کلمه جو
صفحه اصلی

transferable


معنی : قابل انتقال، انتقال پذیر
معانی دیگر : قابل واگذاری

انگلیسی به فارسی

انقال پذیر، قابل انتقال، قابل ورابری


انتقال پذیر، قابل واگذاری


قابل انتقال، انتقال پذیر، انقال پذیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of transfer.

• passable, crossable
if something is transferable, it can be passed to another person or organization and used by them.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] قابل انتقال
[زمین شناسی] قابل انتقال
[حقوق] قابل انتقال، قابل واگذاری
[آمار] قابل انتقال

مترادف و متضاد

قابل انتقال (صفت)
alienable, transferable, portable, transmissible, inheritable

انتقال پذیر (صفت)
transferable, transmissible

جملات نمونه

1. We aim to provide our students with transferable skills .
[ترجمه ترگمان]هدف ما این است که دانش آموزان خود را با مهارت های قابل انتقال آماده کنیم
[ترجمه گوگل]هدف ما ارائه مهارت های قابل انتقال دانشجویان ما است

2. The shares are freely transferable.
[ترجمه ترگمان]سهام به راحتی قابل انتقال است
[ترجمه گوگل]سهام آزادانه قابل انتقال است

3. Tickets are transferable between members of the same family.
[ترجمه ترگمان]بلیط ها بین اعضای یک خانواده نیز قابل انتقال است
[ترجمه گوگل]بلیط ها بین اعضای یک خانواده قابل انتقال می باشد

4. Your Railcard is not transferable to anyone else.
[ترجمه ترگمان]Railcard تو قابل transferable برای کس دیگه ای نیست
[ترجمه گوگل]Railcard شما قابل انتقال به هیچ کس نیست

5. The single transferable vote system operates.
[ترجمه ترگمان]سیستم رای گیری قابل انتقال هم عمل می کند
[ترجمه گوگل]سیستم رأی گیری قابل انتقال تنها عمل می کند

6. Eurobonds are principally in bearer form, transferable by delivery with no record of holder, thereby preserving anonymity.
[ترجمه ترگمان]اوراق قرضه اروپائی به طور عمده به فرم حامل، انتقال بدون هیچ سابقه ای از نگهدارنده، انتقال داده می شوند و بدین ترتیب نخواستند نامشان فاش شود
[ترجمه گوگل]یوروباندز اساسا به صورت حامل، قابل انتقال با تحویل با هیچ سابقه دارنده، در نتیجه حفظ ناشناس بودن

7. Read each transferable skill listed on the grid.
[ترجمه ترگمان]هر مهارت قابل انتقال فهرست شده در شبکه را مطالعه کنید
[ترجمه گوگل]هر مهارت انتقال قابل ذکر در شبکه را بخوانید

8. While not all manufacturing efficiency gains are directly transferable to construction, many are translatable.
[ترجمه ترگمان]در حالی که همه دستاوردهای بهره وری تولید مستقیما به ساخت وساز قابل انتقال نیستند، بسیاری از آن ها translatable هستند
[ترجمه گوگل]در حالی که تمام افزایش بهره وری تولید به طور مستقیم قابل انتقال به ساخت و ساز نیست، بسیاری از آنها قابل ترجمه هستند

9. This ticket is not transferable .
[ترجمه ترگمان]این بلیط قابل انتقال نیست
[ترجمه گوگل]این بلیط قابل انتقال نیست

10. All free minutes are non - transferable and non - redeemable for cash.
[ترجمه ترگمان]تمام دقایق آزاد قابل انتقال و غیر - برای پول نقد هستند
[ترجمه گوگل]تمام دقیقه های آزاد غیر قابل انتقال و غیر قابل جبران برای پول نقد هستند

11. Transcript and report card - courses transferable credit, and report card for records of past performance.
[ترجمه ترگمان]Transcript و کارت گزارش - دوره های اعتبار قابل انتقال، و کارت گزارش برای سوابق عملکرد گذشته
[ترجمه گوگل]رونوشت و گزارش کارت - دوره اعتبار قابل انتقال و گزارش کارت برای سوابق عملکرد گذشته

12. Should this be a transferable credit and should we be authorized to effect such transfer, please note that we are under no obligation to do so.
[ترجمه ترگمان]اگر این اعتبار قابل انتقال باشد و باید اجازه اجرای چنین انتقال را داشته باشیم، لطفا توجه داشته باشید که ما ملزم به انجام این کار نیستیم
[ترجمه گوگل]اگر این اعتبار قابل انتقال باشد و ما مجاز به انجام این انتقال باشیم، لطفا توجه داشته باشید که ما این کار را انجام نداده ایم

13. Because you use these skills automatically you probably will not be aware of the large number of transferable skills you possess.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که شما از این مهارت ها به طور خودکار استفاده می کنید احتمالا از تعداد زیادی از مهارت هایی که دارید، آگاه نخواهید شد
[ترجمه گوگل]از آنجا که شما به طور خودکار از این مهارت ها استفاده می کنید، احتمالا از تعداد زیادی مهارت های قابل انتقال که در اختیار دارید مطلع نخواهید شد


کلمات دیگر: