کلمه جو
صفحه اصلی

atony


معنی : سستی، ضعف، عدم اتکاء
معانی دیگر : (پزشکی) فقدان توان یا قدرت طبیعی، شلی و سستی ماهیچه ها، تن سستی

انگلیسی به فارسی

سستی، ضعف، (دستور زبان) عدم اتکا


اتون، ضعف، سستی، عدم اتکاء


انگلیسی به انگلیسی

• muscular weakness; limpness; lack of stress (phonetics)

مترادف و متضاد

سستی (اسم)
abulia, weakness, laxity, indolence, frailty, asthenia, acedia, lassitude, laxation, relaxation, debility, impuissance, atony, inactivity, droop, feeble-mindedness, flaccidity, phlegm, sloth, limpness, slothfulness

ضعف (اسم)
weakness, asthenia, debility, faint, swoon, languor, infirmity, atony, foible, puniness

عدم اتکاء (اسم)
atony

جملات نمونه

1. Thereintomilch cow mastitis and atony of forestomachs are the two important diseases.
[ترجمه ترگمان]ورم پستان گاوی Thereintomilch و atony of دو بیماری مهم هستند
[ترجمه گوگل]ماستیت گاو و آنتی بیوتیک گاوهای جنگلی دو بیماری مهم هستند

2. Conclusion:The main cause of postpartum haemorrhage is uterine atony .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: علت اصلی خونریزی پس از خونریزی مجاری رحمی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: علت اصلی خونریزی پس از زایمان، اتن رحم است

3. But how atony and paleness to recall this.
[ترجمه ترگمان]اما چه قدر واضح و روشن بود که این موضوع را به خاطر بیاورم
[ترجمه گوگل]اما چگونه طوطی و پوسیدگی به یاد می آورند این

4. Uterine atony : Loss of uterine muscle tone, allows profuse bleeding from the uterus.
[ترجمه ترگمان]uterine atony: از دست دادن تن ماهیچه رحمی، خون زیادی از رحم ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]اتو موشی: از دست دادن تن عضله رحم، خونریزی شدید را از رحم انجام می دهد

5. Among them 4 28% was uterine atony, plancear factors had relation with postpartum haemorrhage to some extent.
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها ۴ تا ۲۸ درصد رحمی بود که عوامل plancear با خونریزی پس از زایمان تا حدودی ارتباط داشتند
[ترجمه گوگل]در میان آنها 4/28٪ اتونوم رحمی، عوامل مرتبط با خونریزی پس از زایمان تا حدودی ارتباط داشتند

6. Result: The main causes were uterine atony, soft birth canal laceration, retained placenta and membranes, blood coagulation dysfunction etc.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: علل اصلی عبارتند از uterine uterine، پارگی نرم مجرای زایش، نگهداری جفت و غشا، اختلال عملکرد انعقاد خون و غیره
[ترجمه گوگل]نتیجه: علل اصلی آن آتلون رحم، انقباض کانال تولد نرم، حفظ جفت و غشاء، اختلال عملکرد انعقادی خون و غیره بود

7. Clinical expression is acute, symmetry, atony sexual limbs breaks down, tendinous reflex disappears, face paralysis and all round the gender feels an obstacle.
[ترجمه ترگمان]حالت بالینی حاد، تقارن، و اندام های جنسی بریده می شود، واکنش tendinous ناپدید می شود، فلج می شود و دور تا دور جنسیتی یک مانع احساس می شود
[ترجمه گوگل]بیان بالینی است حاد، تقارن، اندام جنسی ظاهر می شود، رفلکس تندبند ناپدید می شود، فلج صورت و تمام دور جنس مخالف است

8. Conclusion: Placental disorder and uterine atony were the main indications of emergency hysterectomy.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اختلال placental و سستی رحمی نشانه های اصلی of اضطراری بودند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اختلال پلاکتی و اتون رحم، نشانه های اصلی هیسترکتومی اورژانسی بودند

9. Results The main reason for bleeding of cesarean section followed by uterine atony, placental factors, incision tear, DIC.
[ترجمه ترگمان]نتایج دلیل اصلی خونریزی بخش cesarean و پس از آن سلول های رحمی، عوامل placental، بریدگی و DIC را دنبال کردند
[ترجمه گوگل]یافته ها: علت اصلی خونریزی بخش سزارین و سپس اتونیک رحم، عوامل جفتی، پارگی برشی، DIC

10. Affect when haemorrhage when two side, appear two flank paralysis and limb atony the gender breaks down.
[ترجمه ترگمان]تاثیر زمانی که خونریزی در دو طرف وجود دارد، نشان می دهد که دو طرف فلج پهلو و دست و پای خود را از بین می برند
[ترجمه گوگل]هنگامی که دو طرف در معرض خونریزی قرار می گیرند، به نظر می رسد فلج دو طرفه و اندونزی اندام جنسیتی را از بین می برد

11. Pregnancy-hypertension syndron can increase the incidence, and other causes are uterine atony, placental factors, laceration of the birth canal, coagulation disorders etc.
[ترجمه ترگمان]syndron بارداری - فشار خون می تواند میزان شیوع را افزایش دهد و عوامل دیگری موجب سستی رحمی، عوامل placental، پارگی مجرای تولد، اختلالات انعقاد خون و غیره می شود
[ترجمه گوگل]سندرم بارداری با فشار خون بالا می تواند میزان بروز را افزایش دهد و علل دیگری نیز هستند: اتونوم رحمی، عوامل جفتی، انسداد کانال تولد، اختلالات انعقادی و غیره

12. The pelvis first shows evidence of hyperactivity and hypertrophy and then progressive dilatation and atony.
[ترجمه ترگمان]استخوان لگن ابتدا شواهدی از بیش فعالی و hypertrophy و سپس dilatation و atony پیشرو را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]لگن ابتدا شواهدی از بیش فعالی و هیپرتروفی را نشان می دهد و پس از آن دیلاتاسیون پیشرونده و اتون را نشان می دهد

13. The main indications of obstetrical hysterectomy were plancta factors and uterine atony .
[ترجمه ترگمان]نشانه های اصلی of hysterectomy عوامل plancta و atony رحمی بودند
[ترجمه گوگل]علائم اصلی هیسترکتومی حاملگی عبارت بودند از عوامل خطرناک و اتونیک رحمی

14. I needn’t tell you thatthis proved to be a major holocaust, forever ruining at least one J. Mendel dress, and catapulting a baked potato into the cleavage of atony brunette.
[ترجمه ترگمان]لازم نیست به تو بگویم که to یک هولوکاست بزرگ است، برای همیشه از بین می رود، دست کم یک ج dress لباس Mendel را به تن کرد و تبدیل به یک سیب زمینی داغ شد
[ترجمه گوگل]من باید به شما بگویم که این نشان می دهد که یک هولوکاست عمده است، برای همیشه حداقل یکی از لباس های J Mendel را خراب می کند و یک سیب زمینی پخته را به شکلی از سبیل اتمی تبدیل می کند

پیشنهاد کاربران

atony ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: بی کِشَنگی
تعریف: نبود کِشَنگ طبیعی در ماهیچه


کلمات دیگر: