1. Every year my father would call a family powwow to discuss where we were going on vacation.
[ترجمه ترگمان]هر سال پدرم به یک خانواده فحش می داد و از آن ها خبر می داد که ما در تعطیلات می رویم
[ترجمه گوگل]هر ساله پدرم یک سرباز خانوادگی می خواند تا بحث و گفتگو کند که ما در تعطیلات قرار داریم
2. The Destiny launch is shaping up to be a pretty big pow-wow.
[ترجمه ترگمان]پرتاب \"سرنوشت\" به \"pow\" بسیار بزرگ شکل خواهد داد
[ترجمه گوگل]راهاندازی سرنوشت به شکل بسیار بزرگی شکل می گیرد
3. Lillian did not go for the powwow treatment; her rash subsided without help from either science or witchcraft.
[ترجمه ترگمان]لیلیان به خاطر رفتار و رفتار powwow نرفت، جوش و جوش او بدون کمک از علم و جادو خاموش شد
[ترجمه گوگل]لیلیان برای درمان ضایعه نرفته بود؛ ریشش بدون کمک از علم و یا جادوگری فرو رفت
4. The author went to a powwow on the Fort Peck Indian Reservation outside Wolf Point, Mont.
[ترجمه ترگمان]نویسنده به جارو جنجال از تپه فورت پک هندی خارج از تپه وولف، مون سن، رفت
[ترجمه گوگل]نویسنده به پله ای در رزرو فورت پک هند در خارج از گرگ نقطه، مونت رفت
5. This Powwow is a casual meet - up of fellow professionals, colleagues and friends.
[ترجمه ترگمان]این powwow یک ملاقات عادی از افراد حرفه ای، همکاران و دوستان است
[ترجمه گوگل]این Powwow ملاقات گاه به گاه - از همکاران حرفه ای، همکاران و دوستان است
6. At the Annual Northern Ute Powwow, dancers around an American flag carried by the honor guard.
[ترجمه ترگمان]در the Annual شمالی، رقاصان اطراف یک پرچم آمریکایی که توسط گارد احترام حمل می شد
[ترجمه گوگل]در سالانه Ute Powwow شمالی، رقصندگان در اطراف یک پرچم آمریکا توسط گارد افتخاری هدایت می شوند
7. Every September, there is a powwow in the park.
[ترجمه ترگمان]هر سپتامبر، یک جارو جنجال در پارک برپا می شود
[ترجمه گوگل]هر سپتامبر یک پارک در پارک وجود دارد
8. My brother's getting divorced so I'm going home for a family powwow this weekend.
[ترجمه ترگمان]برادرم داره طلاق میگیره واسه همین من دارم میرم خونه و ترتیب یه ملاقات خانوادگی رو این آخر هفته می گیرم
[ترجمه گوگل]برادر من طلاق گرفته است، بنابراین من برای رفتن به خانه برای تعطیلات آخر هفته این خانواده می روم
9. I love singing country and western songs at karaoke, but I also love a good powwow and fry bread.
[ترجمه ترگمان]من عاشق آواز خوانی یک کشور و ترانه های غربی در karaoke هستم، اما من هم عاشق جارو جنجال خوب و نان برشته هستم
[ترجمه گوگل]من عاشق کشور و آوازهای غربی در کارائوکه هستم، اما من عاشق یک دوست خوب و نان می شوم
10. Native American dancers invited Rotarians and family to join the powwow circle.
[ترجمه ترگمان]رقاصان بومی آمریکایی اعضای روتاری و اعضای خانواده را دعوت به پیوستن به حلقه powwow کردند
[ترجمه گوگل]رقاصان بومی آمریکایی از روتاریان و خانواده دعوت به پیوستن به دایره پویو می کنند
11. In Elbow Bower the mower winnowed winnowed the minnows away fro the powwow.
[ترجمه ترگمان]در سال Elbow، the، minnows رو از هم جدا می کنه و minnows و powwow رو از هم جدا می کنه
[ترجمه گوگل]در Elbow Bower ماشین لباسشویی مونوئید مینوون ها را دور از پله ها می چرخاند
12. You are welcome to bring friends to attend the Powwow.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم دوستانی بیاورید که در the شرکت کنند
[ترجمه گوگل]شما می توانید دوستان خود را برای شرکت در Powwow دعوت کنید