1. Prior to choosing his life's vocation, Paul traveled to India.
پُل قبل از انتخاب حرفه زندگی اش به هندوستان مسافرت کرد
2. Myrna was unhappy prior to meeting her beau.
میرنا قبل از ملاقات با معشوقه اش ناراحت بود
3. Samson had been a strong man prior to having his hair cut.
سامسون قبل از کوتاه کردن موهایش، نیرومند بود
4. prior to his arrival
پیش از ورود او
5. prior to
پیش از،قبل از
6. a prior appointment
قرار ملاقات از قبل
7. by prior arrangement
با قرار (توافق) قبلی
8. without prior warning
بدون اخطار قبلی
9. a responsibility prior to all others
مسئولیتی مهمتر از همه ی مسئولیت های دیگر
10. i had no prior knowledge of his coming
از آمدن او اطلاع قبلی نداشتم.
11. my children have a prior right to my money
بچه هایم حق ارجحی به پول من دارند.
12. to lift the fire prior to the advance of the infantry
قبل از پیشروی پیاده نظام تیراندازی را قطع کردن
13. these regulations are subject to change without prior notice
این مقررات بدون اطلاع قبلی قابل تغییرند.
14. This task is prior to all others.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه پیش از همه است
[ترجمه گوگل]این وظیفه قبل از همه دیگران است
15. You will need prior authorization from your bank.
[ترجمه ترگمان]شما به مجوز قبلی از بانک خود نیاز خواهید داشت
[ترجمه گوگل]شما مجوز قبلی از بانک خود دارید
16. Anglers are required to obtain prior authorization from the park keeper.
[ترجمه ترگمان]برای بدست آوردن مجوز قبلی از نگهدارنده پارک، Anglers لازم است
[ترجمه گوگل]ماهیگیران مجبورند اجازه قبلی از نگهبان پارک بگیرند
17. He claimed he had no prior knowledge of the protest.
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که دانش قبلی این اعتراض را نداشته است
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که قبل از اعتراض به آن نبوده است
18. The will was made two days prior to his death.
[ترجمه ترگمان]وصیت نامه دو روز قبل از مرگش ساخته شد
[ترجمه گوگل]اراده دو روز قبل از مرگ او ساخته شد
19. You do not need any prior knowledge of the subject.
[ترجمه ترگمان]شما به هیچ دانش قبلی از این موضوع نیاز ندارید
[ترجمه گوگل]شما نیازی به دانش قبلی درباره موضوع ندارید
20. Although not essential, some prior knowledge of statistics is desirable.
[ترجمه ترگمان]اگرچه ضروری نیست، برخی از دانش قبلی از آمار مطلوب است
[ترجمه گوگل]گرچه ضروری نیست، برخی از اطلاعات پیشین در مورد آمار مطلوب است
21. The society must give customers prior notice before changing the cost.
[ترجمه ترگمان]جامعه باید قبل از تغییر هزینه ها به مشتریان توجه کند
[ترجمه گوگل]جامعه قبل از تغییر هزینه باید قبل از اطلاع مشتریان اعلام کند