1. adverse wind
باد مخالف
2. the adverse effects of a drought
اثرات بد خشکسالی
3. due to adverse weather conditions. . .
به واسطه ی شرایط جوی نامساعد. . .
4. it will have an adverse effect on the country's economy
بر اقتصاد کشور اثر نامطلوبی خواهد داشت.
5. The match has been cancelled due to adverse weather conditions.
[ترجمه ترگمان]این مسابقه به دلیل شرایط نامساعد آب و هوا لغو شده است
[ترجمه گوگل]این مسابقه به علت شرایط نامساعد هوا لغو شده است
6. Dirt and disease are adverse to the best growth of children.
[ترجمه ترگمان]کثیفی و بیماری برای بهترین رشد کودکان زیان آور است
[ترجمه گوگل]خالص و بیماری ها به بهترین رشد کودکان منجر می شود
7. Despite the adverse conditions, the road was finished in just eight months.
[ترجمه ترگمان]با وجود شرایط نامساعد، این جاده در عرض هشت ماه به پایان رسید
[ترجمه گوگل]علیرغم شرایط نامساعد، جاده در هشت ماه به پایان رسید
8. There were no adverse toxicological effects.
[ترجمه ترگمان]هیچ گونه عوارض جانبی adverse وجود نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ اثرات سمی نامناسب وجود نداشت
9. In the case of an adverse verdict, the company could stand to lose millions.
[ترجمه ترگمان]در مورد رای مخالف، شرکت می تواند ایستادگی کند و میلیون ها نفر را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]در مورد یک حکم ناعادلانه، این شرکت می تواند میلیون ها نفر را از دست بدهد
10. The Conservatives suffered an adverse swing of 6%.
[ترجمه ترگمان]محافظه کاران دچار نوسان نامطلوبی از ۶ % شدند
[ترجمه گوگل]محافظه کاران در معرض انحراف 6٪ قرار گرفتند
11. The recollection adverse current becomes the river, submerged your me.
[ترجمه ترگمان]این جریان مخالف به رودخانه تبدیل می شود و من را زیر آب فرو می برد
[ترجمه گوگل]جریان ناسالم خاطره شدن رودخانه است، من غرق شدم
12. Reactions to the proposal so far have been adverse/favourable/mixed.
[ترجمه ترگمان]واکنش ها نسبت به این پیشنهاد تا کنون مخالف \/ موافق \/ موافق بوده اند
[ترجمه گوگل]واکنش ها به پیشنهاد تا کنون ناسازگار / مطلوب / مخلوط شده اند
13. Lack of money will have an adverse effect on our research programme.
[ترجمه ترگمان]کمبود پول تاثیری منفی بر برنامه تحقیقاتی ما خواهد داشت
[ترجمه گوگل]فقدان پول بر برنامه تحقیقاتی ما تاثیر منفی خواهد گذاشت
14. The expedition was abandoned because of adverse weather conditions.
[ترجمه ترگمان]این سفر به دلیل شرایط نامساعد آب و هوا رها شد
[ترجمه گوگل]این عملیات به علت شرایط نامساعد آب و هوایی رها شد
15. A small minority of patients suffer an adverse reaction to the treatment.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از بیماران از واکنش معکوس به درمان رنج می برند
[ترجمه گوگل]یک اقلیت کوچک از بیماران در معرض واکنش نامطلوب به درمان است
16. Voters have been distanced from the party by adverse publicity.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان با تبلیغات مخالف از حزب فاصله گرفته اند
[ترجمه گوگل]رأی دهندگان از طریق تبلیغات ناگهانی از طرف حزب فاصله گرفته اند