می کند و امنیت را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این حرارت از طریق هوا عایق می شود دمای پایین بدن کوره، تجهیزات محافظت از خزانه نگهدارنده، امنیت را تضمین می کند

10. Its stuffing sandwiched between the crusts is a mixture of honey, granulated sugar, confect, pinecones and crushed kernels.
[ترجمه ترگمان]stuffing که بین این crusts قرار گرفته است مخلوطی از عسل، قند دانه ای، confect، pinecones و هسته های خرد شده است
[ترجمه گوگل]چاشنی آن بین کاسه ها مخلوطی از عسل، شکر دانه ای، کنجد، پونه کیک و دانه های خرد شده است

11. Supply Mode: Supplied by powder and liquid materials. The customers can confect to use on spot.
[ترجمه ترگمان]حالت عرضه: Supplied از طریق پودر و مواد مایع مشتریان می توانند در محل مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]حالت عرضه توسط مواد پودر و مایع ارائه می شود مشتریان می توانند در محل استفاده کنند

12. The material of oil seal is advance, reasonable, and the processing of confect is preciseness. The change of pull intension rate is small. It suit varies of abominable environment.
[ترجمه ترگمان]مواد آب بندی نفت پیشرفت، منطقی، و پردازش of مورد استفاده قرار می گیرد تغییر نرخ کشش کشش کم است این کت و شلوار خیلی فرق دارد
[ترجمه گوگل]ماده مهر و موم روغن پیشرفته، منطقی است و پردازش شیرینی دقیق است تغییر نرخ بسط فرآیند کششی کوچک است این کت و شلوار متفاوت از محیط زرق و برق دار است

13. Perform microbial limit inspection, i . e . confect standard solution, medium and sanitization and sterilization during experiment.
[ترجمه ترگمان]انجام بازرسی محدوده میکروبی، i ای محلول استاندارد confect، متوسط و sanitization و استریلیزاسیون در حین آزمایش
[ترجمه گوگل]بازرسی محدود میکروبی، من e طرز تهیه محلول استاندارد، متوسط ​​و ضدعفونی کردن و استریلیزاسیون در طی آزمایش

14. Take it easy, no fishy smell, under the black chocolate is confect, it sounds so sweet.
[ترجمه ترگمان]آن را آسان بگیرید، هیچ بویی از ماهی سیاه نیست، زیر شکلات سیاه confect است، به نظر خیلی شیرین می آید
[ترجمه گوگل]آن را آسان، بدون بوی ماهیانه، زیر شکلات سیاه و سفید confection، آن را برای تلفن های موبایل بسیار شیرین است


کلمات دیگر: